پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.

 

برای شیعیان روزهای محرم و صفر، ایام خاصی است. ایام غمناکی که به گفته امام راحل عظیم الشأنمان اسلام را زنده نگه داشته است. روزهایی که کشتی نجات اباعبدالله الحسین (ع) همه را به ساحل محبوب میرساند. در این ایام مردم برای شرکت در عزاداری ها با بلبلان گلزار حسینی بیشتر مأنوس هستند. در این یادداشت سعی کرده ایم تا اهمیت مداحی، وظایف و شرایط مداح و همچنین آفات مداحی را از منظر رهبری جستجو کنیم تا مطمئن تر به سر منزل مقصود برسیم.
اهمیت مداحی
جریان عاطفی تشیع
-    از اولِ تاریخ تشیع تا امروز، یک عنصر اصلى و اساسى در تشیع و جریان تشیع، همین جریان عاطفى است.
-    البته عاطفه‌ى متکى به منطق، عاطفه‌ى متکى به حقیقت، نه عاطفه‌ى پوچ.
-    لذا شما در قرآن هم ملاحظه میکنید که اجر رسالت، محبت و مودت در قربى است؛ «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فى القربى». این خیلى نکته‌ى مهمى است که باید به آن توجه داشت.
-    خدشه‌دار کردن این محبت به هر شکلى و به هر صورتى، خیانت به جریان عظیم محبت اهل‌بیت و پیروى اهل‌بیت است. این محبت را باید حفظ کنید.
-    لذا شما مى‌بینید در دوران ائمه (علیهم‌السّلام) این همه محدثین، این همه شاگردان آگاه و فقهاى بزرگ در خدمت امام صادق (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام) و ائمه‌ى دیگر بودند، معارف را نقل کردند، احکام را نقل کردند، شرایع را نقل کردند، اخلاقیات را نقل کردند، شنیدند و نقل و ثبت کردند؛ اما در کنار همه‌ى اینها، باز وقتى انسان درست نگاه میکند، مى‌بیند نگاه به دعبل خزاعى است، نگاه به سید حمیرى است، نگاه به کمیت بن زید اسدى است. در حالى که امثال زراره و محمدبن‌مسلم و بزرگانى از این قبیل در دستگاه ائمه (علیهم‌السّلام) هستند، اما امام رضا (علیه‌السّلام) دعبل را مینوازد؛ امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) سید حمیرى را مورد توجه و محبت قرار میدهد؛ این به خاطر این است که آن جنبه‌ى ارتباط عاطفى و محبت‌آمیز، در شعر شاعران، مدح مادحان و ذکر ذاکران، به نحو اتمّ و اوفى وجود دارد، اما در دیگر جاها وجود ندارد؛ یا اگر هست، ضعیف است؛ یا اینجورى بگوئیم، تأثیرگذارى آن ضعیف است. شعر، مدح، ذکر، این نقش را در تاریخ تشیع دارد. 

-    من میخواهم این را عرض بکنم به شما برادران عزیزى که ذاکر اهل‌بیت هستید و در سلسله‌ى مداحان و جامعه‌ى مداحان و ذاکران اهل‌بیت قرار دارید. این کار، کار شریفى است؛ کار ارزشمندى است؛ در بقاى تشیع، در حفظ ایمان شیعى و معرفت شیعى و پیروى از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) نقش‌آفرین است؛ این را قدر بدانید.
-     گاهى یک بیت شعرى که شما میخوانید، از یک ساعت بحث مستدل یک گوینده‌ى ماهر تأثیرش در دلها بیشتر است. خوب، این خیلى ظرفیت بزرگى است؛ از این ظرفیت باید خوب استفاده کرد.
-    میتوان با این امکان، با این ظرفیت عظیم، معارف اهل‌بیت را به کمک جنبه‌هاى عاطفى تا اعماق دل مردمِ چهارگوشه‌ى این کشور برد و آن را تعمیق بخشید؛ این چیز کمى نیست.
-    ما امروز به این احتیاج داریم؛ همیشه احتیاج داریم. ما احتیاج داریم که ایمانهایمان مستحکم بشود، پایه‌هاى روشن پیدا کند، ثبات و ماندگارى پیدا کند، امواج گوناگونِ تبلیغات دشمن ما را تکان ندهد؛ ما همیشه به این احتیاج داریم.
-    امروز دشمنان حقیقت، دشمنان اسلام، دشمنان معرفت اهل بیت (علیهم‌السّلام) با ابزارهاى کارآمد وارد میدان شده‌اند؛ امروز مسلح‌تر از همیشه‌اند؛ انواع و اقسام شیوه‌ها را به کار میگیرند تا این جامعه‌اى را که امروز به حق قیام کرده است و دنیاى اسلام را متوجه خود کرده و پنجه‌هاى پلید استکبار را تضعیف کرده - یعنى جامعه‌ى جمهورى اسلامى، جامعه‌ى ایران اسلامى - تضعیف کنند، توانائى‌اش را کم کنند، آبرویش را در نزد ملتهاى مسلمان، در نزد امت اسلامى از بین ببرند؛ دنبال این چیزهایند.
-    این دشمنها امروز درصدد این هستند که ملت ایران را از محتواى برانگیزاننده‌ى آن - که همین ایمان روشنِ مستدل باشد - خالى کنند.
-    انواع شیوه‌ها را به کار میبرند؛ ترویجهاى باطل میکنند، سرگرمى درست میکنند، سرگرمى‌هاى فکرى درست میکنند، سرگرمى‌هاى شهوانى درست میکنند، سرگرمى‌هاى سیاسى درست میکنند، فتنه درست میکنند؛ اینها همه یک سیاست است.
-    در مقابل اینها چه کار باید کرد؟ باید این ایمان را که مایه‌ى قیام و ایستادگى و ثبات ملت ایران است، تقویت کرد.
-     یکى از عواملى که میتواند این کار بزرگ را انجام دهد، همین گسترش معارف اسلامى و معنوى و انقلابى به شکل روشن و پراکندن هرچه بیشتر محبت اهل‌بیت در دلها و در روحهاى انسانهاست؛ این مسئولیتى است که امروز همه‌ى ما داریم؛ مداحان هم بخشى از این مسئولیت را دارند، که بخش مهمى هم هست.[1]
مداحان وصل کننده حلقه عمل و محبت هستند
-    شما مداحان و گویندگان فضایل اهل‌بیت(ع)، بهترین کسانى هستید که مى‌توانید حلقه‌ى عمل را به حلقه‌ى محبت وصل کنید و یک سلسله و زنجیره‌ى واقعى به وجود بیاورید.
