پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

* گفتگو با جام جم آنلاین به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی

 

آقای صفایی‌نژاد فضای فعالیت شما به حوزه نشر مربوط است، آیا جدای از شغلتان فرد کتاب‌خوانی هم هستید؟ 

 

به نظرم ابتدا باید اهل کتابخوانی را تعریف کنیم. اینکه من اهل کتابخوانی باشم یا نباشم، بسته به این است که ویژگی‌های این دسته چیست؟ اگر منظور از این دسته، افرادی هست که به طور مستمر هر روز بیش از یک ساعت کتاب مطالعه می‌کنند، بله اهل مطالعه و کتابخوانی هستم. اما اگر منظور از این دسته، کسانی هستند که به صورت حرفه‌ای کتاب می‌خوانند، موضوع‌یابی می‌کنند، در جلسات نقد کتب شرکت می‌کنند و به معنی عرفی «کتاب باز» هستند، هنوز در میانه مسیر هستم.

 

به نظر شما یک کتاب خوب چه ویژگی‌ها و مؤلفه‌هایی باید داشته باشد؟

 

مهمترین ویژگی یک کتاب خوب این است که به نیازهای جامعه یا لااقل بخشی از جامعه پاسخ گوید. کتابی که در محفل‌های دربسته با تفکرات خاص فاصله گرفته از جامعه نوشته شود، فقط بدرد همان محافل خاص می‌خورد. من همیشه وقتی می‌خواهم این جمله را عرض کنم، ناخودآگاه یاد فرمایش امام (ره) میفتم که به جامعه‌شناسان وقت می‌فرمودند «بین مردم بیایید و ببینید مردم چه می‌گویند. از داخل اتاق‌های خودتان مردم را تحلیل نکنید.»

به جز موضوع کتاب که باید نیاز جامعه را پاسخ گوید، خلاقیت در نگارش کتاب هم اصل الزامی برای خوب بودن است. اینکه نویسنده یک موضوع مورد نیاز جامعه را در چه ژانری بنویسید، چه سبک و سیاقی برای کتاب خود انتخاب کند و چگونه منظور خود را به مخاطب برساند مهم است. نیازهای جامعه فقط کتب مهارتی و دانشی نیست؛ نویسنده می‌تواند از طریق داستان، خلأهای فرهنگی جامعه را پر کند.

بعد از این، کتاب خوب باید از نظر کتاب‌سازی و تولید فنی کتاب جذاب باشد. عنوان خوبی برای کتاب انتخاب شود، طراحی جلد، صفحه آرایی و ویرایش خوب و روان از ملزومات یک کتاب خوب است.

این موارد به خود کتاب برمی‌گردد اما برای اینکه کتاب خوب اثرگذار هم باشد، باید کل زنجیره ارزش کتاب خوب باشد.

 

خودتان هم تابه‌حال کتابی نوشته‌اید؟ و بیشتر در مورد چه موضوعات علاقه به نوشتن کتاب دارید؟

 

کتابی که نوشته‌ام در سال ۱۳۸۹ به نام «آشنایی با وبلاگ نویسی» توسط دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها منتشر شده است؛ در همان دوره‌ای که تب وبلاگ نویسی زیاد بود و یک عرصه جدی و فراگیر برای تولید محتوا محسوب می‌شد. کتاب هم در دست انتشار دارم که در واقع این کتاب از رساله دکتری من استخراج شده است و در مورد «خط مشی گذاری توسعه صنعت کتاب الکترونیک» است که یک کتاب علمی محسوب می‌شود.

قبل از اینکه پاسخ سوال شما را بدهم که دوست دارم چه کتابی بنویسیم، این را بگویم که تیر ماه امسال یک چالش وبلاگی ایجاد کردم و از وبلاگ نویس‌ها همین سوال را پرسیدم که دوست دارید چه کتابی بنویسید؛ دهها نفر در این چالش شرکت کردند و ایده‌های جالبی برای تولید کتاب دادند.

