گفت: مادر، تو که میدونی من تو این محله چه جوریام؟ اسممو هر کی میبره لعنت میفرسته به من! از بس که بدم، تو رو هم اذیت کردم، تازه فهمیدم میخوام بمیرم، گرچه تو رو اذیت کردم و از من بدت میاد ولی مادری. یه وصیتی دارم بهت.
مادر گریهاش گرفت، گفت چقدر مردم رو اذیت کردی، چقدر بی خدا گذروندی؟
گفت شده دیگه مادر، خجالتم نده، دارم میمیرم!
وقتی جون دادم، لباسمو در بیار، ریسمان به پاهام ببند، من رو چند لحظه دور این حیاط بکشون، فقط بگو خدایا بنده فراریت رو اوردم، دیگه به بقیهاش کاری نداشته باش!
مادر میگه بچهام سخت جون داد. بعد از گریه کردن گفتم پاشم حرفشو گوش بدم، لباسشو در اوردم، یه طناب بستم به پاش، اومدم بکشم که یه صدایی تو سرم پیچید: پیرزن! بنده گنهکار ما رو به خودمون واگذار!
بیاید از همین امروز قبل از مرگمون خودمون بریم پیشش... بهش بگیم خدایا من اومدم که دیگه نرم.
با این زبان که غیبت و دشنامش عادت است دیگر چه جای توبه و عرض ندامت است
یاران ز نور وقت سحر فیض میبرند بیچاره من که سهم دلم سیر ظلمت است
هر دم به دام گناهی دگر شدم عمرم به سر رسید و دلم در اسارت است
از ادعا پُرَم ، تهی از علم و حکمتم تنها ثمر به خرمن عمرم جهالت است
از حرف حق گریزم و در بند باطلم غرق تعصبم ، همه کارم لجاجت است
کار دلم نفاق و دورویی و کینه است کار زبان تملق و عرض ارادت است
اشک یتیم لرزه نینداخت بر دلم این بی تفاوتی همه اش از قساوت است
با این همه بدی اگر اهل سحر شدم حیرت مکن که دلبر من با کرامت است
عید غدیر، بزرگترین عید شیعیان جهان. عیدی پر از رازها و شگفتی. هر چقدر از بزرگی این عید و کمالات علی (ع) بگویم فقط توانستهام در حد علم خود بیان کنم و هنوز چیزی از مرتبهی والای علی (ع) نگفتهام که پیامبر فرمود: اگر نمیترسیدم که مردم علی (ع) را با خدا اشتباه بگیرند، کمالات علی (ع) را بازگو میکردم.
یکی از مطالب قابل بحث و زیبا در این روز بزرگ، دوست شناسی و دشمن شناسی است. به غدیر خم برویم، جایی که بعد از اینکه پیامبر فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». بعد از آن افرادی که در آنجا بودند آمدند و به علی (ع) تبریک گفتند. بخا بخا و ... پیامبر فرمود او را امیر المومنین خطاب کنید اما ...
این تبریکها و قول حمایت کردنها کجا و سقیفهی بنی ساعده کجا؟
نقل تاریخ کردن در این مطلب صحیح نیست، همه میدانند چه گذشت بر علی (ع) و اهل بیت.
غدیر خم واقعهای است که همیشه در تاریخ تکرار میشود و باید درس عبرت بگیریم. انسانهایی هستند در همین زمانه خودمان که تبریکها گفتند و قول حمایتها دادند اما ... اما وقتی به مقام عمل آمدند بخل کردند و همه چیز را برای خود خواستند. جالب اینجاست که تاریخ اثبات کرده، آنهایی که همه چیز را برای خود خواستند هم به جامعهی خود ظلم کردند و هم به خود! اگر اولی و دومی و سومی ملعون همه چیز را برای خود نمیخواستند هم جامعه اسلامی با رهبری علی (ع) رستگار میشد و هم خودشان! و هم نسلهای بشری پس از آن؛ که پیامبر فرمود: «اگر همه عالم در حب علی اشتراک میکردند، خداوند جهنم را خلق نمیکرد.»
سوالی که در اینجا مطرح است این است که چرا درس نمیگیریم و همه چیز را برای خودمان میخواهیم؟ روز عرفه را به تازگی پشت سر گذاشتیم، باید به شناخت برسیم، به دوست شناسی، دشمن شناسی و ... . اگر بدانیم «والذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون» (آیه 8 سوره مومنون) و بر عهدهای خود استوار باشیم و اگر عمل کنیم به امر به معروف و نهی از منکر و تولی و تبری میتوانیم هم خود را متعهد کنیم و هم منافقین را شناسایی کنیم. منافقینی که گاهی حتی مثل اولی و دومی و سومی ملعون مسئول حکومت اسلامی میشوند و گاهی مثل طلحه و زبیر دنبال سهمخواهی هستند!