-    تا کسى اهل محبت نباشد، قاعدتاً وارد این وادى‌یى که شما هستید، نمى‌شود. آن کسى که قدم در این وادى مى‌گذارد، لابد مایه‌ى محبت و استعداد و قابلیتى در او هست.
-    آنچه وظیفه‌ى هر انسانى است، این است که سرمایه‌ها را زیاد کند. سعى کنید این سرمایه‌ى محبت و معرفت زیاد بشود. هر کس در هر سطحى که هست، باید خودش را بالا بکشد؛ والّا تمام مى‌شود. برادران! این سرمایه‌هاى معنوى هم مثل سرمایه‌هاى مادّى است که گاهى تمام مى‌شود. اگر به آن اضافه نکردید، تمام خواهد شد.
-    ما باید خودمان از درون پالایش بشویم.
-    آنچه که مى‌خواهم عرض بکنم، این است که چند موضوع را در هر برهه‌یى از زمان در نظر بگیرید و در خلال اشعارى که به مناسبت مدح یا مصیبت و یا نصیحت براى مردم مى‌خوانید، این مطلب را هم در جامعه بپراکنید.
-    مردم محبتى دارند که بایستى بر اثر خواندن و گفتن شما، عمیق و ریشه‌دار و تند و آتشین و برافروخته بشود. [2]
حفظ و تقویت پیوند عاشقانه مردم با ائمه
-     عاطفه‌ى مردم ما و پیوندشان با ائمه(علیهم‌السّلام) و عشقشان که در شادى آنها حقیقتاً شاد مى‌شوند و در عزاى آنها حقیقتاً محزون و غمگین مى‌شوند، چیز بسیار مهمى است.
-    حفظ و تقویت و پالودن و پیراستن و جهت دادن و هدایت این، بر عهده‌ى کسانى از برگزیدگان - از جمله همین سلسله‌ى محترم مداحان که داراى این منصب عالى هستند - مى‌باشد.[3]
 منبر مداحی از باشرافت‌ترین منبرهاست
-    من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه‌ى زهرا نتیجه‌اش باید این باشد.
-    شما برادران عزیز مداح کسانى هستید که از زبان و حنجره‌ى شما امواج نورانى و معطر مدیحه‌ى دختر پیغمبر و ائمه‌ى هدى (علیهم‌السّلام) ساطع مى‌شود و در دل مخاطبانتان مى‌نشیند؛ این خیلى ارزش است.
-    رتبت مداحى و منبر مداحى یکى از باشرافت‌ترین رتبه‌ها و منبرهاست.
-    امروز هم بحمداللَّه اقبال مردم و جوان‌ها به نواى مداحان، اقبال خوبى است. مى‌بینید مردم، استقبال مى‌کنند، علاقه نشان مى‌دهند، اجتماع مى‌کنند، صحبت مى‌کنند، پول مى‌دهند؛ این یک موقعیت است. موقعیت وقتى حساس شد، وظیفه حساس و خطیر مى‌شود.
-    مداح‌ها بدانند چه مى‌خوانند و چه مى‌گویند. صداى خوش، آهنگ قشنگ، موقعیت ممتاز، تریبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز هم که جوانها بحمداللَّه جامعه و کشور ما را با صفاى دلِ خودشان مصفا کرده‌اند - این همه جوان در این کشور وجود دارد - همه متوجه شماست. شما چه مى‌خواهید به مردم بدهید؟ این‌که من همیشه روى آنچه مى‌خوانید و آن‌چنان که مى‌خوانید - در جلسه‌ى مداح‌ها و با افراد گوناگون - تأکید مى‌کنم، به‌خاطر این حساسیت است. [4]
وظایف مداحی
•    تبیین مانع از پوشاندن خورشید حقیقت می‌شود
-    امروز مثل خیلى از دورانهاى دیگر تاریخ، ما - جریان ولایت و دوستداران ائمّه علیهم‌السّلام - به تبیین احتیاج داریم؛ گفتن، بیان کردن، روشن کردن و حقایق را در معرض بینایى و دانایى انسانها قرار دادن.
-    اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیه‌السّلام شاعرى مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمى‌داد؛ یا امام هشتم علیه‌السّلام «دِعبل» را؛ یا امام چهارم علیه‌السّلام «فرزدق» را. شعراى معروفى که شما اسمهایشان را شنیده‌اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسه‌ى با اصحاب عالى‌مقام ائمّه، خیلى متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‌مسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما مى‌بینید امام از اینها تجلیلى مى‌کند که از خیلى از اصحاب بزرگوار خودش نمى‌کند؛ چرا؟ به‌خاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفى زدند و نکته‌اى را روشن کردند که مثل خورشیدى بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتى را براى مردم روشن کرده است.
-     این‌که فرمودند: «من قال فینا شعراً و بکى أو أبکى وجب له الجنّة» - کسى شعرى درباره‌ى ما بگوید و چشمى را بگریاند، بهشت بر او واجب مى‌شود - معنایش چیست؟ معنایش این است که بهشت را ارزان کرده‌اند؟ بهشتى که این همه باید عبادت کرد تا به آن رسید، آیا آن را این‌طور دم دستى کرده‌اند؟ یا نه؛ آن کار، آن شعر گفتن و تسخیر دل با آن شعر و انتقال یک مطلب در آن روز، آن‌قدر مهم بوده که به خاطر آن اهمیت، جا داشته است که در مقابل یک بیت شعرى که این‌گونه تأثیر مى‌گذارد، بهشت را به او وعده دهند. هر وقت شعر شما این اثر را داشته باشد، بدون بروبرگرد، همان وعده‌ى بهشت در مقابلش وجود دارد. این یک محاسبه‌ى کاملاً منطقى و روشن است.
-     در زمان ما که شما مى‌خواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیى را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه‌ى شعراى اهل بیت با شعر خود پُر مى‌کردند، پُر کنید. این مطلبى است که من همیشه به مدّاحان و شعراى عزیز مذهبى تذکّر داده‌ام.
-    مدّاحى و ستایشگرىِ ائمّه علیهم‌السّلام در حقیقت ستایشگرى نیکى و معنویت و جهاد است؛ ستایشگرى خورشید امامت و ولایت است؛ خورشید حقیقتى که سعى شد آن را بپوشانند؛ اما همین زبانهاى گویا نگذاشتند.