من هم همانجا در وبلاگم نوشتم که به جز کتب علمی و تخصصی که همواره به آن علاقه داشته‌ام، تمایل دارم یک داستان بلند با موضوع عدالت بنویسم که ترکیبی از واقعیت و خیال باشد و بتوان در آن از ادبیات ایرانی اسلامی گذشتگان اقتباس کرد و مفاهیم و شخصیت‌هایی مثل سیمرغ و گوهر شب افروز را وارد داستان کرد. البته این کتاب در حد ایده است و تا به حال داستان نویسی  را تجربه نکرده‌ام.

 

به‌عنوان شخصی که سال‌ها در رسانه‌ها فعالیت داشته‌اید وضعیت امروز کتاب و کتاب‌خوانی در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

 بیست کشور اول دنیا در حوزه کتاب، ۸۴ درصد از بازار کتاب جهان را به خود اختصاص داده‌اند و این یعنی اینکه سایر کشورهای دنیا روی هم ۱۶ درصد از بازار کتاب را دارا هستند؛ کشور ما هم جزو یکی از آن همه کشور است. وضعیت کتاب در ایران از میانگین جهانی بهتر است. به طور مثال ما در شاخص تعداد عناوین جدید کتاب جزو ۴۰ کشور اول دنیا، در شاخص تعداد عناوین جدید به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت رتبه ۲۲ دنیا، در شاخص سرانه مطالعه جزو ۶۰ کشور اول دنیا و در شاخص تعداد کتابخانه‌های عمومی جزو ۴۰ کشور اول دنیا هستیم. اینکه وضعیت ما بهتر از میانگین جهانی است، به معنی رضایت ما از وضع موجود نیست. این وضعیت متناسب با پرچمداری علم در تمدن اسلامی توسط ایران و همچنین انتظارات رهبر معظم انقلاب نیست.

ما تعداد زیادی ناشر داریم و تعداد بسیار بیشتری عنوان جدید کتاب منتشر می‌کنیم اما شمارگان کتاب در ایران در واقعیت حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ است. مهمتر از آن، اینکه وضعیت ما در کتابخوانی در حال رشد نیست و در حال افول هستیم. مردم سال به سال در حال دور شدن از کتاب هستند و زنگ خطر به صدا در آمده است. نگرانی اصلی به این خاطر است. البته طبق آخرین پژوهش‌ها در حال حاضر نوجوانان گرایش خوبی به کتابخوانی پیدا کرده‌اند که باید با حل کردن سایر معضلات، این وضعیت را بهبود بخشید.

 

اگر خود شما مسئول تصمیم‌گیرنده برای افزایش سرانه مطالعه مردم بودید چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کردید؟

 

سرانه مطالعه در کشور ما آمار مشخصی ندارد. از ۲ دقیقه تا ۱۲۰ دقیقه طبق آمارهای گوناگون سرانه مطالعه را ذکر کرده‌اند که به نظر می‌رسد بین ۷ تا ۱۸ دقیقه به واقعیت نزدیک‌تر باشد.

سرانه مطالعه تعاریف مختلفی دارد. تعریفی که رسمی‌تر است بیان می‌کند که سرانه مطالعه شاخصی ترکیبی از میزان فروش کتاب ضربدر ضریب گردش آن به علاوه میزان امانت و میزان مطالعه دیجتیال است. منظور از ضریب گردش، تعداد دست به دست شدن یک کتاب بین افراد مختلفا ست. در برخی کشورها این آمار در کنار تعداد کتابخانه‌های عمومی نسبت به جمعیت قرار می‌گیرد و در برخی دیگر از کشورها آمار سایر رسانه‌های مکتوب مانند روزنامه و مجلات از آن جدا می‌شود. مثلا در ژاپن اگر آمار روزنامه و مجلات را محسوب کنند سرانه مطالعه ۹۲ دقیقه است اما اگر آن را حذف کنند، سرانه مطالعه ۵۲ دقیقه در روز است.

