از چند سال قبل در شبکه اجتماعی پژوهشگران عضو بودم، منتهی بدلیل اینکه پشتیبانی از زبان فارسی ندارد، استفاده از مقالات آن خیلی ساده نیست و ضمنا مقالات علمی و دانشگاهی خودمان هم که به زبان فارسی است خیلی برای بقیه قابل استفاده نبود. ایرانیهای کمی هم در این شبکه عضو شده بودند.
حالا باخبر شدم که رئیس جمهور در چند روز پیش یعنی 26 آذر 90 یک شبکه اجتماعی به نام «انجمن» رونمایی کردند که متعلق به «پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران» است. در این شبکه عضو شدم و امیدوار شدم که بابی باشد برای اشتراکگذاری بهتر و راحتتر دانش در فضای مجازی.
از امکانات این شبکه توانایی ایجاد قفسههای موضوعی کتابخانه شخصی و همچنین زمینههای پژوهشی است. به محض نوشتن یک زمینه پژوهشی این پایگاه به شما لیستی از مقالات مرتبط را پیشنهاد میدهد که میتوانید به قفسه کتابخانه اضافه نمایید.
البته امیدوارم به مرور امکانات این شبکه که ضروریترین آن امکان الصاق کردن فایلهای متنی و ... است فراهم شود و روز به روز شاهد کامل شدن اینگونه امکانات باشیم. هنوز به متن کامل مقالات پیشنهادی از سوی ایرانداک هم میسر نیست و فقط میتوان چکیده مقاله را مشاهده کرد.
به کسانی که اهل پژوهش و مقالات علمی هستند پیشنهاد میکنم انجمن را تجربه کنند.
در مراسم ختم امام جمعه رفسنجان، حجت الاسلام هاشمیان شخصیتهای مختلف سیاسی شرکت کرده بودند؛ از رئیس دفتر مقام معظم رهبری گرفته تا موسوی خوئینیها! اشخاصی مانند حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام ناطق نوری، پورمحمدی، قالیباف، کرباسچی، ابطحی، کواکبیان، غفوریفرد، محجوب، حسن روحانی و ... (+)
یاد مجلس ختم پدر همسر حجت الاسلام امیریفر افتادم که افرادی مانند بهزاد نبوی، ابطحی و رضا خاتمی در آن شرکت کرده بودند و رسانههای ما چه حملههایی که به امیریفر نکردند و چه رابطههایی که برای تیم مشایی و اصلاحطلبان توسط همین مجلس ختم نساختند!
جالب آنجا بود که عربسرخی باجناق امیریفرد بود و اصلاحطلبان به خاطر او به این مجلس آمده بودند.
یکی از این سخنان توسط حجت الاسلام نبویان زده شد که پایگاه تحلیلی تبیینی برهان، متن آن سخنرانی را در 4 قسمت منتشر کرد. (+)، (+)، (+) و (+)
همان زمان در تاریخ 10 خرداد 90 سوالاتی در مورد این سخنرانی پرسیدم و از دوستان برهان خواهش کردم تا این نکات را به ایشان برسانند و پاسخ سؤالات بنده را مرحمت بفرمایند. البته ایشان در جواب به خواهش بنده فرموده بودند که بیکار نیستند که بخواهند جواب بقیه را بدهند!
آن سؤالات بنده مسکوت ماند تا امروز که به نظرم بد نیست در همین وبلاگ منتشر شود. بماند که نقد آن سخنرانی خیلی مسائل را روشن میکند که اگر فرصت کنم انشالله در آینده مینویسم. این سوالات بنده بود که از حجت الاسلام نبویان پرسیده شد:
سلام
چند نکته خطاب به جناب دکتر نبویان:
1. لطفاً توضیح دهید که چرا عدهای در سال 88 که مقام معظم رهبری، فرمان تبیین دادند سکوت کردند ولی در حوادث چند ماه گذشته که ایشان، دعوت به حفظ آرامش جامعه کردهاند به تبیین افراطی میپردازند؟
2. تبیینی که رگههای واضحی از اطلاعات غلط و همراه با اغراض شخصی دارد به ولایتپذیری مردم در بلندمدت کمک میکند یا آن را تخریب میکند؟
3. ملاک و معیار ما برای خودی و غیرخودی تشخیص دادن گروهها و جریانها چیست؟ آیا جز رهنمودهای اسلام سیاسی است که در جمهوری اسلامی و سخنان ولی فقیه متبلور شده است؟
4. آیا با دادن اطلاعات غلط راجع به مشایی، این بهانه دست مشایی نمیافتد که با رد کردن آن اطلاعات غلط، بقیه اشتباهات خود را نیز نزد مردم توجیه کند؟
مطلعان و آگاهان میدانند (و اگر شما هم متن کامل سخنان مشایی را خوانده باشید، میدانید) که جملات مشایی راجع به مدیریت نوح، جملهای خلاف این تحلیل شما بود. منظور مشایی (که خودش در جلسه با روحانیون یکی از استانهای کشور تبیین میکند و فیلم آن موجود است) این است که نوح نتوانست جامعه را مدیریت کند؛ نه به این معنی که نوح (ع) بیکفایت بود بلکه شرایط افکار عمومی جامعه و قدرت ثروتمندان و ستمگران به گونهای بود که ابزار حکومت و مدیریت دست نوح (ع) نبود. مشایی در آن سخنرانی اضافه میکند که شما دارید به انبیا ظلم میکنید. اگر انبیا توانسته بودند مدیریت کنند که وضع جوامع این نبود! باز از این جمله هم مشخص میشود که منظور از نتوانستن، بیکفایت بودن نیست بلکه عدم در اختیار داشتن ابزار طبیعی مدیریت کردن است.