-    نه فقط مدّاحان و شعرا نگذاشتند، بلکه همه‌ى کسانى که در راه معرفت دینى کار کرده‌اند و همه‌ى دلهاى فروزنده‌ى از محبّت اهل بیت علیهم‌السّلام در این سیزده، چهارده قرن، نگذاشتند این خورشید پوشیده بماند. روزبه‌روز ابرها را از مقابل آن خورشید، بیشتر کنار زدند تا امروز به این‌جا رسیده‌ایم. این کار باید ادامه پیدا کند و حقایق اهل بیت علیهم‌السّلام روشن شود. [5]
•    الگوسازی اهل بیت برای جوانان
-    امروز دستگاه‌هاى تبلیغاتى دنیا براى گمراه کردن انسانها دائم الگو جلوى چشم نسلهاى بشر در همه‌ى دنیا مى‌آورند. البته الگوها کم‌جاذبه و ناموفق است، اما دست‌بردار نیستند؛ هنرپیشه مى‌آورند، نویسنده مى‌آورند، آدمهاى پرهیاهوى خوش‌ظاهرِ بدون باطن مى‌آورند، هیکلهاى پوچ و بى‌معنا را مى‌آورند و مرتب نمایش مى‌دهند، تا بتوانند به وسیله‌ى این الگوها، انسانها را به سمتى حرکت بدهند و به راهى بکشند.
-    آنها براى این‌کار، پولها خرج مى‌کنند و فیلمهاى هالیوودى و چیزهایى از این دست که مى‌بینید و مى‌شنوید و مى‌دانید، اغلبش جهت‌دار است. با این‌که مى‌گویند هنر بایستى فارغ از سیاست و جهتگیرى سیاسى باشد، رفتار خودشان بعکس است و این‌جورى نیست؛ مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکبارى و چپاولگرى خودشان استخدام کرده‌اند؛ همین چیزى که امروز مظاهر سرمایه‌دارى دنیاست؛ قدرت نظامى‌اش امریکاست، قدرتهاى اقتصادى‌اش هم شرکتهاى پشت‌سر دولت امریکایند.
-    آنها از همه‌ى امکانات استفاده مى‌کنند براى الگوسازى، ملتها هم دستشان خالى است و الگو و نمونه‌یى که بتوانند در مقابله‌ى با آنچه که آنها مى‌آورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند.
-    ما دستمان پُر است، ما زنان بزرگى داریم؛ اگر حالا بخواهیم وارد وادى مسأله‌ى زن بشویم. زنان باعظمتى در تاریخ اسلام هستند که اوج و قله‌ى این عظمت‌ها، فاطمه‌ى زهرا، صدیقه‌ى کبرى (سلام‌اللَّه‌علیها)، است. حضرت زینب و حضرت سکینه هم ماجراهایشان ماجراهاى شگفت‌آور براى انسانهاى متفکر و باهوش و خردمند و اهل فکر است.
-    امام حسن و امام حسین را گفته‌اند: «سیّدى شباب اهل الجنّة». با این‌که اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیرى و کهولت هم رسیده‌اند، اما «سیّدى شباب» به آنها گفته‌اند؛ یعنى جوانى اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهاى دنیا باشد. جوانى خود پیغمبر و جوانى امیرالمؤمنین هم همین‌جور است.
-     حرف من با شما برادران عزیز مداح و ذاکر این است که شماها در این زمینه خیلى وظیفه دارید. من گاهى اوقات توصیه‌هایى مى‌کنم. این‌جور نیست که ما براى عظمت فاطمه‌ى زهرا درمانده باشیم که چه‌جور این عظمت را بیان کنیم و متوسل بشویم به شعر، نثر و یا کلامى؛ نه، بلکه ما به آن عظمت احتیاج داریم.
-    این خورشید متلألئ و درخشان به همه‌ى موجودات عالم سود مى‌بخشد و حالا گوشه آفتابش هم داخل خانه‌ى ما افتاده است؛ ما باید ببینیم از این چه‌جورى مى‌توانیم استفاده کنیم.
-    آن خورشید که خیلى بالاتر است؛ حالا ما ساعتهاى متمادى بنشینیم و راجع به توصیف این خورشید - که درست هم نمى‌دانیم چه هست و ذهن ما به آن نمى‌رسد - حرف بزنیم، شعر بگوییم، بخوانیم؛ اما نرویم زیر این آفتاب بنشینیم، تا بدنمان را گرم کنیم، جسم‌مان را رشد بدهیم و حیات خودمان را تقویت و تأمین کنیم؛ این‌که عاقلانه نیست؛ شأن این بزرگوار و این بزرگوارها خیلى بالاست.
-    شما ببینید امروز نسل جوان شما - چه دخترهاتان، چه پسرهاتان - و جامعه‌ى شما از خلأ کدام معرفت رنج مى‌برند و آسیب مى‌بینند؛ از کمبود کدام عنصر سازنده‌ى اخلاقى رنج مى‌برند، آن عنصر اخلاقى را در وجود فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) و در فضایل آن بزرگوار و این وجودهاى مقدس پیدا کنید و به زبان شعر - که زبان هنر هست - آن را القا و بیان کنید.
-    ببینید ما در زندگى سیاسى و اجتماعى‌مان به کدام درس اهل‌بیت احتیاج داریم، آن را از زندگى این بزرگواران و این بزرگوار بخصوص استخراج کنید و با زبان شعر بیان کنید؛ اینها لازم و مهم است، والّا صرف مدح گفتن کافى نیست.
-    ما باید اظهار ارادت بکنیم و این اظهار ارادت، کمال ماست؛ «مادح خورشید مداح خود است»؛ اما به این نباید اکتفا کنیم. ما باید ببینیم امروز چه درسى از این بزرگوارها مى‌شود بگیریم. [6]
•    جبهه تبلیغی برای نظام اسلامی
-     امروز ما کشورى هستیم که ملت ما به برکت خون و قیام امام حسین و به برکت روح حسینى، توانست قیام کند و یک نظام استبدادى فاسد خبیث زشت‌کردار زشت‌خو را به زانو دربیاورد و یک حکومت مردمى با صبغه و روحیه و با عمل نسبتاً اسلامى - روحیه‌ى ما اسلامى است؛ اما نمى‌توانم بگویم که عمل‌مان کاملاً اسلامى است؛ نسبتاً اسلامى است که ان‌شاءاللَّه روزبه‌روز باید بیشتر اسلامى شود - را سر کار بیاورد، که خود این نظام، فحش به همه‌ى قدرتهاى عالم است؛ نفس وجود نظام جمهورى اسلامى فحش به امریکاست، ولو شما یک کلمه هم «مرگ بر امریکا» نگویید؛ خود این‌که این هست، نوعى دهن‌کجى به همه‌ى قدرتهایى است که با معنویت و با فضیلت و با استقلال و با شرف ملتها مخالفند.