حالا با توجه به این تعریف می‌توان راهکار داد برای افزایش سرانه مطالعه مردم.

اول از همه باید فروش کتاب زیاد شود. برای افزایش فروش کتاب باید شما را ارجاع بدهم به همان پاسخی که در مورد ویژگی‌های یک کتاب خوب عرض کردم. اگر کتاب خوب تولید کنیم، فروش کتاب نیز افزایش می‌یابد. ضمن اینکه باید به بقیه زنجیره ارزش کتاب هم توجه کنیم. مثلا باید سامانه‌های توزیع را اصلاح کنیم. شبکه‌های توزیع ما باید بتوانند تا دورترین نقاط کشور کتابفروشی و کتابخانه‌های عمومی رو ببرند تا مردم برای خرید و امانت کتاب مشکلی نداشته باشند. خرید از طریق اینترنت و پست هم می‌تواند مکمل خوب و پرکاربردی باشد. ضمن اینکه با توجه به آمار بالای استفاده از گوشی‌های هوشمند و کامپیوترها توسط مردم، می‌تواند با افزایش مطالعه کتاب الکترونیک به افزایش سرانه مطالعه کمک جدی کرد. در این شرایط اقتصادی و گران شدن قیمت کاغذ، انگیزه برای تغییر عادت مطالعه مردم به سمت کتاب‌های الکترونیک هم بیشتر شده است. ضمن اینکه کتاب الکترونیک همیشه همراه افراد است و مشکل توزیع به مناطق دوردست هم به دلیل زیرساخت مناسب فناوری اطلاعات کشور ندارد.

 

به نظر شما چه نهادهایی مهم‌ترین عناصر تأثیرگذار و البته مسئول افزایش مطالعه مردم و فرهنگ کتاب‌خوانی هستند؟

 

بهتر است در پاسخ به این سوال به جای معنی عرفی نهادها که شامل حاکمیت و دولت می‌شود، به معنی علمی نهادها توجه کنیم که شامل طیف گسترده‌تری از بازیگران این عرصه می‌شود.

حتما حاکمیت و دولت در پیشبرد این امر نقش جدی دارند. حاکمیت و دولت باید بتوانند به عنوان سیاستگذار، تسهیل‌گر و ناظر در این عرصه نقش آفرینی کنند و به مرور از نقش آفرینی به عنوان مجری بکاهند. قانونگذار باید تکلیف خود را با مالکیت معنوی مشخص کند. اخیرا حرکت‌های خوبی در مبارزه با قاچاق کتاب صورت گرفته است اما این کافی نیست. قوانین مرتبط با مالکیت معنوی در داخل و در حوزه بین المللی باید شفاف شود. پذیرفتن کنوانسیون برن به شرط تحفظ فرهنگی می‌تواند منجر به اتفاقات پربرکتی شود. این فقط شامل حوزه کتاب نمی‌شود و به سایر صنایع خلاق ما هم مرتبط می‌شود. به عنوان مثال وقتی یک بازی رایانه‌ای غربی بیش از ۱ میلیون تومان قیمت دارد، به دلیل نپذیرفتن قوانین جهانی مالکیت معنوی در کشور ما به قیمت ۵ هزار تومان عرضه می‌شود، ضررهای جدی به حوزه صنایع خلاق ما می‌زند. وقتی یک بازی با آن کیفیت ۵ هزار تومان عرضه می‌شود، یعنی بخش خصوصی ما هیچوقت نباید در این بخش سرمایه‌گذاری کند، چون توان رقابت با چنین قیمتی را ندارد. ولی اگر مثلا بازی فوتبال با قیمت ۱ میلیون تومان عرضه شود، بخش خصوصی می‌تواند با استفاده از توان متخصصان داخلی بازی فوتبالی را طراحی کند که مثلا ۷۰۰ هزار تومان فروش رود. هم بخش خصوصی سود می‌برد، هم اشتغال‌زایی می‌شود و هم سطح خلاقیت متخصصان بالا می‌رود. اگر این اتفاق بیفتد دیگر کشور دغدغه این را ندارد که ۸۴ درصد از بازی‌های رایانه‌ای که مردم مصرف می‌کنند بازی خارجی است.