سوال من این است که هیچ به عواقب این امر فکر کردهاید که مثلا روزی مشایی کاندید شود (که به نظر بنده چنین امری خیلی ضعیف است) و با تبیین این حرف خود در افکار عمومی، اثبات کند که امثال شما بزرگواران دچار سوءبرداشت شده بودید، و آنوقت به مردم بگوید که همانطور که مخالفان من در این امر (و با اضافه کردن 3-4 مورد دیگر) اشتباه کردهاند، در بقیه موارد هم اشتباه میکنند و حق با من است؛ آنوقت چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
5. شما فرمودید که در جلسه ترحیم پدرهمسر امیریفر، امثال بهزاد نبوی و ... حضور داشتند و این را دلیل و حجت دانستید بر اینکه «دست اینها در یک کاسه است»! شما که میدانید امیریفر باجناق عربسرخی است. بین خودتان و خدا دنبال این جواب بگردید که بهزاد نبوی به خاطر کدام یک به آن مجلس ختم آمده بود؟
قصد من دفاع از امیریفر نیست! اتفاقا قصد من این است که با دادن کدهای غلط که به راحتی مردم متوجه میشوند، هم فرصت مظلومنمایی به امیریفر میدهید و هم دیگر مردم حرفهای بزرگوارانی چون شما را باور نمیکنند. برای اثبات اینکه امیریفر شخصیت مناسبی برای رسیدن به برخی پستها ندارد و یا حتی بالاتر از این، راه دیگری نیست؟ آیا واقعا هیچ واقعیتی در مورد امیریفر برای تبیین اشتباهات او در نزد افکار عمومی وجود ندارد؟
6. به نظر شما اگر یکی از معاونان رئیس جمهور در جلسهای از نقد مشایی ناراحت شده است، تقصیر مشایی است؟ یعنی مشایی هیچ عیب دیگری ندارد که به این گونه موارد میپردازید؟ یعنی اگر کسی در جلسهای از یکی دیگر از سیاستمداران یا حتی علما، اینگونه دفاع کرد، آن عالم یا سیاستمدار هم دیکتاتور است؟
7. در ابتدای سخنرانیتان اظهار کردید که مشایی در خصوص دوستی با مردم اسرائیل عذرخواهی نکرد! آیا شما نامه مشایی مبنی بر تبعیت کامل از ولایت فقیه بعد از این جریان را ندیدهاید؟
مقام معظم رهبری در شاخص خودی و غیرخودی، بیانصافی در اظهارنظر راجع به دیگران را جزء کارهای افراد غیرخودی میدانند. آیا امثال شما بزرگواران که جزء رهبران فکری جامعه هستید نباید مراقب باشید؟
8. در مورد روزنامه هفت صبح گفتید که سردبیر آن، از روزنامه اعتماد آمده است و چون به هفت صبح آمده، پس مشایی هم سبز است و دستشان در یک کاسه است. آیا شما نمیدانید که ایشان در روزنامه «تهران امروز» هم مسئولیت داشتند؟ پس قالیباف هم با سبزها و مشایی همکاسه است؟
9. نظر بنده حقیر این است که مراقب صحبت کردن باشیم و دچار بیانصافی نشویم. به قول آقای شریعتمداری در یادداشت روز 8 خرداد کیهان، به خاطر تصادف کردن یه دوچرخه، فکر نکنیم که یک اتوبوس چپ کرده است!
نکته دیگر اینکه، تخریب مشایی با کدها و اطلاعات غلط، به او کمک میکند که هم فرصت مظلومنمایی داشته باشد و هم با استناد به این اطلاعات غلط، مابقی اطلاعات درست را نیز در افکار عمومی غلط جلوه دهد. آنوقت مسئول این کار آیا امثال شما بزرگواران نیستید؟
این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.