-    امروز همه وظیفه دارند این نظام را از نقصها و ضعفهاى خودش خلاص کنند و عناصر قدرت و قوّت معنوى و مادى را در آن تقویت کنند و در آن بیشتر به‌وجود بیاورند.
-    اگر احتیاج به وحدت داریم، اگر احتیاج به علم داریم، اگر احتیاج به همکارى داریم، اگر احتیاج به تلاش اقتصادى یا سیاسى داریم، اگر احتیاج به روح شهادت‌طلبى و سلحشورى داریم و اگر احتیاج به خیلى چیزها داریم، باید هر کس به قدر خودش اینها را در جامعه به‌وجود بیاورد.
-     جبهه‌ى تبلیغ، جبهه‌ى وسیعى است که در آن هنر و آموزش و علم و دین و دانشگاه و حوزه و وزارت ارشاد و صدا و سیما هستند، که یک قسمت از این جبهه‌ى وسیع، به جماعت مداح سپرده شده است و آن مانند این است که این بخش عظیم را این لشگر یا این قرارگاه به عهده دارد و تکه‌یى از آن را به گردن ما سپرده‌اند؛ ما باید این را خوب از عهده بربیاییم، تا دیگران هم که در بخشهاى خودشان از عهده برآمده‌اند، مجموعش بشود پیروزى.
-    وظیفه و مسؤولیت بزرگ جامعه‌ى مداح این است که مطالبش پُرمغز و پُرمحتوا باشد و به شیوه‌ى درست این را اداره کند؛ هم در مصیبت و مدایح، و هم در عزا و جشن. باید مطالب با شکلهاى مختلف و در قالبهاى مختلف بیاید. [7]
•    عرصه شایسته هنرنمایی
-    حقاً عرصه‌ى محبت اهل‌بیت عرصه‌ى شایسته‌اى براى هنرنمائى است.
-    هر چه فکر انسان، ذوق انسان، طبع ظریف صاحبان طبع در این زمینه کنکاش بیشترى کند، تدبر و تأمل بیشترى کند، گوهرهاى بیشترى به دست خواهد آورد.
-    البته توصیه‌ى همیشگى ما این است که ژرف‌پیمائى در این اقیانوس نور و معنویت به کمک احادیث اهل‌بیت باشد.
-    همانطورى که در یکى از اشعارى که آقایان خواندند، این مضمون بود، که معرفت این خاندان هم در اختیار خود این خاندان است؛ از آنها فرا بگیریم. آنها را معرف خودشان قرار بدهیم. تأمل کنیم، دقت کنیم تا به صورت عمیق و ژرفى این کلمات و این معانى را بفهمیم.
-    شعراى عزیز ما، مداحان و ستایشگران اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) که این افتخار را دارند که به کلمات و به روایات اهل بیت مراجعه کنند، تأمل کنند، تدبر کنند، از اهل بصیرت و معرفت براى ژرف‌یابى کمک بگیرند، آن وقت ذوق، طبع لطیف، دقت نظر و کنکاش، صوت خوب و حنجره‌ى توانا را در خدمت اینها قرار دهند. این یکى از بهترین و شریفترین کارهاست.
-    هر چه ما جلو میرویم، نقش ارتباطگیرى با هنر بیشتر آشکار میشود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر.
-    امروز آن کسانى که پیامى براى مردم دارند؛ چه پیام رحمانى، چه پیام شیطانى - فرق نمیکند - بهترین وسیله‌اى که در اختیار میگیرند، وسیله‌ى هنر است.
-    لذا شما مى‌بینید به کمک هنر، امروز در دنیا باطل‌ترین حرفها را در ذهن یک مجموعه‌ى عظیمى از مردم به صورت حق جلوه میدهند که بدون هنر امکان نداشت، اما با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را میکنند.
-    همین سینما، هنر است؛ همین تلویزیون، هنر است؛ انواع و اقسام شیوه‌هاى هنرى را به کار میگیرند براى اینکه بتوانند یک پیام باطل را به شکل حق به ذهنها منتقل کنند. بنابراین هنر اینقدر اهمیت پیدا کرده است.
-    منتها ما مسلمانها و بخصوص ما شیعیان، امتیازى داریم که دیگر ملیتها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینى که به شکل روبه‌رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل میشود که این را در جاهاى دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر میشود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذارى و محتواهاى راقى.
-    ماجراى مدح‌خوانى و ستایشگرى مداحان ما از این باب است؛ استخدام هنر براى انتقال مفاهیم والا و باارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار باارزش است. ابزار است، اما آنقدر این ابزار وزن پیدا میکند که گاهى به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا میکند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دلها نیست.
-    مداحىِ شما از این قبیل است. هر چه هنرمندانه‌تر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجره‌ى خوب برخوردار باشد، بهتر است و هر چه محتوا - آنچه که میخوانیم - آموزنده‌تر باشد، براى مخاطب قابل فهم‌تر باشد، درس آموزتر باشد، از جهت مدیریت فکرىِ مخاطبتان تازه‌تر و با طراوت‌تر باشد، ارزشش بیشتر است. البته با توجه به همان مطلبى که اول عرض کردیم، یعنى در چهارچوب تعالیم و معارف اهل‌بیت.
-     مسئله فقط تحریک احساسات نیست؛ هدایت ذهنهاست.
-    شما جوانهائى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعه‌ى اسلامى نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعه‌ى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگونِ تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیه‌ى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینانِ به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسى به یک نحوى. و شما میتوانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید. به هر حال، مجموعه‌هاى اساتید و پیشکسوتهاى مداحى میتوانند کارهاى خوبى انجام دهند، امیدواریم ان‌شاءاللَّه انجام دهند. [8]
•    تسهیل روند حرکت ملت ایران در مبارزه با استکبار
-     یک نقطه‌ى اساسى هم این است که ما وضعیت کنونى انقلاب را همواره هم در یاد خودمان داشته باشیم، هم در حوزه‌ى شعاع گفتارى خودمان، تأثیر نفس خودمان را به یاد دیگران بیاوریم.
