ویران کردن کار خوبی است به شرط آنکه چیزهای تازهای در جای ویرانهها ساخته شود. و ما در انتظار این بازسازی، چیزهایی را مطالعه میکنیم که دیگر وجود ندارد. و به این مطالعات نیاز داریم تا در آینده از این چیزها پرهیز کنیم. نقطه مقابل «گذشته» به غلط «آینده» نام گرفته است. ما وقتی گذشته را میبینیم که با گذرنامه جعلی قصد بازگشت دارد، نباید بگذاریم که بازگردد و دوباره چنین دامی برای ما بگستراند؛ باید از آن پرهیز کنیم. گذشته چهرهای دارد آلوده به خرافات و با نقابی به نام ریا چهرهاش را پنهان میکند. نقاب از چهرهاش برداریم تا آشکارا او را ببینیم.
بینوایان، صفحه ۹۲۹
نویسنده: ویکتور هوگو
حماقتهای بزرگ آدمی، به طنابهای ضخیم میمانند، که از رشتههای نازک به هم تافته به وجود آمدهاند. این رشتههای نازک را اگر جدا جدا باشند، به آسانی از هم میگسلید و با خودتان میگویید: «این که چیزی نبود!» اما رشتههای نازک را وقتی به هم میپیچید، ضخامت و قدرت مییابند. بنابراین، خطاهای مردان بزرگ، عظیم و سترک به نظر میآیند.
بینوایان، صفحه ۸۷۰
نویسنده: ویکتور هوگو
کمیسیون اروپا امروز طرحی را تصویب کرد که قوانین حق التالیف را دستخوش تغییراتی کرد.
در این تغییرات، امثال یوتیوب موظف شدند حق بهتری برای تولیدکنندگان محتوا در نظر بگیرند. همچنین امثال خبرگزاریهای فرانسه و سایر خبرگزاریهای جهانی، حق بیشتری از استفاده از اخبارشان در اینترنت داشته باشند.
جدیتر شدن مشارکت کاربران در آینده رسانههای نوین و کسب درآمد از طریق نظام تولید محتوای اصلاحی شاید از نتایج این مصوبه باشد. در این میان آیا پول دیجیتال یا ارز دیجیتال نقش جدی خواهد داشت؟ به نظر میرسد باید تأمل جدی در این موضوع داشته باشیم.
برخی کارها را باید یک جایی متوقف کرد. مثلا در پروژهای، مدیر میگفت چه اصراری هست که انقدر منظم کار کنید ولی کیفیت نداشته باشید؟ توقف کنید، بازنگری کنید، ایرادات را بیابید و دوباره با نظم ولی با کیفیت ادامه دهید. درست است که توقف آن یعنی ضربه خوردن به برند، ضربه خوردن به اعتماد مخاطب و ... اما نگاه بلندمدت که داشته باشیم میبینیم چقدر خوب شد که کیفیت را فدا نکردیم.
برخی عادتها را باید یک جایی متوقف کرد. مثلا بالاخره یکی از آن شنبههایی باید بیاید که تصمیم میگیریم دیگر فلان عادتمان را ترک کنیم. هر چند عادت یک روزه ترک نمیشود، زمان میبرد، سختی تحمیل میکند، تا آخرین قطره خونش میجنگد که در وجود ما بماند، اما به هر حال باید از روزی اراده کرد. باید تا جایی که میتوان منابع مادی یا وقت یا هر چیز مرتبط با آن را سد کرد و با آن مبارزه کرد. درست است که ترک عادت موجب مرض است و تلاطم و سختی دارد... اما نگاه بلند مدت که داشته باشیم میبینیم چقدر خوب شد که آینده را فدا نکردیم.
برخی اوقات باید یک جایی متوقف شد؛ باید انتخاب کرد. ما هر چقدر هم توانا باشیم مهم نیست، این انتخابهای ماست که حقیقت باطنی ما را نشان میدهد (+) باید انتخاب کنیم که میخواهیم مطلا باشیم یا طلا؟ میخواهیم فقط موفق باشیم یا لیاقت آن را هم داشته باشیم؟ (+) اگر باور داریم که «انتم الاعلون ان کنتم مومنین»*، پس باید انتخابمان را دور از دنیا انتخاب کنیم که «حب الدنیا رأس کل خطیئه»**. درست است که حب دنیا وجودمان را فرا گرفته، غفلت رفیق ناباب همیشگیمان شده و ... اما نگاه بلندمدت که داشته باشیم میبینیم چقدر خوب شد که آخرتمان را فدا نکردیم!
--------------------------------
* شما برترید اگر مومن باشید. / آیه ۱۳۹ سوره آل عمران
** عشق به دنیا، ریشه هر خطا است. / امام صادق علیه السلام
در منطق علی بن ابیطالب علیه السلام، آن مرگی که تمامی افراد و اجتماعات باید از آن بهراسند، عبارت از مرگ وجدان و فطرت است. زیرا فرد یا اجتماعی که خودپرستی و عشق به شخصیت را به جایی برساند که تمامی ارزشهای زندگی را به تراکم ثروت و امر و نهی منحصر کند، چنین فرد یا اجتماعی دو اسبه به سوی انقراض و نابودی میتازد. در آن فرد و اجتماعی که وجدان و فطرت اولیه میمیرد، احساس تکلیف نابود گشته، مبادی و اصول انسانیت که انسان را از وحشی جدا میکند و به او علم و فلسفه و اخلاق و دین یاد میدهد، جای خود را برای تنازع در بقا و پامال نمودن ناتوانان خالی میکند.
نگاهی به امام علی علیه السلام، صفحه ۱۴۹ و ۱۵۰
نویسنده: علامه محمدتقی جعفری