بخش دوم منشور مداحی از منظر رهبری
ویژگیهای یک مداح چه باید باشد؟
• فهماندن شعر خوب، هنر مداح است
- مردم زبان شعر را بهتر مىخواهند، اما مثل زبان نثر نمىفهمند؛ بخصوص اگر شعر، شعر بالایى باشد.
- شما باید این را بفهمانید. فهماندنش با این نیست که آدم با صداى خوب بخواند. خیلیها شعر را با صداى خوب مىخوانند؛ ولى مستمع هم نمىفهمد که چه گفت! شما باید بفهمانید. این فهماندن، همان هنر مداحى است.
- شعر را همراه با هنرِ خواندن - که البته غالباً با صداى خوب هم همراه است - براى تفهیم عرضه کنید.
- اگر با صداى خوب هم همراه نباشد، همان کیفیتِ خواندن، جبران صداى خوب را مىکند. گاهى ممکن است از خیلى از خوشصداها هم بهتر و جاافتادهتر و شیرینتر تلقى بشود. از این باید براى پراکندن بهترین معارف اسلامى در باب اهلبیت و غیر آن استفاده کنید.
- هر آهنگ و آوازى به درد شما نمىخورد. آهنگ و آواز خاصى به درد شما مىخورد؛ آن هم با شیوهى بیان خاص مداحى. اگر کار مهم نبود، من در بیان این جزییات معطل نمىشدم؛ اما کار خیلى مهم است.
- اگر این کار، خوب انجام بگیرد - که بحمداللَّه ما در طول سالهاى متمادى، بسیارى از برادران را دیدهایم که این کار را خوب هم انجام مىدادند و مىدهند - نقش فوقالعاده مؤثر و والایى در پیشرفت فکرى و اعتقادى و اسلامى جامعهى ما خواهد داشت.[1]
* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.
برای شیعیان روزهای محرم و صفر، ایام خاصی است. ایام غمناکی که به گفته امام راحل عظیم الشأنمان اسلام را زنده نگه داشته است. روزهایی که کشتی نجات اباعبدالله الحسین (ع) همه را به ساحل محبوب میرساند. در این ایام مردم برای شرکت در عزاداری ها با بلبلان گلزار حسینی بیشتر مأنوس هستند. در این یادداشت سعی کرده ایم تا اهمیت مداحی، وظایف و شرایط مداح و همچنین آفات مداحی را از منظر رهبری جستجو کنیم تا مطمئن تر به سر منزل مقصود برسیم.
اهمیت مداحی
جریان عاطفی تشیع
- از اولِ تاریخ تشیع تا امروز، یک عنصر اصلى و اساسى در تشیع و جریان تشیع، همین جریان عاطفى است.
- البته عاطفهى متکى به منطق، عاطفهى متکى به حقیقت، نه عاطفهى پوچ.
- لذا شما در قرآن هم ملاحظه میکنید که اجر رسالت، محبت و مودت در قربى است؛ «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فى القربى». این خیلى نکتهى مهمى است که باید به آن توجه داشت.
- خدشهدار کردن این محبت به هر شکلى و به هر صورتى، خیانت به جریان عظیم محبت اهلبیت و پیروى اهلبیت است. این محبت را باید حفظ کنید.
- لذا شما مىبینید در دوران ائمه (علیهمالسّلام) این همه محدثین، این همه شاگردان آگاه و فقهاى بزرگ در خدمت امام صادق (علیهالسّلام)، امام باقر (علیهالسّلام) و ائمهى دیگر بودند، معارف را نقل کردند، احکام را نقل کردند، شرایع را نقل کردند، اخلاقیات را نقل کردند، شنیدند و نقل و ثبت کردند؛ اما در کنار همهى اینها، باز وقتى انسان درست نگاه میکند، مىبیند نگاه به دعبل خزاعى است، نگاه به سید حمیرى است، نگاه به کمیت بن زید اسدى است. در حالى که امثال زراره و محمدبنمسلم و بزرگانى از این قبیل در دستگاه ائمه (علیهمالسّلام) هستند، اما امام رضا (علیهالسّلام) دعبل را مینوازد؛ امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) سید حمیرى را مورد توجه و محبت قرار میدهد؛ این به خاطر این است که آن جنبهى ارتباط عاطفى و محبتآمیز، در شعر شاعران، مدح مادحان و ذکر ذاکران، به نحو اتمّ و اوفى وجود دارد، اما در دیگر جاها وجود ندارد؛ یا اگر هست، ضعیف است؛ یا اینجورى بگوئیم، تأثیرگذارى آن ضعیف است. شعر، مدح، ذکر، این نقش را در تاریخ تشیع دارد.