-    انقلاب یک حادثه در تاریخ ایران فقط نبود؛ این یک حادثه در تاریخ جهان و در تاریخ بشریت بود. بر روى این نکته من تکیه و تأکید میکنم - این شعار نیست، این تدقیق در یک حقیقت است - که این یک حادثه در تاریخ بشریت است. هر چه زمان بیشتر بگذرد، بیشتر این حقیقت روشن خواهد شد.
-    اینجور نبود که حالا در کشورى نظامهاى طاغوتى و فاسد بودند، بعد به یک نظام اسلامى تبدیل شد. البته این بود؛ اما فقط این نبود. از لحاظ اعتقادى و معنوى، قرنهاست که دنیا را بعمد به سمت نگاه مادى و فهم مادىِ زندگى و عالم پیش میبردند، الان هم دارند پیش میبرند. این انقلاب در مقابل این موج عظیمى که با همه‌ى قدرت مادى آن را دائم تشدید میکردند، آمد ایستاد و ضربه زد.
-    انقلاب با مطرح کردن عَلمِ معنویت، با آن حرکتى که ترک‌تازانه به پیش میبردند، به آن حرکت لطمه وارد آورد و او را کند کرد. امروز شما مى‌بینید در همان کشورهائى که مهد گرایش مادیگرى بود، گرایشهاى معنوى به شکلهاى مختلفى بروز کرده؛ یعنى طلب معنویت، عشق به معنویت، شوق و گرایش به معنویت در آنجا در بین جوانهایشان به وجود آمده - البته این معنویت را وقتى نمیتوانند درست اداره کنند، مدیریت کنند، گرایشهاى انحرافى به وجود مى‌آید؛ عرفانهاى قلابى، معنویتهاى دروغین. و شیادانى هم هستند که نقش مى‌آفرینند - که اگر توى این شرائط اسلام و مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بتواند خود را به قلب امپراتورى مادى غرب برساند، آنجا طالب دارد، مستمع دارد، علاقه‌مند دارد. و این امروز در دنیا محسوس و مسلم است... این از جنبه‌ى معنوى.
-     از جنبه‌ى سیاسى این است که از دورانى که مسئله‌ى استعمار در دنیا شروع شد - یعنى از قرن نوزدهم - که آرام آرام از حدود دویست سال قبل تقریباً مسئله‌ى استعمار یعنى دست‌اندازى به کشورهاى دیگر از سوى قدرتهائى که میتوانستند دست‌اندازى کنند، شروع شد، نظام سلطه سر کار آمد؛ یعنى دنیا تقسیم شود به دو بخش؛ یک بخشِ گردن‌کلفت و زورگو و سلطه‌گر، یک بخشِ ضعیف و توسرى خور و سلطه‌پذیر.
-    انقلاب اسلامى شما در مقابل این حرکتى که به حرکت طبیعى دنیاى سیاست تبدیل شده بود، ایستاد. اینى که شما مى‌بینید امروز در خیلى از کشورها صداى مرگ بر آمریکا بلند میشود، این چیز جدیدى است؛ این مخلوق حرکت ملت ایران است. چنین چیزى وجود نداشت. اینى که شما مى‌بینید امروز در همه‌ى دنیا، چه در کشورهاى اسلامى، چه حتّى در کشورهاى اروپائى، سیاست آمریکائى منفورترینِ سیاستها و سران کشور آمریکا منفورترینِ سیاستمداران دنیا هستند، این ناشى از این حرکت عظیم ملت ایران است.
-    اینجا بود که اول، شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرتها را شکست، نظام سلطه را به چالش طلبید. چرا؟ چرا قدرتهاى بزرگ مثل آمریکا و دیگران با کشورهائى که همیشه سلطه‌پذیر بودند، باید از موضع قدرت حرف بزنند؟ توى ایرانِ خود ما سران ذلیلِ روسیاهِ رژیم طاغوت، براى تصمیم‌گیریهاى مهمشان اقدام نمیکردند، مگر اینکه قبلاً با سفیر آمریکا و سفیر انگلیس در ایران مشورت کنند. چرا؟ چرا یک ملت با توانائیهاى خود، با ذخائر فرهنگى و مادى و معنوى خود، بایستى تابع و تسلیم یک قدرت بیگانه شود؟ چرا؟ این «چرا» را اول، انقلاب اسلامى گفت.
-     حالا این، دو نمونه از تأثیرى که انقلاب شما ملت ایران از جنبه‌ى معنوى و از جنبه‌ى سیاسى در حرکت عمومى جهان و نه فقط در تاریخ ایران، باقى گذاشته. این دو نمونه، نمونه‌هاى دیگرى هم دارد که حالا وقت تفصیلش نیست.
-     این اقدام بزرگ انجام گرفت، دشمنى‌ها هم با او شروع شد؛ مقاومت متقابل هم شروع شد.
-    این حرکت ادامه پیدا کرده و این دشمنیها هم روز به روز به شکلهاى مختلف وجود داشته. ما مثل آن دونده‌اى هستیم که به طرف مقصدى دارد حرکت میکند، ولى عده‌اى نمیخواهند او برسد و دائم سر راهش مانع درست میکنند؛ از رو مانع‌ها میپرد، هى سنگ بهش میزنند، هى او را ملامت میکنند؛ از اطراف به او فریاد میزنند: نرو، نمیرسى، فایده‌اى ندارد؛ او هم گوشش بدهکار نیست؛ زخمها را میخورد، دردها را تحمل میکند؛ اما راه خودش را ادامه میدهد و میرسد. ملت ایران مثل یک چنین دونده‌ى قهرمانى تا امروز عمل کرده؛ پیش رفته.
-     خوب، در یک چنین وضعیتى، دلسوزان این کشور، دلسوزان این ملت، علاقه‌مندان به آرمانهاى اسلامى و انقلابى و مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) وظیفه‌ى‌شان چیست؟ همه وظیفه دارند این راه را براى روندگان، یعنى براى ملت ایران تسهیل کنند.
-    سیاستمدارها یک جور، دولتمردان یک جور، علماى دین یک جور، دانشمندانِ دانشگاه‌ها یک جور، روشنفکران یک جور، قشرهاى مختلف یک جور. یکى از اثرگذارترین‌ها هم این جامعه‌ى گویندگان مذهبى، سرایندگان مذهبى، پرچمداران عشقِ به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) که در شادى و عزاى اهل‌بیت دلها را به آنها نزدیک میکنند، هستند. [9]
شرایط کار مداحی چیست؟
زبان شعر
-    اگر کسى، شاعرى، گوینده‌یى و یا خواننده‌یى بخواهد درباره‌ى این بزرگوار حرفى بزند، شعرى بگوید، سرودى انشاد کند، شرایط این کار چیست؟ آن چیزى که امروز براى ما مهم مى‌باشد، این است.