این اتفاق در کتاب هم می‌افتد. اگر ما عضویت در کنوانسیون برن را بپذیریم و ناشران ما مجبور باشند برای ترجمه یک کتاب حق کپی رایت آن کتاب را بپردازند، دیگر کتب ترجمه‌ای ما با قیمت نزدیک و حتی ارزانتر از کتب تالیفی ما نمی‌تواند وارد بازار شود. وقتی کتاب ترجمه‌ای ۳۰۰ هزار تومان شود و کتاب تالیفی ۵۰ هزار تومان باشد، دیگر نیاز نیست نگران هجوم ترجمه به فرهنگ خودمان باشیم. آنوقت مولف ما و ناشران ما انگیزه پیدا می‌کند که ماه‌ها وقت خود را برای کتابی بگذارد که منفعت مالی خوبی از آن کسب می‌کند. الان به دلیل وجود این چرخه معیوب، کمبود کتب با کیفیت تالیفی احساس می‌شود.

 

اما این عضویت ممکن است برای مردم این نگرانی را ایجاد کند که با افزایش قیمت کتاب، دسترسی‌شان محدودتر شود!

 

این حرف‌ها نباید موجب نگرانی مردم شود که با پیوستن به کنوانسیون برن، گرانی کتاب بیشتر می‌شود و مردم از کتاب محروم‌تر. اگر بتوانیم این زنجیره را کامل ببینیم، باید سایر مولفه‌های اثرگذار در این حوزه را نیز ترمیم و اصلاح کنیم. مثلا در جهان برای ارزان شدن کتاب، در حال حاضر کتاب الکترونیک یک گزینه جدی است که در آمریکا و انگلستان فروشی برابر با فروش کتاب کاغذی دارند و در میانگین جهانی بیش از ۳۰ درصد از بازار کتاب را شامل می‌شوند. یا به روز رسانی کتابخانه‌های عمومی و دسترسی کم هزینه مردم به جدیدترین عناوین کتاب از این طریق یا حتی بازار کتاب دسته دوم و امثالهم. اتفاقی که در کشورهای پیشرو در حوزه کتاب در حال وقوع است و بازار کتاب در آنجا جدی است و مردم هم از کتاب فاصله نگرفته‌اند.

اما همه بازیگران این عرصه حاکمیت و دولت نیستند. رسانه‌ها می‌توانند با ترویج کتابخوانی نقش جدی در این عرصه بازی کنند، از معرفی کتاب و کتابخانه خوب گرفته تا تشویق مردم به کتابخوانی.

بخش خصوصی هم باید در این حوزه به دلیل مسئولیت اجتماعی خود سرمایه گذاری مناسبی انجام دهد. درست است که در ایران ممکن است چند سالی مشکل سودآوری برای آنان وجود داشته باشد، اما اگر کمی صبوری به خرج دهند، و سایر بازیگران نیز به وظیفه خود درست عمل کنند، بازار کتاب یکی از پرسودترین بازارهای رسانه‌ای دنیاست که این می‌تواند برای ایران هم اتفاق بیفتد.

صاحبان آثار نیز نقش جدی در این مسئله دارند. صاحبان آثار که فرهیختگان این کشور هستند باید با توجه به نیاز مردم آثار خود را تولید کنند و با سبک و سلیقه مردم همگامی نمایند تا بتوانند سطح فرهنگی کشور را پیشرفت دهند. خلاقیت در موضوع‌یابی، ژانر و نحوه تولید کتاب بسیار موثر است.