چند ماهی است که غالب فضای رسانهای کشور به خصوص در فضای مجازی، علیه دولت و جریان موسوم به انحرافی قلمفرسایی میکند. اینکه آیا عدهای اشتباهات دولت را یک رویه انحرافی میپندارند و یا این رویه واقعا وجود دارد، سوال مهمی است که زمان آن را مشخص میکند، اما نکته مهم این است که آیا این نوع برخورد مطابق خواستههای رهبر معظم انقلاب هست و آیا ایشان این نوع برخورد را به نفع نظام میدانند یا خیر؟
به هر حال این نوع برخورد کردن با جریان موسوم به انحرافی نتایج کوتاه مدتی را در زمان حاضر خواهد داشت و قطعا نتایجی هم در فرهنگ سیاسی نظام جمهوری اسلامی خواهد داشت. با کمی آیندهنگری متوجه خواهیم شد که ایجاد و دامن زدن به فرهنگ تخریب قوای سهگانه بخصوص دولت (که به قول رهبر معظم انقلاب بار اداره کشور را به دوش میکشد) در نهایت چقدر میتواند به ضرر نظام مردمی جمهوری اسلامی تمام شود.
سخنانی از رهبر معظم انقلاب را با هم مرور میکنیم تا کمی بیشتر وارد بحث شویم:
«آنچه که امروز لازم است، این است که همه این وظیفه را بشناسند، بدانند که ما کجا هستیم. یک عدهاى غفلت میکنند، نمیفهمند که ما این همه حرکت کردهایم، پیش آمدهایم؛ نمیفهمند که ما هنوز راه طولانىاى در پیش داریم؛ نمیفهمند که ما دشمن داریم، دشمن از تنبلى ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوء استفاده میکند. مخاطب بیشتر این حرف شخصیتهاى مطرح جامعه - سیاسى و فرهنگى و غیره - هستند که باید مراقب حرف زدنهاى خودشان، مراقب نوشتنهاى خودشان، مراقب موضعگیریهاى خودشان باشند. اتحاد و اتفاقى که رمزِ همهى پیشرفتها و پیروزیهاست، امروز بیشتر از همه براى این کشور لازم است. مسئولین کشور هم واقعاً دارند زحمت میکشند، حقیقتاً دارند زحمت میکشند. دولت، مسئولین، مدیران بخشهاى مختلف، تلاش میکنند. اگر کسى ایراد و انتقادى هم دارد، نباید آن را جورى مطرح کند که این مدیرى که در تلاش هست براى اینکه کار را بهتر انجام دهد، او را تضعیف کند. اختلافات غالباً از هوسهاى نفسانى برمیخیزد. اگر کسى بگوید این عمل من که اختلافانگیز بود، تفرقهانگیز بود، براى خداست، این را باور نکنید. تفرقهى بین مؤمنین کارِ خدائى نیست، براى هدفِ خدائى انجام نمیگیرد؛ کار شیطانى است؛ کار شیطانى است. ایجاد بغضاء و کینه بین مؤمنین، فضاى اختلاف را به وجود آوردن، این کار شیطان است، کار خدائى نیست.
کار خدائى همدلى است. یک نفر یک کارى دارد، مسئولیتى را بر عهده گرفته، دیگران باید کمک کنند تا کار را خوب انجام دهد. اگر ضعفى داشت، به او تذکر دهند؛ اما نگذارند او تضعیف شود. این کسى که این عَلم را بر دوش کشیده، بلند کرده، همه باید کمکش کنند؛ یکى عرقش را پاک میکند، یکى بادش میزند. اگر دیدند که در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه میکند، راهش این نیست که یک مشتى هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون کنند. راهش این است که کمکش کنند این اشکال برطرف شود؛ این نکته را باید همه توجه کنند، بخصوص کسانى که در عرصهى سیاست و در عرصهى فرهنگ و در عرصهى رسانه و در عرصههاى گوناگون نقش و حضورى دارند.» *
همانطور که مطالعه فرمودید ایشان بیان میکنند که حتی اگر مسئولی در نگه داشتن عَلم اشتباه میکند، باید به او کمک کرد.
و چه کمکی در شرایطی که علم اشتباه نگه داشته شده بهتر از نقد منصفانه است؟ و مهمتر اینکه چه چیزی بیشتر از تخریب مصداق این جمله است که یک مشتی هم به پشتش بزنند و خود او و علم را سرنگون کنند.
* بیانات رهبر معظم انقلاب دیدار جمعى از مداحان و ستایشگران اهلبیت (ع) 1387/4/4