پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

بارخدایا، اى که گناهکاران به رحمتت فریادرسى مى‏کنند، و اى که بیچارگان به یادآورى احسانت پناه مى‏برند، اى که خطاکاران از بیم تو به شدت گریه مى‏کنند، اى همدم هر وحشت‏زده غریب، اى گشایش هر اندوهگین دل‏شکسته، اى فریادرس هر درمانده تنها، اى مددکار هر محتاج رانده شده،
تویى که رحمت و دانشت همه چیز را فرا گرفته، تویى که هر آفریده را از نعمتهایت بهره‏اى مقرر فرموده‏اى، تویى که عفوت بر عقابت غلبه دارد، و تویى که مهرت پیشاپیش غضبت در حرکت است، و تویى که عطایت از منعت بیشتر است، و تویى که پهنه رحمت و مهرت همه آفریدگان را فراگرفته، و تویى که چون نعمت به کسى مرحمت کنى چشم پاداش از او ندارى، و تویى که در کیفر عاصیان  از اندازه نمى‏گذرى؛
و من،
اى خداى من، آن بنده توام که او را به دعا فرمان دادى پس  لبّیک و سَعْدَیْکَ گفت و فرمانت را بجاى آورد، اینک منم اى پروردگار من که در پیشگاهت به خاکسارى درافتاده‏ام،  منم که خطاها پشتم را گرانبار کرده، و منم که گناهان عمرم را به تباهى برده، و منم که از سر جهالت تو را نافرمانى کرده‏ام در صورتى که تو شایسته این نبودى که من چنین کنم.
اى خداى من، آیا اگر کسى تو را بخواند بر او رحمت مى‏آورى تا در دعا بکوشم؟ یا کسى را که به درگاهت بنالد مى‏آمرزى تا در گریه شتاب نمایم؟ یا از کسى که از سرِ فروتنى صورت به خاک درگاهت بساید درمى‏گذرى؟ یا کسى را که به پیشگاهت از سرِاعتماد از فقر و ندارى خود شکوه کند بى‏نیاز مى‏گردانى؟ 



قسمتی از نیایش 16 صحیفه سجادیه

 


 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۲)

احسان ۹ شهریور ۸۹، ۰۸:۲۳
چه گنجی است این صحیفه و چه غافلی هستم من
شهرآشوب ۲۷ مرداد ۹۲، ۱۲:۱۰

یا رب به در تو آمدم شرمنده
از بارِ گناه سر به زیر افکنده

من بنده ی عاصی ام، تو مولای کریم
عفو از تو روا بُوَد، گناه از بنده


سروده ی مرحوم جلال الدین همایی برای سنگ قبر خودش
توی اصفهان - تخت فولاد