پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۱ مطلب در آبان ۱۳۹۰ ثبت شده است

یادداشت مقالات

شبیخون فرهنگی؛ توهم یا واقعیت؟!

بخش سوم منشور تهاجم فرهنگی از منظر رهبر معظم انقلاب
 

* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.

 

غرق نشدن در مباحث نظری در باب تهاجم فرهنگی
-  براى این‏که ما بتوانیم نسخه‌ى درست پیشرفت را پیدا کنیم، چه لازم داریم؟ بحث نظرى. این، یکى از آن کارهایى است که شماها باید بکنید. پیشرفت یک کشور چیست؟ البته مقصودم این نیست که در بحث‏هاى ذهنى و باز بیفتیم و همین‌طور خودمان را معطل مباحث ذهنى بکنیم؛ مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات؛ نه، این‏ها را نمى‌خواهم، این غلط است.
- مثل این‏که در باب تهاجم فرهنگى ما یک روزى گفتیم دارد تهاجم فرهنگى انجام مى‌گیرد. این صحبت دوازده، سیزده سال قبل است. اگر از من مى‌خواستند که تهاجم فرهنگى را نشان بدهم، من که با چشم خودم کأنه دارم تهاجم فرهنگى را مى‌بینم، مى‌توانستم موارد را نشان بدهم. در چندین سخنرانى نشان هم دادم؛ اما بعضی‏ها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگى! و گفتند: نه آقا، چنین چیزى وجود ندارد!
- بنده به یاد بنى‌صدر افتادم. در اول جنگ تحمیلى عراق، دلسوزهاى محلى مى‌آمدند و مى‌گفتند عراقی‏ها به خاک ما حمله کردند؛ به مرز ما نفوذ و تجاوز کردند. ما به بنى صدر مى‌گفتیم: رییس جمهور! شما چه خبر دارید؟ مى‌گویند عراقی‏ها حمله کردند؛ مى‌گفت دروغ مى‌گویند؛ این سپاه براى این‏که خودش امکانات دست و پا کند، این حرف‏ها را مى‌زند! آن‏ها را متهم مى‌کردند. بعد هم به دهلران رفت - که هنوز آن وقت دهلران را نگرفته بودند - ایستاد و مصاحبه کرد؛ گفت: من الان در دهلرانم؛ مى‌گویند عراقی‏‏ها آمده‌اند؛ عراقی‏ها کجایند؟! از دهلران بیرون آمد و دو ساعت بعد دهلران به وسیله‌ى عراقی‏ها تصرف شد.
- بعضى این‌طورى‌اند؛ چشمشان را روى هم مى‌گذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگى نیست. بعد که قبول کردند تهاجم فرهنگى هست، به دنبال بحث‏هاى ذهنى رفتند! «تهاجم یعنى چه؟»، «فرهنگ یعنى چه؟»، «فرهنگى چه چیزهایى را شامل مى‌شود و چه چیزهایى را شامل نمى‌شود؟» ما به این‏ها چه کار داریم؟!
- نقل مى‌کنند قدیم‏ها که در یک شهرى، یک سینما درست کرده بودند؛ یک عده‌اى رفتند پیش عالم شهر - که آدم گوشه‌گیرى بود - تا وادارش کنند که با این سینما مخالفت کند. گفتند: آقا! در این شهر سینما ساخته‌اند، شما یک اقدامى بکنید. عالم یک فکرى کرد، گفت: حالا ببینیم این سى‌نُماست یا سى‌نَماست یا سى‌نماست! کدام درست است؟! بنا کردند بحث نظرى کردن که ضبط لفظ سینما را پیدا کنند! بنده طرفدار بحث‏هاى نظرى این طورى نیستم که برویم در آنها غرق بشویم؛ اما به هر حال باید بحث‏هاى نظرى انجام بگیرد تا معلوم شود که پیشرفت به چیست.[1] 

