پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

روشن است که در برخورد دو نظام فرهنگی، پیوندها و مناسبات خارجی در شکل دادن به ساختار وسایل ارتباط جمعی و نظام‌های فرهنگی نفوذ عمیقی اعمال می‌کنند؛ نفوذی که طبعا بر کارکرد و شکل نهایی این وسایل و نظام‌ها و هم‌چنین بر فرآیند دگرگونی ساختاری نیز اثرگذار است. با این همه، این پیوندهای خارجی نباید باعث شوند که به نقش ساختارهای توسعه نیافته‌تر درونی نظام کم بها دهیم.

در همین نقطه است که فرضیه محض به اصطلاح «جریان آزاد اطلاعات»، ضعف‌های درونی بسیاری از مناطق وابسته جهان را نادیده می‌گیرد. ساختارهایی که باید در برابر بمباران پیام‌های ارسالی از سوی نظام خارجی نقش خنثی‌گر را داشته باشند.

با وجود این، سوداگران، با برافراشتن پرچ سیاست درهای باز، بر این موضوع اصرار می‌ورزند که حذف همه موانع - از سوی هر دو طرف ضعیف و قوی - به توسعه فرهنگ جهانی و سود بردن همه طرف‌های درگیری منجر می‌شود. اگر چه این داوری بی‌طرفانه، به طور انتزاعی و مجرد، تحسین برانگیز و جذاب به نظر می‌رسد، اما چهار سده تجربه را نادیده می‌انگارد؛ چهار سده‌ای که در خلال آن آیین جریان قدرتمند و تحمیلی «تجارت آزاد» به نظریه‌های «ریکاردو» به مردم ضعیف تحمیل شد. این تحمیل در حالی صورت گرفت که حامیان تجارت آزاد در راستای حفظ بخش‌های مطلوب اقتصادی خود،‌به نقش اصول خود پرداختند. کارلو کیپولا، که یک مورخ و اقتصاددان است، به خوبی این طنز را دریافته است:

انگلیس خوش اقبال بود که یک «ریکارد» هندی به پا نخاست تا مردم انگلیس را مجاب کند که بر اساس قانون هزینه نسبی، به نفع آنان است که چوپان شوند و از هند همه منسوجات ضروری را وارد کنند. انگلیس در مقابل به تصویب قوانینی همت گماشت تا از ورود منسوجات هندی ممانعت کند و در این راستا «نتایج خوبی» هم گرفت.

 

گذر از نوگرایی، صفحه 82 و 83

نویسنده: پروفسور حمید مولانا

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است