پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

ما حرفمان این است که آقا به قانون اساسی عمل کنید؛ مطبوعات آزادند؛ قلم آزاد است؛ بگذارید بنویسند مطالب را. اگر دین دارید به دین عمل کنید؛ اگر چنانچه دین را ارتجاع می‏‌دانید، به قانون اساسی عمل کنید. خوب بگذارید بنویسند. [مدیر اطلاعات]به دست و پا افتاد و چه شد؛ و من به او پیغام دادم که من از آن آدم‌ها نیستم که اگر یک حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود؛ من راه می‏افتم دنبالش. اگر من خدای نخواسته، یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می‏‌کند که یک حرفی بزنم، می‌‏زنم و دنبالش راه می‏‌افتم و از هیچ چیز نمی‏‌ترسم بحمداللّه‏ تعالی. واللّه‏، تا حالا نترسیده‏‌ام. آن روز هم که می‏‌بردندم، آنها می‌‏ترسیدند؛ من آنها را تسلیت می‏‌دادم که نترسید.

آخر اگر ما برای مقصد اسلامی، برای مقصدی که انبیا خودشان را به آب و آتش زدند، اولیای عظام خودشان را به کشتن دادند، علمای بزرگ اسلام را آتش زدند، سر بریدند، حبس کردند، تبعید کردند، حبس‌های طولانی کردند، اگر چنانچه ما برای مقاصد اسلام بترسیم، دین نداریم. دیندار هم برای اینکه خرقه را از این عالم خالی کند می‏‌ترسد؟ اگر ما ماورای این عالم را اعتقاد داشته باشیم، باید شکر کنیم که در راه خدا کشته بشویم و برویم در صف شهدا. بترسیم؟ از چه چیز بترسیم؟ آن باید بترسد که غیر این عالم جایی ندارد. خدای تبارک و تعالی وعده کرده به ما که یک جای خوب دارید، اگر چنانچه به دین من رفتار کنید؛ و ما امیدوارم که رفتار کنیم؛ امید دارم که رفتار کنیم. ما از چه بترسیم؟ چه ترسی ما داریم از شماها؟ شما آن آخر امر این است که ما را اعدام کنید؛ اول زندگی راحت ماست؛ از این کثافت‌کاری‌ها بیرون می‌‏رویم؛ از این رنج و مِحَن خلاص می‏‌شویم.

 

صحیفه امام، جلد اول، صفحه 293

26 فروردین 1343

امام خمینی (ره)

 

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است