-     برادرانى که در این رشته هستند، توجه کنند که مسأله‌ى مداحى، مسأله‌ى مهمى است. مداحى ادامه‌ى راه ستایشگران برجسته‌ى اهل بیت در دوران اختناق اموى و عباسى است. قضیه، فقط قضیه‌ى شعرخوانى نیست؛ بلکه مسأله، مسأله‌ى پراکندن مدایح و فضایل و حقایق در قالبى است که براى همه‌ى شنوندگان، قابل فهم و درک و در دل آنها داراى تأثیر است.
-     شما ببینید امام باقر و یا امام سجاد(علیهماالصّلاةوالسّلام) نسبت به «فرزدق» چه محبتى انجام دادند؛ در حالى که «فرزدق» جزو شعراى اهل بیت نیست. او یک شاعر دربارى وابسته‌ى به دستگاههاى قدرت و یک آدم معمولى بود که یک دیوان پُر از شعر، راجع به همین حرفها و مبتذلاتى که شعراى آن روز بر زبانشان جارى مى‌کردند، داشت؛ لیکن چون یک‌بار وجدان او بیدار شد و در مقابل قدرت، حق را بیان کرد - آن هم به زبان شعر - شما ببینید که امام سجاد(علیه‌الصّلاةوالسّلام) چه محبتى نسبت به او انجام مى‌دهد. یا بقیه‌ى شعرایى که مربوط به اهل بیت بودند - مثل «کمیت» و «دعبل» و «سیّد حِمْیَرى» - و بقیه‌ى کسانى که جزو شعراى اهل بیت محسوب مى‌شدند و به آنها علاقه‌مند بودند، همین وضعیت را داشتند.
-    خیلى از اینها، شعرایى هستند که اگر چه نسبت به اهل بیت علاقه هم دارند، اما همه‌ى شعرشان درباره‌ى اهل بیت نیست. شما دیوان «دعبل خزاعى» را که نگاه کنید، این‌طور نیست که او از اول تا آخر، مدح اهل بیت را گفته باشد. خیر، او یک شاعر است؛ ولى شعر او شعر سیاسى و در جهت افکار و عقاید و محبت اهل بیت (علیهم‌السّلام) و جزو پیوستگان به این خاندان است. ولایت، یعنى پیوستن و وصل شدن و جزو پیوستگان و موالیان اهل بیت(علیهم‌السّلام) قرار گرفتن. ببینید این «دعبل» - و همین‌طور «کمیت» و دیگران - چه قدر در دنیاى تشیع و در زمان ائمه(علیهم‌السّلام)، مورد احترام و تجلیل بوده‌اند. علتش چیست؟
-     آن چیزى که جناب «دعبل خزاعى» در قصیده‌ى «مدارس آیات» بیان کرده، یا آن چیزى که «کمیت بن زید اسدى» در قصاید «سبعه‌ى هاشمیات» بیان نموده، یا آن حرفهایى که سیّد حِمیرى(رضوان‌اللَّه‌علیه) در اشعار خود ذکر کرده است، بیش از حرفهایى که بقیه‌ى شیعه مى‌گفتند و براى هم بیان مى‌کردند، نیست؛ اما چرا در نظر ائمه (علیهم‌السّلام)، این سخنان ارزش بیشترى پیدا مى‌کند؟ چون شعر است.
-    آقایان، به این نکته توجه کنند. مگر شعر چه خصوصیتى دارد؟ چون تأثیر شعر در ذهن مخاطب بیشتر است. گاهى یک شاعر، یک بیت شعر مى‌گوید که از چند ساعت حرف زدن یک سخنورِ توانا گویاتر است. یک بیت یا یک مصرع شعر، در ذهنها مى‌ماند و مردم آن را مى‌فهمند و تکرار مى‌کنند و نتیجتاً ماندگار مى‌شود.
-     گاهى مى‌بینید که براى حفظ یک بناى اعتقادى یا عاطفى، آن قدر که یک شعر اهمیت دارد، چندین کتاب اهمیت ندارد.
-     رفتار ائمه(علیهم‌السّلام) این گونه بود که دعوت شعرى را تقویت مى‌کردند.
-    فقط ائمه هم نبودند که این کار را مى‌کردند؛ نقطه‌ى مقابلشان هم همین‌طور بودند. یعنى همین خلفاى بنى‌امیه و بنى‌عباس، براى پیشرفت کار خود، محتاج شعر بودند و به شعرا پولهاى گزاف مى‌دادند تا براى آنها شعر بگویند. شعرا هم مى‌گفتند؛ چون پول و رشوه در میان بود. حتّى گاهى اوقات، بعضى از شعراى متمایل به اهل بیت، براى آنها هم شعرى مى‌گفتند؛ براى این‌که پولى بگیرند!
-    امروز هم پول مى‌دهند و مى‌گویند به ابتذال بکشید و اسلام را قدح کنید و اهل بیت را مورد مذمت قرار بدهید و شیعه را خراب کنید.
-     حالا اگر مداحى بتواند یک شعر خوب را که داراى مضمون و محتواى خوبى باشد، با صداى خوبى بخواند، شما ببینید که چه قدر خدمت بزرگى است. بسم‌اللَّه، این گوى و این میدان.
-    منتها شرط اولش این است که شعر خوب باشد. اگر شعر خوب نبود، همه‌ى این فضایلى که ذکر کردم، هیچ کدام نخواهد بود. این نکته را بدانید.
-    کسانى که این خصوصیات را داشته باشند، اگر یک قصیده را در مکان مناسب و با زبان و قالب و محتواى بایسته و حنجره‌یى مساعد بخوانند، شما ببینید که چه تأثیرى خواهد گذاشت.
-    البته این حنجره، مسأله‌ى مستحبى و نافله‌ى شعر است؛ فریضه‌اش همان شعر مى‌باشد.
-    یعنى چنانچه شعر با صداى خوش همراه شد، تأثیرش مضاعف مى‌شود؛ اما در استخوان‌بندى این کار، صداى خوش دخالتى ندارد. اگر صداى خوش بود و این شعر را با آن محتواى خوب و با آن الفاظ زیبا و با آن مضمونى که مورد نیاز است، همراهى کرد، ارزش آن دو برابر مى‌شود.
