پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

به همین سادگی!

یک روز از هفته دوم فروردین که از محل کار برمی‌گشتم به سمت منزل، در میدان انقلاب با جوانی مواجه شدم که کنار پیاده رو افتاده بود و از گوشه ابروانش خون جاری بود. یک جوان قد بلند و چهار شانه که گویا هنگام راه رفتن پایش به زمین گیر می‌کند و زمین می‌خورد و سرش به جدول کنار پیاده‌رو می‌خورد. به همین سادگی!

من وقتی رسیدم که جوان قدرت هیچ واکنشی نداشت و تنها با چشمانش به مردم التماس می‌کرد که کاری بکنند. اورژانس از مردم اسم و فامیل او را می‌پرسید تا ثبت کند اما کسی اسم و فامیل او را نمی‌دانست.

بعد از دقایقی اورژانس آمد و او را برد؛ ان شالله که زنده باشد اما از آن روز فکر می‌کنم که این دنیا به هیچ نمی‌ارزد. آماده باشیم برای آن روز که شاید برای دل خوش کردن خودمان آن را چند صباحی دیرتر بدانیم اما هست.

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۸)

آقاگل ‌‌ ۲۰ فروردين ۹۶، ۰۰:۱۷
مرگ خیلی عجیبه. خیلی. توی یک چشم به هم زدن اتفاق میافته.
.
یک موضوع دیگه هم هست. اینکه آموزش های کمک های اولیه چرا بین مردم اینقدر کم رواج داره؟ چرا وقتی یک اتفاق این شکلی میافته مردم فقط وای میسن و نگاه میکنن و حتی فیلم میگیرن ولی نمیدونن باید چکار کنن؟ چرا اینقدر توی این موضوع ضعیفیم؟

قاسم صفایی نژاد: ۲۳ فروردين ۹۶، ۱۴:۵۶
چون جان انسان‌ها خیلی برامون ارزشمند نشده هنوز
فاطمه غلامی ۲۰ فروردين ۹۶، ۰۱:۱۵
به عنوان یک تا مرگ رفته میتونم بگم یک چیزی ورای به همین سادگی هست. حتی فرصت نبود بگم من و مرگ یهویی
قاسم صفایی نژاد: ۲۳ فروردين ۹۶، ۱۴:۵۴
آدم کنجکاو میشه بپرسه که چه جوری؟
دچــ ــــار ۲۰ فروردين ۹۶، ۱۴:۵۴
به همین تلخی...
مرگ چرا برای ما تلخ شده 
قاسم صفایی نژاد: ۲۳ فروردين ۹۶، ۱۴:۵۴
چرا تلخ؟
شایستـ .ه ۲۰ فروردين ۹۶، ۲۰:۴۵
هرلحظه باید آماده بود..
قاسم صفایی نژاد: ۲۳ فروردين ۹۶، ۱۴:۵۴
دقیقا
هانیه شالباف ۲۰ فروردين ۹۶، ۲۳:۴۴
کاش همیشه یادم می‌موند...
قاسم صفایی نژاد: ۲۳ فروردين ۹۶، ۱۴:۵۵
کاش...
در روایات هم آمده که یاد مرگ زیاد باشید
المیرا شاهان ۲۴ فروردين ۹۶، ۱۲:۵۹
اگر زنده ست، خدا کمکش کنه و حالش خوب بشه ان شاء الله. اگر به رحمت خدا رفته، خدا بیامرزدش.
فرشته ... ۲۴ فروردين ۹۶، ۲۳:۱۵
نزدیک حتی به اندازه ی یه گیر کردن پا به جایی و شاید حتی نزدیک تر مثلا گیر کردن اب تو گلو...
یاعلی
قاسم صفایی نژاد: ۲۵ فروردين ۹۶، ۱۰:۳۰
بله همینطوره
بانوچه ۲۵ فروردين ۹۶، ۱۳:۴۰
:(
چه ناامیدی وحشتناکی به آدم منتقل میشه...
قاسم صفایی نژاد: ۲۶ فروردين ۹۶، ۰۹:۲۸
چرا ناامیدی؟