مردم نیز باید در این زمینه نقش آفرینی جدی داشته باشند. مهمترین نقش آفرینی که اثرات آن در بلندمدت مشخص خواهد شد، تربیت یک نسل کتابخوان است. جوانان تصمیم بگیرند که کتابخوانی را به عنوان یک عادت در روز برای خودشان تعریف کنند. حتی با خواندن چند دقیقه کتاب در روز. این عادت آنان در نسل بعدی که فرزندان‌شان هستند تاثیرات بسیار قابل توجهی خواهد داشت. کودکان اگر ببینند که پدر و مادر خود هر روز با کتاب انس دارد، ناخودآگاه به کتاب انس خواهد گرفت.

 

چند ماهی است نشر جام جم برای مسابقه‌ای تحت عنوان «خودنویس» فراخوان داده، لطفاً جزئیات این فراخوان را برای ما توضیح بدهید.

 

مسابقه داستان نویسی خودنویس با هدف کشف استعدادهای داستان بلند در کشور در مرداد ماه امسال فراخوان داد. نشر جام جم در دوره جدید قصد دارد تا شرایط را برای مشارکت مردم در همه فعالیت‌ها از تولید کتاب تا توزیع و معرفی آن فراهم کند؛ به ویژه اینکه تمرکز نشر جام جم بر کتاب الکترونیک است.

همیشه در اطرافیان هر کدام از ما، کسانی هستند که کتابی نوشته‌اند یا حتی رمانی نوشته‌اند اما به دلایل مختلف نتوانسته‌اند این کتاب را منتشر کنند، بعضی سرخورده شده‌اند و بی‌انگیزه.

این مسابقه به گونه‌ای طراحی شده است که بتواند توجه همه این افراد از سراسر کشور را با اعلام یک فراخوان

جلب کند. این آثار فقط بر اساس شایسته سالاری توسط داوران، داوری خواهد شد و ۲۰ استعداد برتر کشور وارد کارگاه نویسندگی رایگان با حضور اساتید درجه یک کشور خواهند شد تا هم با اصول حرفه‌ای داستان نویسی بیشتر آشنا شوند و هم اثر ارسالی آنان تقویت شود.

پس از آن ۲۰ اثر که به کمک سایر نفرات و مربیان تقویت شده است، در فروشگاه کتاب الکترونیک «طاقچه» در دسترس مردم قرار خواهد گرفت. مردم می‌توانند به این آثار رای دهند. ضمن اینکه سعی می‌کنیم از طریق روزنامه جام جم و رادیو و تلویزیون بخش‌هایی از این آثار را برای جلب مشارکت بیشتر مردم در رأی دهی در اختیار مردم قرار دهیم. ۳ اثر برتر از نظر مردمی جوایز ۵، ۳ و ۲ میلیون تومانی خواهند برد به اضافه سهم ۱۰ درصد از فروش کتاب. همچنین نفر برتر منتخب هیات داوران جایزه ۱۰ میلیون تومانی برنده می‌شود به اضافه سهم ۱۲ درصدی از فروش کتاب.

شانزده نفر دیگر که جزو این ۲۰ نفر هستند نیز سهم ۱۰ درصد از فروش کتاب الکترونیک این اثر دریافت خواهند کرد.

از میان سایر شرکت کنندگان هم نیز اگر افرادی صاحب استعداد شناخته شوند که در این ۲۰ نفر به دلیل محدودیت نتوانیم در خدمتشان باشیم، پس از مسابقه در کارگاه‌های نویسندگی ما ثبت نام خواهند شد و سعی می‌کنیم شرایط را برای پرورش آنان نیز فراهم کنیم.

همچنین سعی میکنیم برای این ۲۰ نفر اگر در شهری غیر از محل سکونت‌شان کارگاه برگزار شد، بتوانیم امکانات لازم را در اختیارشان قرار دهیم.

در همکاری با برنامه موفق «کتاب باز» که از شبکه نسیم پخش می‌شود، بین ۲۰ نفر برتر پس از اتمام کارگاه نویسندگی و در دوره‌ای که مردم می‌توانند به آثار رأی بدهند، مسابقه‌ای برگزار خواهد شد تا بتوانیم هم مردم را با شرایط نویسندگی داستان آشنا کنیم و هم اعتماد به نفس نوشتن را در میان مردم افزایش دهیم.

