پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

قدرت معشوق

چه زیبا قدرت خود را به رخ دوستدارانت می‌کشی!

دنیای آنان را به گونه‌ای رقم می‌زنی که بدون تو احساس تنهایی کنند و در تنهایی به یاد تو باشند!

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۷)

نگار ۲۴ دی ۸۹، ۰۶:۰۹
سلام.خیلی عالی بود.کوتاه ولی زیبا.وقتی نوشته ای با این موضوع می خونم دلم می خواد هرچی شعر بلدم بنویسم.ولی خب نمی شه.پس برات یه شعر خوشگل می نویسم و می رم
نگار ۲۴ دی ۸۹، ۰۶:۱۲
گو خلق بدانند که من عاشق و مستم
آوازه درست است که من توبه شکستم
شبها که رود بر من از اندیشه رویت
تا روز نه من خفته نه همسایه ز دستم
زهرا ۲۴ دی ۸۹، ۰۶:۱۴
خیلی دلنشین بود ......کاملا با واقعیت می خونه.ممنون
س ۲۴ دی ۸۹، ۰۶:۱۴
عالی بود. مرسی
فاطمه ۲۴ دی ۸۹، ۰۶:۱۶
سلام...
چه قشنگ ! اینجوری هم میشه با معشوق معاشقه کرد و باج گرفت...!
سبز باشید.....
احمد پاکزاد ۲۴ دی ۸۹، ۰۶:۱۷
قاسم عزیز
متشکرم که «‌سعی می کنی با خوندن آرشیو وبلاگ من، باز هم نظرت را برام بزاری که هر روز بهتر بشم.»!
باور کن که خوشحال میشوم اگه باز هم برام نظرت گرانقدرت رو بزاری...

در ضمن پیوندت دادم
فائزه ۲۴ دی ۸۹، ۰۶:۱۸
درسته همینه که تو گفتی
اما در مورد برگ سبز اونی که بالای بلاگته یه چیز دیگه است
خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی خوشگل تره چون طبیعی تره
سبز باشی