پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

دکتر مجیدرضا داوری در گفت‌وگو با خبرآنلاین در مورد یارانه نکاتی مطرح کرده است که به نظر می‌رسد نگاه مناسب و همه‌جانبه‌نگری ندارد و ایشان به جای حل مسئله اصلی درگیر فروعات و حواشی شده‌اند. ابتدا بخشی از این گفت‌وگو که قابل نقد است را بخوانیم:

این کارشناس اقتصادی در گفت وگو با خبرآنلاین،با اشاره به اینکه دولت ماهانه 3.4 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخت می کند،اظهارداشت: این رقم سالانه بیش از 40 هزار میلیارد تومان می شود، این درحالی است که کل بودجه عمرانی امسال 35 هزار میلیارد تومان بوده است.

وی افزود:می دانید اگر این رقم به بودجه عمرانی اضافه شود، چه تحولی ایجاد می کند؟ مضاف براینکه تزریق این منابع به بخش عمرانی اثر تورمی ندارد. چون پولی که به افراد پرداخت می شود،تبدیل به تقاضا برای کالای مصرفی شده  و اثر تورمی خواهد داشت،این درحالی است که اگر این پول را در زیرساخت هایی چون جاده سازی، نیروگاه یا بخش های نفت و گاز هزینه کنیم، چون بخش سرمایه ای را هدف گذاری کرده ایم، تورم ایجاد نمی کند و برمنحنی عرضه تاثیر دارد.

داوری یادآورشد: زمانی که هدفمندی اجرا شد، به این دلیل که یارانه بین همه مردم تقسیم شد، این پول به منحنی تقاضا رفت.نتیجه این شد که تقاضایی برای اقتصاد ایجاد و  دولت مجبور به واردات جنس ارزان قیمت چینی برای پاسخ به تقاضای بازار شد.

سخن اینجاست که هنوز چند سالی بیشتر از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها نمی‌گذرد و حافظه مردم به راحتی یاری می‌کند که قبل از اجرای هدفمندی شرایط چگونه بود. هدفمندی یارانه‌ها، هدفمندی بود نه پدیده‌ای جدید! یارانه از قبل اختصاص پیدا می‌کرد اما به کسانی که مصرف بیشتری داشتند، یارانه بیشتری تعلق می‌گرفت و اینگونه فرهنگ مصرف‌گرایی نیز ترویج می‌شد. اگر یارانه به هر متر مکعب گاز یا آب یا هر لیتر بنزین تعلق می‌گرفت، کسی که بیشتر مصرف می‌کرد، بیشتر مشمول دریافت یارانه می‌شد اما با هدفمندی یارانه‌ها و پرداخت نقدی آن‌ها، همه به طور مساوی دریافت می‌کنند و همه تشویق به مصرف کمتر انرژی می‌شوند. اگر کسی بنزین به خارج از کشور قاچاق می‌کرد؛ شخصی در خیابان با خودروی خود بدون هیچ اقدام مثبت و هدف مشخصی، فقط به آلوده کردن هوا و تشدید ترافیک کمک می‌کرد؛ یا کارخانه‌داری به فکر بهره‌وری دستگاه‌ها و فرآیندهای خود نبود و انرژی را بی‌رویه و غیراستاندارد مصرف می‌کرد؛ همه این‌ها بیشتر از یک ایرانی بافرهنگ و متشخص که به فکر مصرف درست و بهینه بود، مشمول دریافت یارانه می‌شدند!

سؤال این است که مگر با اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها بار مالی بر دوش دولت اضافه شد؟ مگر قبل از آن، دولت از طریق یارانه بر قیمت بنزین، آب، برق، گاز، نان و ... همین هزینه را متقبل نمی‌شد؟ مگر آزادسازی قیمت انرژی و سایر موارد مندرج در قانون همان عملی نبود که بسیاری از مدیران اجرایی کشور از آن می‌ترسیدند و نگران ریزش رأی خود بودند؟ آیا طبق قانون قرار نبود که منبع تأمین درآمد دولت برای پرداخت یارانه‌ها، همین آزادسازی قیمت‌ها باشد؟ حال چه شده است که پس از آزادسازی قیمت‌ها، به فکر حذف یارانه به جای هدفمندی یارانه افتاده‌اید؟ 

جالب است که ایشان اعتقاد دارند اگر درآمد ناشی از آزادسازی قیمت‌ها به بخش عمرانی اضافه شود، اتفاق مثبتی می‌افتد! این پول همان پولی است که دولت به یارانه غیرهدفمند اختصاص می‌داد، چرا قبل از هدفمندی یارانه، از این پیشنهادهای درخشان اثری نبود؟ آیا بهتر نیست از هزینه‌های اضافی دستگاه‌ها و ادارات و بودجه مصرفی کاست و به بودجه عمرانی افزود؟ 

طنز قضیه اینجاست که ایشان واریز یارانه نقدی به حساب مردم را باعث افزایش تقاضای مردم می‌دانند؟! مگر رسانه‌های مخالف هدفمندی یارانه که به وفور یافت می‌شدند و می‌شوند همیشه به مردم نمی‌گفتند که «45 هزار تومان دریافت می‌کنید ولی چند برابر آن را از طریق گران شدن قبوض و بنزین پس می‌دهید.»؟ پس چه شده است که حالا فکر می‌کنید مردم به جز پرداخت قبوض و بنزین، پول اضافه‌ای هم دارند که تقاضا در سایر کالاها را بالا برده است و دولت را مجبور به واردات جنس ارزان‌قیمت چینی کرده است؟

در پایان باید بگویم، حذف یارانه نقدی کدام مشکل را حل می‌کند؟ آیا بهتر نیست به جای حذف یارانه نقدی، به فکر دوری از اسراف، بالا بردن بهره‌وری، تأمین منابع جدید ثروت به طور مثال از دانش، اصلاح الگوی مصرف و تغییر رویه‌های مدیریتی باشیم؟ چرا همیشه اولین راهکاری که به ذهنمان می‌رسد گذاشتن بار جدیدی روی دوش مردم و اضافه کردن مسئله‌ای به مشکلات آنان است؟ یک بار از خودمان شروع کنیم!

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۱)

م ۲۶ شهریور ۹۴، ۱۴:۴۳
عالی