پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

میلیونر معرفت یا میلیونر ثروت؟!

فقر در موسم جوانی، اگر به توفیق و پیروزی منجر شود، این فایده را دارد که آدمی را به کار و کوشش عادت می‌دهد و او را به مرحله بالایی می‌رساند. فقر زندگی مادی را عریان می‌کند و همه زشتی‌هایش را به انسان نشان می‌دهد و او را وامی‌دارد که بکوشد و خود را از تنگنا برهاند و به سوی زندگی ایده‌آل صعود کند. معمولا جوان مرفه ثروتمند که همه چیز برایش فراهم است، اوقاتش را با تفریحات گوناگون می‌گذراند؛ به اسب دوانی و شکار می‌رود، انواع سگ‌ها را دارد، با دود توتون و قمار خود را سرگرم می‌کند. جنبه‌های حیوانی روح چنین موجودی در خدمت ابعاد لطیف و عالی آن قرار می‌گیرد؛ اما چون فقیر با هزار زحمت نانش را در می‌آورد و نانی را که از دسترنج خود به دست آورده می‌خورد و در افکار و رویاهای خود فرو می‌رود، به سیر و سیاحت تماشاخانه الهی مشغول می‌شود،‌ آسمان را تماشا می‌کند و ستارگان را و گل‌ها را و کودکان را و اجتماعی را که خود جزیی از آن است و در آن رنج می‌برد؛ دستگاه خلقت را سیر و سیاحت می‌کند که خود در آن نور می‌افشاند و آن قدر به جامعه بشری خیره می‌شود که باطن و عمق آن را می‌بیند و آن قدر به دستگاه خلقت چشم می‌دوزد که خدا را می‌بیند و آن قدر در فکر و رؤیا فرو می‌رود که خود را بزرگ و با شکوه احساس می‌کند و همچنان در عالم رویاییش می‌رود تا جایی که فضای سینه‌اش را پر از مهر و دوستی می‌یابد و در این میان خود را که رنج می‌برد فراموش می‌کند و به همه مردم می‌اندیشد و به آنها مهر می‌ورزد و احساس مطبوعی در او رشد می‌کند.

این همه چیزی نیست جز خودفراموشی، و دلسوزی برای دیگران. او با تفکر درباره طبیعت که زیبایی‌هایش را به پاکدلان نثار می‌کند و از ارواح آلوده دور نگاهشان می‌دارد، به مقامی می‌رسد که خود را میلیونر معرفت می‌بیند و برای میلیونرهای ثروت دلسوزی می‌کند. هر چه بیشتر روشنایی‌ها در جان او نفوذ می‌یابد، کینه‌ها از دل او بیرون می‌رود. با این اوصاف، او را باید موجود بدبختی به حساب آورد؟ نه! فقر و نداری یک جوان، بینوایی نیست. 

 

بینوایان، صفحه ۱۲۶۵ و ۱۲۶۶

نویسنده: ویکتور هوگو

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۵)

نفر اول ۴ دی ۹۷، ۱۳:۵۸
واقعا در این زمانه‌ی دشوار ما، کسی که نانش را به هزار زحمت بدست می‌آورد به سیاحت تماشاخانه الهی مشغول می‌شود یا هر روز در منجلاب ناامیدی و سرخوردگی فروتر می‌رود؟ واقعا بر ثروتمندان دل می‌سوزاند یا بر ایشان حسرت می‌برد؟ فضیلت فقر در آن نوع متعالی را نمی‌توان به همه کسانی که در اجتناب از آن ناکام مانده‌اند نسبت داد. بنظرم همه متن وابسته به جمله آغازین آن است: فقر در موسم جوانی، اگر به توفیق و پیروزی منجر شود...
قاسم صفایی نژاد: ۴ دی ۹۷، ۱۴:۰۹
بله خب. جمله اول رو از متن نباید حذف کرد. 
اینجا در داستان بینوایان شخصیتی به نام ماریوس هست که زندگی پر فراز و نشیبی داشته. عمری متنفر از پدر بوده بخاطر اینکه از پدرش دور بوده و پدربزرگش اونو متنفر از پدرش بار میاره و بعد از مرگ پدرش میفهمه که پدرش کی بوده و تصمیم می‌گیره تنهایی زندگی کنه و وابسته به پدربزرگش نباشه. میره در یه شهر دیگه و هر چی عمه‌اش براش پول میفرسته قبول نمی‌کنه و با فقر سپری می‌کنه تا به موفقیت همراه با خوداتکایی برسه. 
محمدرضا نصرالهی ۴ دی ۹۷، ۱۴:۳۰
این متن برای فقر اصالت قائل شده. به نظرم نه فقر و نه ثروت هیچکدوم اصالت ندارن. نتیجه ای که ازشون حاصل میشه مهمه و با اون نتیجه باید سنجیده بشن.
محمدرضا نصرالهی ۴ دی ۹۷، ۱۴:۳۳
این متن در صدد توجیه فقره و دلیلی میاره که هم مشروطه و هم با ثروت جمع میشه.
قاسم صفایی نژاد: ۶ دی ۹۷، ۱۵:۲۷
نه. اینطوری نیست. بحث ظرفیت‌هاست و استفاده‌هایی که میشه از هر ظرفیتی کرد برای رشد.
مثل این می‌مونه که وقتی در اسلام از توبه صحبت می‌کنیم، بگیم این احادیث در صدد توجیه گناهه؛ در صورتی که این نیست.
سراسر گنگ ۴ دی ۹۷، ۱۴:۳۹
غنای ذهنی آرامش به همراه داره حالا چه فقر مالی همراهش باشه چه نباشه .
قاسم صفایی نژاد: ۶ دی ۹۷، ۱۵:۲۶
بله.
حمید ۴ دی ۹۷، ۲۰:۴۷
الفقر و زینت المومن
قاسم صفایی نژاد: ۶ دی ۹۷، ۱۵:۲۵
بسته به شرایطه. یه حکم عام نیست. اساسا این نوع احادیث رو این طور بیان کردن یعنی تقطیع. باید شرایط زمینه‌ای و خیلی چیزای دیگه رو سنجید. به همین دلیل علوم اسلامی و فقه و حدیث و ... وجود داره. وگرنه هر کسی می‌تونست هر تفسیری از هر حدیثی بکنه.