-    یقیناً قصیده‌یى را که کسى این گونه بخواند، ارزش آن از یک سخنرانى یکساعته‌ى یک آدم دانشمند بیشتر است. [10]
بیان معارف اهل بیت (ع)
-     همان‌طور که مطرح کردم، یکى از چیزهایى که باید در این اشعار باشد، عبارت از مفاهیم بلند اسلامى - مثلاً در باب توحید یا نبوت - است. بهترین اشعار قدما در باب توحید و نبوت، همین مدایحى است که شعراى بزرگ ما در مقدمه‌ى دیوانها و مثنویهایشان ذکر کرده‌اند و گفته‌اند.
-    این اشعار شعراى برجسته، مضامینى قوى و حقیقتاً روشنگر دارد که انسان مى‌تواند پیامبر(ص) یا امام(ع) یا فاطمه‌ى‌زهرا(سلام‌اللَّه‌علیها) را با مضمون این اشعار بشناسد. نمى‌گویم درست بشناسد، چون ما که نمى‌توانیم آن بزرگواران را درست بشناسیم؛ اما در همان حدى که ممکن است، باید تلاش کنیم.
-    شما پیوند عاطفى مردم با ائمه(علیهم‌السّلام) را حفظ کنید که یک بخش آن هم مسائل اخلاقى است.
-     بحمداللَّه امروز ما خوانندگان خوب داریم. خدا را شکر که صاحب فکر و صاحب نظر سیاسى و صاحب انگیزه زیاد است و در اشعار و خواندنهاى شما که در بعضى از مناسبتها آنها را مى‌شنویم و مشاهده مى‌کنیم، واقعاً چیزهاى خوبى پیدا مى‌شود؛ اما توجه کنید که نسبت به شعر سختگیرى کنید.
-    مداحى اهل بیت، خیلى بالاست. هم مقام بالا و هم تأثیر زیادى در جامعه و ذهن مردم دارد. باید بدانید که چه کسى مداح است، مقدّمات کار مداحى او چیست، چه قدر شعر مى‌داند، چه قدر حفظ است و چه قدر مى‌تواند بخواند؟ این خصوصیات را باید مرکزى عهده‌دار شود.
-    حالا نمى‌دانم این مراکز مرسوم باید این کار را بکنند یا خود شما به کیفیتى فکرش را مى‌کنید. این چیزى است که دنیا و نیازهاى جامعه‌ى امروز، غیر از آن را بر نمى‌تابد و قبول نمى‌کند. باید این طور باشد. کسانى که رسماً این منصب را به عهده مى‌گیرند و لباس مقدس ستایش اهل بیت(علیهم‌السّلام) را بر تن مى‌کنند و مردم، آنها را به این عنوان مى‌شناسند، بایستى خصوصیاتى داشته باشند و مرکزى باشد که آنها را با این خصوصیات تشخیص بدهد و صحه بگذارد. امیدواریم که خداى متعال به شما توفیق بدهد. [11]
محبت و عمل در کنار هم ما را به مرکز نور نزدیک می‌کند
-    ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم؛ و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، نورانى شدن است.
-    باید با عمل، و نه با محبت خالى، نورانى بشویم؛ عملى که همان محبت و همان ولایت و همان ایمان، آن را به ما املاء مى‌کند و از ما مى‌خواهد. با این عمل، باید جزو این خاندان و وابسته‌ى به این خاندان بشویم.
-    این‌طور نیست که قنبرِ درِ خانه‌ى على (علیه‌السّلام) شدن، کار آسانى باشد. این‌گونه نیست که «سلمان منّا اهل‌البیت» شدن، کار آسانى باشد.
-    ما جامعه‌ى موالیان و شیعیان اهل‌بیت(علیهم‌السّلام)، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزو خودشان و از حاشیه‌نشینان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشه‌نشینان خاک درگه ماست». دلمان مى‌خواهد که اهل‌بیت درباره‌ى ما این‌طور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛ این فقط با ادعا به دست نمى‌آید؛ این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد.
-    ما باید زندگى آنها را در زندگى خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.
-    ما و از ما بزرگترها کجا، آن آستان بلند کجا؟ معلوم است که ما حتّى به حدود دوردست او هم نمى‌رسیم؛ اما باید تشبه کنیم.
-    نمى‌شود در نقطه‌ى مقابل زندگى اهل‌بیت حرکت کنیم، ولى ادعا کنیم که ما جزو موالیان اهل‌بیتیم! چنین چیزى ممکن است؟
-    فرض بفرمایید کسى در زمان امام بزرگوار ما، از دشمنان این ملت - که امام دایم علیه آنها حرف مى‌زد - تبعیت مى‌کرد؛ آیا او مى‌توانست بگوید من تابع امامم؟! اگر چنین چیزى از زبان کسى صادر مى‌شد، آیا شماها نمى‌خندیدید؟! همین قضیه در باب اهل‌بیت(علیهم‌السّلام) هم هست.
-     حالا چرا این حرفها را به شما گفتم؟ چون شما مداحید و باید بروید این حرفها را در مدحهاتان در مجالس فاطمه‌ى زهرا(س) به مردم بگویید؛ والّا شماها که معلوم است وضعتان چه طورى است.
-    با آن ذوق و هنر و صداى خوش و لحن مطلوب و کیفیت جذاب خوانندگى خودتان، کارى کنید که دلهاى ما مستمعان به این حقایق نزدیک شود.
-    ملت ما از این طریق خواهد توانست به رسالت خود عمل کند. این ملت این‌طورى مى‌تواند آن پیام بزرگ را به دنیا برساند. [12]
منبرها باید جذابیت داشته باشند
-    این ماهِ تبلیغ، مقابل ما و شماست. مواظب باشید از این ماه، حداکثر بهره را در راه دین و براى خدا ببرید.
-    پیش از انقلاب، این‌گونه بود. پیش از انقلاب، روحانیونى که با دانشگاهها و محیطهاى فکرى جوان و احیاناً مرتبط با افکار بیگانه اتّصال داشتند، ابزارى که قدرت و زورى به آنها بدهد نداشتند. اما فضا در قبضه‌ى آنها و به دست آنها بود.
-    در یک مسجد، یک روحانى مى‌ایستاد براى مردم حرف مى‌زد و مى‌دیدید کلاسهاى درس در دانشگاه، تعطیل یا خلوت مى‌شد و مى‌رفتند پاى صحبت آن آقا؛ که چهار کلمه تفسیر از او بشنوند یا شرح نهج‌البلاغه‌ى او را یاد بگیرند.