یادداشت

کدام رسانه‌ها واقعا ولایتمدارند؟

متأسفانه فضای رسانه‌ای کشور (مخصوصا فضای مجازی) در گیرودار باندبازی و سیاسی کاری، روزهای خوبی را سپری نمی‌کند. به نظرم بد نیست خدمت رسانه‌هایی که دوست دارند ولایتمدار باشند، این چند جمله مقام معظم رهبری یادآوری شود. مخاطبین ولایتمدار رسانه‌ها هم می‌توانند برای اعتماد به رسانه‌های مختلف، به عنوان یکی از شاخص‌ها این جملات را در نظر بگیرند.
«من بارها گفته‌ام: ظلم نکنیم. این هم یکى از آن اساسى‌ترین کارهاست. ظلم چیز بدى و چیز خطرناکى است. ظلم فقط این نیست که آدم توى خیابان به یکى کشیده بزند. گاهى یک کلمه‌ى نابجا علیه یک کسى که مستحقش نیست، یک نوشته‌ى نابجا، یک حرکت نابجا، ظلم محسوب میشود. این طهارت دل را و طهارت عمل را خیلى بایستى ملاحظه کرد.
من این را به نظرم یک جائى گفتم. پیغمبر اکرم ایستاده بودند یک کسى را که حد رجمِ زنا را بر او جارى میکردند، میدیدند؛ بعضى‌ها هم ایستاده بودند؛ دو نفر با همدیگر حرف میزدند؛  یکى به یکى دیگر گفت که مثل سگ تمام کرد و جان داد - یک همچین تعبیرى - بعد پیغمبر به سمت منزل یا مسجد راه افتادند و این دو نفر هم همراه پیغمبر بودند. توى راه که میرفتند، رسیدند به یک جیفه‌ى مردارى - به یک مردارى، حالا جسد سگى بود، درازگوشى بود، هر چى بود - که مرده بود و آنجا افتاده بود. پیغمبر به این دو نفر رو کردند و گفتند: گاز بگیرید و یک مقدارى از این میل کنید. گفتند: یا رسول‌اللَّه! ما را تعارف به مردار میکنید؟! فرمود: آن کارى که با آن برادرتان کردید، از این گاز زدن به این مردار بدتر بود. حالا آن برادر کى بوده؟ برادرى که زناى محصنه کرده بوده و رجم شده و اینها درباره‌اش آن دو جمله را گفته‌اند و پیغمبر اینجور ملامتشان میکند!
زیادتر نگوئید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. اینها آن وظائف ماست. اینجور نیست که ما چون مجاهدیم، چون مبارزیم، چون انقلابى هستیم، بنابراین هر کسى که از ما یک ذره - به خیال ما و با تشخیص ما - کمتر است، حق داریم که درباره‌اش هر چى که میتوانیم بگوئیم؛ نه، اینجورى نیست. بله، ایمانها یکسان نیست، حدود یکسان نیست و بعضى بالاتر از بعضى دیگر هستند. خدا هم این را میداند و ممکن است بندگان صالح خدا هم بدانند؛ لکن در مقام تعامل و در مقام زندگى جمعى، باید این اتحاد و این انسجام حفظ بشود و این تمایزها کم بشود.»

 


بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای بسیجی هیئت علمی دانشگاهها 2/4/1389

 

 

 

تهاجم فرهنگی، مرگ تدریجی یک ملت

بخش دوم منشور تهاجم فرهنگی از منظر رهبر معظم انقلاب

 

* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.

 

