پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

پس از بیان مفهوم اصولگرایی و همچنین تعیین شاخص آن‌ها، سؤالی که بوجود می‌آید این است که آیا این شاخص‌ها برای یکی از احزاب کشور و یا اشخاص سردمدار آن جناح تعیین شده است؟ سخنان رهبر معظم انقلاب در طول ۲۲ سال گذشته، نشاندهنده آن است که اصولگرایی به آن معنی که ایشان تعریف کرده‌اند، شامل حال تمامی مسلمانان می‌شود و نه فقط سردمداران و یا جناحی از احزاب کشور.
•    اصولگرایی، ضامن سعادت انسان‌ها
«رسانه‌هاى صهیونیستى با جنجال و هوچیگرى، ما را به بنیادگرایى نسبت مى‌دهند؛ درحالى که اگر بنیادگرایى را به معناى بازگشت به اصول و بنیادهاى اسلامى بدانیم، بزرگترین افتخار را به دست آورده‌ایم. مسلمانان در هیچ نقطه‌ى عالم نباید از نام «اصولگرا» و «بنیادگرا» تحاشى کنند. اصول مقدس اسلام، تضمین‌کننده‌ى سعادت انسانهاست. دست استعمار، اصول را در زندگى ما کمرنگ و ضعیف کرد؛ ولى اینک ما افتخار مى‌کنیم که به اصول اسلامى و قرآنى برگردیم.» [۱]
•    حکومت اصولگرا یعنی جهت‌گیری براساس ارزش‌های ماندگار
«حکومت امیرالمؤمنین در زمینه‌ى اقامه‌ى عدل، حمایت از مظلوم، مواجهه‌ى با ظالم و طرفدارى از حق در همه‌ى شرایط، الگویى است که باید از آن تبعیت شود. این کهنگى بردار هم نیست و در همه‌ى شرایط گوناگون علمى و اجتماعى دنیا، مى‌تواند براى خوشبختى و سعادت انسانها الگو باشد. ما نمى‌خواهیم از روش ادارى آن دوره تقلید کنیم و بگوییم اینها مشمول تحول زمانى است و مثلا روزبه‌روز روشهاى نویى مى‌آید. ما مى‌خواهیم از جهتگیرى آن حکومت که تا ابد زنده است، تبعیت کنیم. دفاع از مظلوم، همیشه یک نقطه‌ى درخشان است. کنار نیامدن با ظالم، رشوه نپذیرفتن از زورمند و زرمند و پا فشردن بر حقیقت، ارزشهایى است که هیچ وقت در دنیا کهنه نمى‌شود. در شرایط و اوضاع و احوال گوناگون، این خصوصیات همیشه باارزش است. ما اینها را باید دنبال کنیم؛ اصول اینهاست. این‌که مى‌گوییم حکومت اصولگرا، یعنى پیرو و پایبند به چنین ارزشهاى ماندگارى که هرگز کهنگى‌پذیر نیست. اتفاقا زورگوها و قلدرهاى دنیا از همین پایبندى ناراحتند. آنها هم از همین خشمگین مى‌شوند که چرا حکومت اسلامى در ایران طرفدار مظلومان فلسطین یا طرفدار ملت افغانستان است یا با فلان دولت قلدر و ظالم در دنیا سازش نمى‌کند. این‌که شما مى‌بینید بنیادگرایى و اصولگرایى مثل یک دشنام، در دست و دهان دشمنان این ملت مى‌چرخد، به خاطر همین است. این اصول، همان چیزهایى است که قلدرها و زورگوهاى دنیا از آن متضرر مى‌شوند و با آن مخالفند. آن روز با امیرالمؤمنین هم بر سر همین چیزها جنگیدند. تلاش ما به عنوان حکومت باید این باشد.» [۲]
•    اصولگرایی هم مقابل تحجر است و هم مقابل بدعت‌گذاری
«اساس انقلاب، مثل خود اسلام بر احکام ثابت و احکام متغیر استوار است. یک سلسله احکام، تغییرناپذیر است؛ یک سلسله احکام در شرایط گوناگون تغییر پیدا مى‌کند. انقلاب هم همین‌طور است. اجتهاد، خصوصیتى است که این امکان را به یک مسؤول مى‌دهد تا بتواند به اقتضاى شرایط، روشها و راهها و تاکتیکهاى درست را انتخاب کند. البته انتخاب روش و اجتهاد براى پیدا کردن روش نو و مناسب، کار مجتهد است. این غیر از بدعتگذارى یک انسان ناوارد و تجدیدنظر طلب است؛ این کار کسى است که قدرت اجتهاد در این کار را داشته باشد. نقش اجتهاد و مجتهد در نظام اسلامى به همین خاطر است. از آن طرف، به بهانه‌ى تمسک به اصول، تحجر را نفى مى‌کنیم و مى‌گوییم نمى‌شود به بهانه‌ى تمسک به اصول، تحجر و ایستایى را بر انقلاب تحمیل کرد – اصولگرایى وجود دارد؛ اما این، تحجر و جزم‌اندیشى و نشناختن شرایط مختلف نیست – از این طرف، به بهانه‌ى اجتهاد و تحول، نباید به بدعتگذاریهاى ناشیانه و تجدیدنظرطلبانه اجازه‌ى فعالیت و تحرک مضر و مخرب داد. خط روشن امام بزرگوار این است. بنابراین، اصول، اصول ثابتى است. عدالت، مردم‌سالارى، استقلال، دفاع از حقوق ملت در همه‌ى زمینه‌ها، دفاع از حقوق مسلمانان عالم، دفاع از هر مظلومى در هر نقطه‌ى عالم؛ اینها جزو اصول ماست. مبارزه با فساد، ظلم و زورگویى جزو اصول ماست – اینها تغییرناپذیر است – اما ممکن است روشهاى گوناگونى در اوضاع و احوال مختلف وجود داشته باشد.» [۳]
•    آیا بین اصولگرایی و اصلاح‌طلبی دعواست؟
«بنده دعواى اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‌بندى را غلط مى‌دانم. نقطه‌ى مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نیست. نقطه‌ى مقابل اصولگرا، آدم بى‌اصول و لاابالى است؛ آدمى که به هیچ اصلى معتقد نیست؛ آدم هرهرى مذهب است. یک روز منافع او یا فضاى عمومى ایجاب مى‌کند که بشدت ضد سرمایه‌گذارى و سرمایه‌دارى حرکت کند، یک روز هم منافع‌اش یا فضا ایجاب مى‌کند که طرفدار سرسخت سرمایه‌دارى شود؛ حتى به شکل وابسته و نابابش! نقطه‌ى مقابل اصلاح‌طلبى، افساد است. بنده معتقد به اصولگراى اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنى که از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روزبه‌روز و نوبه‌نو.» [۴]

 

پاورقی:
[۱]- سخنرانى در مراسم بیعت میهمانان خارجى شرکت کننده در مراسم چهلمین روز ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامى، و جمعى از اقشار مختلف مردم مشهد و گروهى از عشایر استان خوزستان ۲۲/۴/۱۳۶۸
[۲]- بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى ۲۱ رمضان ۱۶/۹/۱۳۸۰
[۳]- بیانات در اجتماع بزرگ زایران حرم امام خمینى(ره) ۱۴/۳/۱۳۸۱
[۴]- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‌هاى استان کرمان ۱۹/۲/۱۳۸۴

 

 

* این یادداشت برای سایت ندای انقلاب نوشته شده است.

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است