-     قبل از انقلاب، این گونه بود. ما باید این گونه خودمان را مجهّز کنیم. منبرها، این طور باید باشد. البته، این، مخصوص منبرها هم نیست. من نسبت به همه‌ى مراسم عزادارى عرض مى‌کنم. نوحه‌خوانى نیز همین‌طور است. روضه‌خوانى نیز همین‌طور است.
-    مرحوم حاجى نورى رضوان‌اللَّه‌علیه، کتاب نوشت درباره‌ى شرایط روضه خوان. «لؤلؤ و مرجان؛ در شرایط پله‌ى اوّل و دوم منبر روضه‌خوانان» اسم کتاب ایشان است. روضه‌خوانى هم شرایط دارد. مداحى هم شرایط دارد. نوحه‌ى سینه‌زنى خواندن هم شرایط دارد.
-    باید کسانى که اینها را تهیه مى‌کنند، مى‌سرایند و مى‌خوانند، مواظب باشند که درست برطبق معارف اسلامى حرف بزنند، تا این سینه‌زنى، این روضه‌خوانى و این نوحه‌خوانى، قدمى در راه عروج مردم به اوج قلّه‌ى افکار اسلامى باشد.
-    این، امروز براى ما لازم است. باید سعى کنند که از اباطیل و مطالب خلاف و کارهاى ناشایسته و بعضى از کارها که وهن مذهب است و حقیقتاً شایسته دستگاه حسین‌بن‌على علیه‌السّلام نیست، اجتناب شود. [13]

ادامه دارد...

 

پاورقی:
[1]- بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه‌ى زهرا (س) در دیدار مداحان اهل‌بیت (ع) 13/03/1389
[2]- سخنرانى در دیدار با مداحان اهل‌بیت(ع)، به مناسبت میلاد مبارک صدیقه‌ى کبرى فاطمه‌ى زهرا(س) 17/10/1369
[3]- سخنرانى در دیدار با جمع کثیرى از ذاکران و مداحان اهل بیت(علیهم‌السلام) در خجسته سالروز ولادت صدیقه‌ى کبرى حضرت زهرا(س) 28/10/1368
[4]- بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) 05/05/1384
[5]- بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) 05/05/1384
[6]- بیانات در دیدار مداحان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) 17/05/1383
[7]- بیانات در دیدار مداحان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) 17/05/1383
[8]- دیدار جمعى از مداحان و ستایشگران اهل‌بیت (علیهم‌السلام( 04/04/1387
[9]- دیدار جمعى از مداحان و ستایشگران اهل‌بیت (علیهم‌السلام( 04/04/1387
[10]- سخنرانى در دیدار با جمع کثیرى از ذاکران و مداحان اهل بیت(علیهم‌السلام) در خجسته سالروز ولادت صدیقه‌ى کبرى حضرت زهرا(س) 28/10/1368
[11]- سخنرانى در دیدار با جمع کثیرى از ذاکران و مداحان اهل بیت(علیهم‌السلام) در خجسته سالروز ولادت صدیقه‌ى کبرى حضرت زهرا(س) 28/10/1368
[12]- سخنرانى در دیدار با مداحان اهل‌بیت(ع)، به مناسبت میلاد مبارک صدیقه‌ى کبرى فاطمه‌ى زهرا(س) 05/10/1370
[13]- بیانات در جمع علما، طلاب و روحانیان، در آستانه‌ى ماه «محرم» 26/03/1372

 

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۵)

علیزاده ۱۳ آذر ۹۰، ۱۳:۵۰
سلام
اخوی بیانات‌تان کمی بیش از حد معمول طویل است به نظر این حقیر نامناسب برای ظرفی چون فضای مجازی که این مظروف، ظرفی دیگر می‌طلبد!
برقرار باشید
صفایی نژاد ۱۳ آذر ۹۰، ۱۴:۰۲
سلام
ممنون از نظرتون. این نوشته وبلاگی نیست و برای یه سایت تحلیلی تبیینی نوشته شده که در ابتدا بهش اشاره کردم. منتهی من یادداشت‌هام رو در وبلاگم هم میارم. به هر حال حرف شما متین است که موجزنویسی از شرایط فضای مجازی هست اما نمی‌توان یک سایت تحلیلی تبیینی را موظف به موجزنویسی کرد.
منشورهایی هم که از مقام معظم رهبری کار می‌شود به دلیل اینکه نمی‌خواهیم دخالتی از طرف ما صورت بگیرد و یا انتخاب و گزینشی باشد، معمولا تمامی مطالب بیان شده را تنها دسته‌بندی می‌کنیم.
احمد ۱۷ آذر ۹۰، ۰۲:۴۳
سلام علیکم!
یادداشت خیلی جامعی است، اما ویترینیست متاسفانه.
وقتی به اسم مداحی میروند بالای منبر و نسبت زنا به مادر یکی از مسئولین میدهند و پوستشان هم کلفت است و دادگاه نمی آیند و همه می گویند چرا باید برود دادگاه و صداو سیما و همه جا اسم این آدم را میگذارند مداح با سابقه و در بیت رهبری هم برنامه اجرا میکند(مسئول برنامه ریزی مراسم قطعا شخص رهبر نیست ولی اگر هم ایشان باشد)،
تمام نوشته شما فقط ارزش تئوریکی پیدا می کند و نه ارزش عملی.

** در ورد خودم میگویم: من بعد از قضیه فحاشی های 3 مداح معروف، دیگر بطور کلی از مداح و مداحی بدم آمده. دست خودم نیست. فاصله نوشته شما که ایده آل است تا حقیقت متاسفانه همین است.
به روزم و التماس دعا
صفایی نژاد ۱۷ آذر ۹۰، ۰۹:۰۹
سلام
اولا این یادداشت ویترینی نیست. قصد بنده از نوشتن این نوع منشورهای سخنان رهبری، یادآوری نکاتی است که از سخنان رهبری مغفول مانده و بدان عمل نمی‌شود. یادآوری این سخنان در موضوعات مختلف، می‌تواند اثرگذاری هر چند اندکی برای عملی شدن این رهنمودها داشته باشد.
ثانیا اینکه شما از مداح و مداحی بدتان آمده، به ضرر خودتان است. سعی کنید تا رفتار دیگران روی اعتقادات شما تاثیر سوء نگذار
ممنون
کمند ۱۰ دی ۹۰، ۱۴:۳۷
می شه از وبلاگتون وقتی قصد تحقیق و پژوهش داریم به عنوان یک منبع استفاده کنیم..ممنون