دشمن بیرونی با تهاجم فرهنگی، دشمن درونی را فعال می‏کند

- آن‏چه ما آن را تهاجم فرهنگى دشمن مى‌نامیم و پیوسته مردم هوشیار خود و بیش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فرا می‏خوانیم، همانا کوشش همه جانبه‌ى دشمنان ما با استفاده از همه‌ى ابزارهاى تبلیغى و خبرى و سیاسى و امنیتى براى برانگیختن همین دشمن درونى است.[1]
- یکى از مسایلى که دشمن به‌طور جدى در کشور تبلیغ مى‌کند، مسأله‌ى اباحی‏گرى است. اباحی‏گرى اعتقادى و عملى، یعنى پایبندی‏ها و تقیدات و تکیه‌گاه‏هایى که یک انسان را در حرکت خود به سمت هدف مشخصى عازم و مصمم مى‌کند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ کردن. این را باید جدى بگیرید.
- یکى از سیاست‏هاى دشمنان اسلام این است که ایمان مردم را بگیرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب کنند. چند سالى است که این را در تبلیغاتشان شروع کرده‌اند.
- بنده از همان اوایلى که این تبلیغات در رفتارهاى دشمنان کشور، اجرایى و عملیاتى شده بود - حدود ده، یازده سال پیش - متوجه‏ی این نکته شدم و به همه، بخصوص به مسؤولان فرهنگى هشدار دادم و گفتم این‏ها مى‌خواهند اصل اعتبار انقلاب را زیر سؤال ببرند؛ انقلابى که یکى از افتخارات تاریخ بشرى در زمان ماست؛ انقلابى که یک ملت با دست خالى و به برکت ایمان، آن هم در مقابل یک دژ على‌الظاهر تسخیرناپذیر استکبار در این منطقه آن را بر پا کرد و موفق شد؛ انقلابى به نام خدا؛ انقلابى در راه ارزش‏هاى اسلامى؛ انقلابى که ملت‏هاى مسلمان را به اسلامشان امیدوار و به هویت اسلامیشان دلگرم کرد؛ انقلابى که در همه‌ى نقاط جهان ملت‏ها را خودباورى بخشید و آن‏ها احساس کردند که یک ملت مى‌تواند بر بزرگ‏ترین موانع پیروز شود و فایق آید.
- دشمنان مى‌خواستند پیام آزادى، معنویت، ارزش و فضیلت و کرامت انسانى‌اى را که در این انقلاب بود، ندیده بگیرند. این کارى بود که به صورت برنامه‌ریزى شده و با انواع و اقسام طرق تبلیغاتى، آن را دنبال کردند.
- البته متأسفانه یک عده غافل، به صورت پادو در داخل هم همان‏ها را تبلیغ کردند و هنوز هم مى‌کنند. این براى آن است که پشتوانه‌ى فکرى - که در واقع تکیه‌گاه اراده و عزم راسخ مردم است از آنها گرفته شود و مردم احساس کنند پشتشان خالى است. مگر بدون ایمان و اعتقاد و بدون باور به راهى که انسان در آن قدم گذاشته، مى‌شود آن راه را ادامه داد؟
- همه باید مسایل فرهنگى را جدى بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحیگرى است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهاى خلاف اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد مى‌شود. اینها چیزهایى است که همه‌ى مسؤولان کشور باید به آن بسیار توجه کنند و فقط مخصوص مسؤولان فرهنگى نیست.[2] 