 

در مورد اسامی داوران و اساتید کارگاه داستان نویسی هم توضیح دهید.

 

داوران این مسابقه جناب آقایان مجید قیصری، حسن محمودی، میرشمس الدین فلاح هاشمی و سرکار خانم وجیهه سامانی هستند که همه بزرگواران جزو بهترین‌های داستانی کشور هستند. جناب آقای فلاح هاشمی همچنین زحمت دبیری علمی این مسابقه را نیز به عهده دارند.

اساتید کارگاه نویسندگی نیز طی هفته‌های آینده اعلام خواهد شد.

مهلت ارسال آثار تا ۱۶ آذر ۱۳۹۷ تمدید شده است. تا شب یلدار ۲۰ نفر برتر معرفی خواهند شد و کارگاه‌های نویسندگی به مدت ۶ هفته و ۱۲ جلسه برگزار خواهند شد. در این کارگاه‌ها پس از تدریس کلیات اصول داستان نویسی، افراد به کمک مربیان به تقویت اثر خود می‌پردازند. در دهه فجر این آثار در طاقچه رونمایی خواهند شد و نظرات مردمی دریافت می‌شود. همزمان در این روزها برای ۲۰ نفر برتر مسابقه دیگری در برنامه کتاب باز تدارک دیده شده است. ان شالله در میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در ۷ اسفند ماه نیز مراسم اختتامیه برگزار خواهد شد و به جز نفرات برتر، به یک نفر از میان مردم که در آرای مردم مشارکت داشته‌اند، ۱۰ میلیون تومان به قید قرعه اهدا خواهد شد.

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۳)

یه بنده خدا ۲۴ آبان ۹۷، ۱۴:۳۹
موفق باشید.

علاقمند بودم که در این مسابقه ی داستان نویسیتون شرکت کنم ولی از اونجایی که اولیم قطعی بود منصرف شدم.

خخخ
قاسم صفایی نژاد: ۲۴ آبان ۹۷، ۱۴:۵۵
یعنی چی اولی قطعی بود؟ اگه تجربه کتاب ناموفق در حوزه داستان دارید مشکلی نیست. بررسی می‌کنیم و قبول می‌کنیم. اما اگه نویسنده حرفه‌ای محسوب میشید نمی‌تونید شرکت کنید. 
این استثنا هم بخاطر این گذاشتیم که بعضی‌ها با پول شخصی خودشون یه کتاب داستان چاپ کردند اما موفق نبودند. در نشست خبری ماه گذشته گفتیم که اونا هم میتونن در مسابقه شرکت کنند.
یه بنده خدا ۲۴ آبان ۹۷، ۱۵:۰۰
آخ یادم رفت پرانطز شوخی رو بنویسم.
ببخشید
یه شوخی کوچیک بود

نه بابا مارو چه به نویسنده ی حرفه ای بود
قاسم صفایی نژاد: ۲۴ آبان ۹۷، ۱۵:۰۹
ان شالله که اگه علاقه دارید یه روزی تحقق پیدا می‌کنه
פـریـر بانو ۲۵ آبان ۹۷، ۱۳:۵۰
چه گفت و گوی خوبی. امیدواریم که وضعیت کتاب‌ و بازار نشر و کتاب‌خوانی بهتر شه.

واقعا دلم می‌خواست تو مسابقه شرکت کنم اما نتونستم. نوشتن داستان بلند دشوارتر از داستان کوتاهه. طرح قوی‌تر و سلسله‌اتفاقات بهتری می‌خواد برای ایجاد رغبت در خوندن ادامهٔ داستان. امیدوارم موفق باشید و به بهترین شکل ممکن برگزار بشه مسابقه.
قاسم صفایی نژاد: ۲۵ آبان ۹۷، ۲۰:۲۹
سپاس. ان شالله مسابقات بعدی