پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره چهارم روزنامه سرخط منتشر شده است.

 

درک مشکلات مردم از سوی دولت‌ها همواره گامی مثبت برای پیشرفت کشورها و همدلی مردم و مسئولان بوده است. گام مثبتی که با پاسخگویی مسئولین به انتظارات بجای مردم تکمیل می‌شود. در کشور ما نیز طی چند ماه گذشته به دلایل مختلف، فشار معیشتی بر مردم وارد شده است. علما و مسئولین تقریبا با سرعت خوب، این مشکلات را درک کردند و در صدد رفع آن برآمدند.

در این میان نقش رسانه‌ها به عنوان یکی از ناظران مردم در جامعه، نقش حساسی است که افراط و تفریط در آن می‌تواند وضعیت عموم مردم را به سمت خرابی پیش برد. رسانه‌ها به عنوان نمایندگان مردم و نه نمایندگان دسته‌جات سیاسی باید «خواست عدالت و رفع فساد» را به عنوان یکی از اصول اساسی به رسمیت بشناسند و باور کنند که جمهوری اسلامی بدون «گفتمان عدالت» حرفی برای گفتن ندارد؛ اما همزمان باید توجه داشته باشند که این «روح پرسشگر» و «خواست» نباید طوری باشد که کارهای انجام شده زیر سوال رود. در واقع در نقد مسئولین -که بیان نقاط مثبت و ضعف در کنار هم است- باید خانگی عمل کنند و نه بیگانه‌وار و معترض!

از سوی دیگر نیز مسئولین باید «نقد» را یک فرصت برای روشن کردن ذهن مردم بدانند و با سعه صدر به رفع عیوب خود برآیند. بیان اشتباهات در حضور مردم و عذرخواهی از پیشگاه خداوند، بر خلاف تلقی برخی، از شأن کسی نخواهد کاست که این کار را از بزرگانی همچون امام (ره) و رهبری گرانقدر نیز دیده‌ایم.

سخنان جناب آقای دکتر حسینی، وزیر محترم اقتصاد در یکی از بخش‌های خبری شب گذشته صدا و سیما، که با عذرخواهی از مردم بابت فشارهای اقتصادی وارده، درخواست کمک از همه مردم برای نظارت بیشتر کرد، یکی از اتفاقات خوشایندی است که در صورت تبدیل شدن به یک فرهنگ در میان مسئولین، قطعا همراهی بیشتر مردم را به دنبال خواهد داشت. مردمی که پس از چند ماه مشاهده اختلاف میان برخی از مسئولین، چند روزی است طعم شیرین وحدت مسئولین را می‌چشند و امید به آینده‌ای بسته‌اند که رهبرشان آن را روشن ترسیم کرده است. اختلافاتی که با توجه به فشارهای وارد بر مردم، مایه دلسردی مردم بود و وحدتی که امیدواریم با ادامه جلسات روزهای گذشته بیشتر و بیشتر شود.

 

روزنامه را می‌توانید از اینجا دریافت نمایید.

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۲)

علیرضا ملوندی ۴ بهمن ۹۱، ۱۸:۵۱
قشنگ نوشته بودی قاسم جان عالی بود و منصفانه!
افسوس و هزار افسوس که انگار باید آرزوی خوندن اینجور نوشته ها رو در رسانه هامون به گور ببریم! :(
محسن سلگی ۴ بهمن ۹۱، ۱۸:۵۸
نکته ی بسیار زیبایی اشاره کرده اید؛ این که انقلاب اسلامی بدون گفتمان عدالت حرفی برای گفتن ندارد. نهایتاً "وحدت" را مورد ایضاح خویش قرار داده اید. اجازه می خواهم در ادامه قلم شما اضافه کنم که هدف اساسی عدالت به وجود آوردن وحدت در جامعه و اجتماع است و این وحدت کاملاً با برابری سوسیالیستی سر ستیز دارد و می خواهد در جامعه در عین تفاوت و تکثر، اما وحدت و تعادل نیز حاکم شود. عدالت یعنی تعادل و تعادل تنها در صورت وجود همزمان تفاوت و وحدت است که به وقوع می پیوندد. اگر مسئولین نتوانند بین خودشان وحدت ایجاد کنند ، این همزمان بدان معناست که نتوانسته اند میان خود تعادل و متعاقباً تعامل به وجود آورند. در این شرایط و وقتی که میان منادیان وحدت ، تعادل(عدالت)وجود نداشته باشد. وقتی تعامل و مشورت که از اساس های بی بدیل اسلالم است وجود نداشته باشد، آنگاه در جامعه ای که این افراد زعیم باشند نیز انتظار عدالت را نباید کشید. رهبری فرزانه ی انقلاب را قدر بدانیم. این روزها آرامشی ناشی از تدبیر ایشان می رود تا تا خاطرات تلخ ایام ماضی اختلاف را به ورطه ی فراموشی و به دامان التیام بسپارد. وقت و گاه آن فراسیده که قدر رهبری انقلاب را بدانیم و منصفانه بپرسیم که اگر شخص عادل ایشان نبود چه بر سر مردم و مسئولین می آمد...