نقل قول

مظهر بیداری اسلامی، چهره‌های عبوس نیستند

امروز شعار جمهورى اسلامى، آزادفکرى است؛ توسعه‌ى علم و معرفت است؛ توجه به حقوق انسانها و اختیارات انسانهاست؛ مهربانى و مهرورزى میان افراد انسان است؛ اینها شعار و پیام اسلام است؛ دنیا دنبال اینهاست.
منطق امام بزرگوار ما، منطق عقل، منطق فکر، منطق عملِ روشن‌بینانه، منطق انسانیت و هنجار انسانى و اخلاق انسانى و فضائل اخلاقى بود؛ دنیا دنبال این است. مظهر بیدارى اسلامى کسانى نیستند که با چهره‌ى عبوس و گرفته‌ى خود با همه‌ى دنیا - حتى با مؤمنین و مسلمین - مواجه مى‌شوند؛ عده‌یى را تکفیر مى‌کنند؛ عده‌یى را با قوم‌گرایى، عده‌یى را با طایفه‌گرایى، عده‌یى را به بهانه‌هاى نادرست مورد تهاجم قرار مى‌دهند. وجود اینها بشدت مشکوک است، که اصلاً چنین کسانى هستند یا در واقع همان عوامل سرویس‌هاى جاسوسى اسرائیل و امریکا و انگلیس‌اند که دارند این‌طور فعالیت مى‌کنند؛ چهار نفر آدم غافل را هم دستخوش فعالیت خودشان کرده‌اند. این هم واقعیتى است که نمى‌شود آن را انکار کرد.
واقعیت دیگر این است که دنیاى غرب با همه‌ى توان خود نتوانسته است بر بیدارى اسلامى فائق بیاید. در مناطق گوناگون اسلامى این همه علیه اسلام، علیه جمهورى اسلامى، علیه رهبران و مصلحان بزرگ اسلامى و علیه احکام اسلام تبلیغات کردند؛ این همه مزدور درست کردند براى دشنام دادن به اسلام و متهم کردن اسلام و احکام اسلامى؛ از حربه‌ى نظامى استفاده کردند، از حربه‌ى اقتصادى استفاده کردند، از حربه‌ى تبلیغاتِ وسیع رسانه‌یى به شکل عجیب و شگفت‌آورى استفاده کردند؛ اما تاکنون پیش نرفته‌اند. بیشترین گرایش جوانهاى مسلمان در کشورهاى اسلامى به اسلام و تفکر اسلامى است. این شور و عشق، روزبه‌روز در دل ملتهاى مسلمان بیشتر مى‌شود.

 


بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام به‌مناسبت مبعث پیامبر مکرم اسلام 1384/6/11

 

 

 

یادداشت

رهبری درباره نظام پارلمانی چه گفتند؟

دو نکته راجع به فرمایشات رهبری در کرمانشاه در دیدار با دانشجویان راجع به نظام ریاستی و نظام پارلمانی به ذهنم رسید که به نظرم در این روزهایی که همه در این باره سخن می‌گویند، باید بدان توجه کرد:
نکته اول:
جدای از اینکه رهبری برای مثال زدن انعطاف نظام در سازوکارها، این سخنان را مطرح کردند؛ ظاهرا برخی دوستان و البته دشمنان سعی دارند فقط یک بند از فرمایشات رهبری در این مورد خوانده شود و به بقیه بندها توجهی نشود. اگر متن کامل سخنان رهبری را بخوانید، 4 تأکید رهبری در این باره را خواهید دید:
- «فرض بفرمائید ما یک روزى در قانون اساسى نخست‌وزیر و رئیس جمهور داشتیم، با یک شکل خاصى؛ بعد تجربه به ما نشان داد که این درست نیست.»
- «امروز نظام ما نظام ریاستى است؛ یعنى مردم با رأى مستقیمِ خودشان رئیس جمهور را انتخاب میکنند؛ تا الان هم شیوه‌ى بسیار خوب و تجربه‌شده‌اى است.»
- «اگر یک روزى در آینده‌هاى دور یا نزدیک - که احتمالاً در آینده‌هاى نزدیک، چنین چیزى پیش نمى‌آید - احساس بشود که به جاى نظام ریاستى مثلاً نظام پارلمانى مطلوب است - مثل اینکه در بعضى از کشورهاى دنیا معمول است - هیچ اشکالى ندارد؛ نظام جمهورى اسلامى میتواند این خط هندسى را به این خط دیگر هندسى تبدیل کند؛ تفاوتى نمیکند. و از این قبیل.»
- «البته همین تغییر هم باید متکى به اصول باشد.»
همانطور که مطالعه فرمودید تأکیدات و احتیاط رهبری در این فرمایشات مشخص و واضح است.
نکته دوم:
جالب است که این بند از سخنان رهبری مورد توجه گروههای مختلف رسانه‌ای قرار گرفت. همان روز و روزهای بعد، این بند از سخنان رهبری، تبدیل به تیتر یک رسانه‌های متفاوتی شد؛ از «بی‌بی‌سی فارسی» گرفته تا «کلمه» و «جرس» و البته تا «خبرآنلاین» و ...
چه اشتراک فکری در این موضوع وجود دارد، به قضاوت شما.