یادداشت نگار آشنا سلام حضرت ارباب؛ میخواستم حرفهای زیادی بزنم اما در شب رؤیایی تولد تو که باران نقل ستاره از آسمان به روی زمین میبارید، بیتی شنیدم که تمام حرفها را به تنهایی زد: تو کریم کرمزاده، من گدازاده مرا خدا به تو داده، تو را به من داده