پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

علی زاکانی در 27 بهمن 1394 در نشست انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان، علیه دولت حسن روحانی و نزدیکان خاص رئیس جمهور از نظر فکری، مانند برادرش حسین فریدون و بیژن زنگنه، وزیر نفت، اتهاماتی را مطرح کردند. نام اشخاص دیگری نیز مانند سیروس ناصری، مهدی هاشمی و علی ترقی‌جاه نیز آورده شده است. (فیلم)

در مورد معتبر بودن اسناد ایشان قضاوتی ندارم که اگر حتی همه اسناد را هم می‌دیدم، قاضی نبودم. سخن اینجاست که این کار ایشان چه فرقی با افشاگری احمدی‌نژاد علیه فاضل لاریجانی داشت که رهبری فرمودند: «این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است.» (91/11/28)

اساسا زاکانی را به عنوان یکی از مدعیان ولایتمداری می‌شناسیم. نماینده‌ای که به اذعان خیلی‌ها از جمله حداد عادل، معیارهای یک نماینده خوب را داراست. سوال این است که وقتی نظر صریح رهبری را راجع به اینطور افشاگری‌ها یک بار شنیده‌ایم،‌ چرا دوباره چنین اقدامی از جانب ایشان انجام شده است؟  اگر دلیل ایشان این است که قوه قضاییه ورود نکرده است یا سستی کرده است، خب دلیل احمدی‌نژاد هم همین بود!

سؤال دیگر این است که چرا شب انتخابات را برای چنین امری انتخاب کرده‌اند؟ آیا در دو سال و نیم گذشته اقداماتی انجام نشده بود و بسترهای لازم تدارک دیده نشده بود برای این روزهای پسابرجام؟ یا اگر ایشان در دو سال و نیم گذشته هم جسته و گریخته حرف‌هایی زده‌اند، چرا در این روزها به صورت ویژه صحبت کردند و جریان‌سازی رسانه‌ای برای آن انجام شد؟

علی زاکانی می‌گوید نباید زنگنه اشتباهات قراردادهای نفتی قبلی را مرتکب شود؛ اساسا اگر زنگنه چنین اشتباهاتی را مرتکب شده است، هم در سال 1381 با وساطت مهدی هاشمی و هم در سال 83 با وساطت ترقی‌جاه، چرا مجلس اصولگرای نهم به زنگنه رأی اعتماد می‌دهد؟ اگر نمایندگان اصولگرای مجلس نهم که دسترسی بیشتری به اسناد دارند، حرف علی زاکانی را قبول نکرده‌اند، چه انتظاری از مردم وجود دارد؟ آیا انتظار ایشان فضای احساسی و هیجانی افکار عمومی برای فشار بر رقیب است؟ 

مگر ایشان در 6 اردیبهشت 1392 معتقد نبودند که: 

این کارهای دولت هم جنس با رفتاری است که یکشنبه سیاه در مجلس اتفاق افتاد و رهبری آن را خیانت خواندند، چه خاصیتی دارد که نزدیک انتخابات اینگونه فضاسازی‌ها انجام شود... 

برای مبارزه با مفسدان اقتصادی نیاز به هیاهو نیست، باید بی سر و صدا با افرادی که به قدرت نزدیک‌ترند و فساد ایجاد می‌کنند برخورد کرد و سپس به مردم گزارش داد، نیازی به «بگم، بگم» و شعار دادن هم نیست.

حال چه شده است که خودشان همان رفتارهایی را می‌کنند که به احمدی‌نژاد نقد داشتند؟

احتمالا از نظر برخی نقد علی زاکانی در این روزهای نزدیک به انتخابات درست نباشد و آن را به بعدها مؤکول کرده‌اند، اما وقتی علی زاکانی چنین روزهایی را برای افشاگری ویژه انتخاب می‌کنند، چرا جریان حزب‌الله چنین روزهایی را برای نقد ویژه او انتخاب نکند؟ 

علی زاکانی یکی از نمایندگان خوب جریان ارزشی و انقلابی بوده و ان شالله خواهد بود، هر چند مانند همه اشتباهاتی هم داشته است. اما ما فرزندان امام خمینی (ره) از علی زاکانی انتظار داریم که به اصولگرایی پایبند باشد. ما اصولگرایی را پافشاری بر ارزش‌های انقلاب می‌دانیم، نه جناح و دسته و گروه و جبهه و ائتلاف. ما اصولگرایی را رعایت اخلاق و قانون می‌دانیم و اینکه اگر به چیزی اعتقاد داریم خود اول از همه به آن پایبند باشیم. ما این اقدام علی زاکانی را اصولگرایی با مفهوم قبیله اصولگرایی می‌دانیم و نه اصولگرایی به معنای پافشاری بر اصول انقلاب.

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۱)

محمدهادی علی بابائی ۲۹ بهمن ۹۴، ۱۲:۵۰
البته زاکانی با توجه به این که رسانه داره باید با جریان رسانه‌ایش هم بررسی بشه. ایشون اگر تازه دست به افشاگری خلاف شرع و... زده، رسانه‌ی ایشون مدت‌هاست که در جهت سیاسی‌کاری و اهانت و خلاف اخلاق قدم برمی‌داره. این زاکانی برای من که مدام جهان نیوز می‌بینم اصلن جدید یا عجیب نبود. فقط جنبه‌های پوشیده‌ش رو علنی کرد.
قاسم صفایی نژاد: ۲۹ بهمن ۹۴، ۱۲:۵۴
نمیدونم یه نفر رو میشه از رسانه‌ای جدا کرد یا نه...
نظر شما هم از منظری درسته.