پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۰ مطلب در آذر ۱۳۹۰ ثبت شده است

و رقة جلدی...

السلام علیک یا کریم اهل بیت (ع)
مگر می‌توانم بدون سلام بر ارباب به سراغ پسر بزرگوارش بروم؟ شنیده‌ام دست‌نوشته‌ی ارباب چاره‌ساز پسرش شده بود در روزی که تمام غصه‌های عالم به دلش نشسته بود. دست‌نوشته‌ای که اذن میدان او از سوی حسین (ع) را تأیید کرد.
می‌گویند عاشورا روز جمعه اتفاق افتاده بود؛ یعنی شب عاشورا شب جمعه بود و شب دعای کمیل. شاید قاسم (ع) آن شب این قسمت دعای کمیل را با سوز و آه بیشتری می‌خواند که: «یا رب الرحم ضعف بدنی و رقة جلدی و دقة عظمی» پروردگارا بر ضعف بدنی من رحم کن و نازکی پوستم و شکنندگی و بی‌طاقتی استخوانم. شاید از خدا خواست بر ناتوانی جسم این 13 ساله رحم کند تا با همین قد و بالایی که زره به تنش نمی‌شد، بتواند فدایی امام زمانش شود. این نگرانی قاسم (ع) را می‌توان در سؤال همان شب عاشورایش دید: «عمو جان! فردا من هم شهید می‌شوم؟»
سؤال عمو کمی قاسم (ع) را مضطرب‌تر کرد: «قاسمم! مرگ در نظر تو چگونه است؟» بدون معطلی گفت: «شیرین‌تر از عسل!» سالار شهیدان پاسخ داد: «قاسمم تو به بلای عظیم گرفتار می‌شوی!»
قاسم (ع) نمی‌دانست خوشحال باشد یا ناراحت. یعنی منظور عمو این بود که شهید می‌شوم یا بلای عظیم دیدن اسارت عمه و مادر است؟
خدا رحم کرد بر ضعف جسمانی قاسم (ع). دلیل دارم برای این حرف خودم و چه دلیلی بالاتر از اینکه قد و بالایی که زره جنگی به تنش نمی‌شد، پس از شهادت از قد و بالای رشید اباعبدالله الحسین (ع) رشیدتر شده بود، که:
از عسل گفتم قد رعنای تو آمد به یاد...

آیا رسانه‌های ما «ورع» دارند؟

حدود یک سال و نیم پیش یک مقاله‌ای نوشتم تحت عنوان «ورع مطبوعاتی» که در کلاس «مبانی ارتباط جمعی» کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشگاه علامه طباطبایی کنفرانس داده بودم. مقاله‌ای که تبیین آزادی و کنترل جامعه مطبوعاتی ایران یکی از اهداف آن بود. در این مقاله پس از تعریف آزادی بیان و آزادی مطبوعات در ادبیات جهانی، شرح انواع کنترل مطبوعات توضیح داده شده بود.
پس از آن با استفاده از 3 کلیدواژه رهبر معظم انقلاب شامل: «شارلاتانیزم مطبوعاتی»، «بی‌بندوباری مطبوعاتی» و «ورع مطبوعاتی» توضیح داده شده بود که در رسانه‌های ایران کدام کلیدواژه‌ها کاربرد داشته و اینکه ورع مطبوعاتی باید الگوی رسانه‌ای جمهوری اسلامی باشد.
در جستجوهایی که اخیرا در موضوعی دیگر بر سخنان رهبری داشتم، به تعریف دقیق واژه «ورع» رسیدم! می‌دانستم ورع معنایی شبیه تقوا دارد اما تعریف دقیق آن برایم جالب بود:
ورع یعنى چه؟ یعنى انسان از هر چیزِ شبهه‌ناکى که بوى مخالفت با دین از آن استشمام مى‌شود، اجتناب کند. [1]
حال تعریف ورع مطبوعاتی را مقایسه کنید با وضعیت رسانه‌های جهانی و اسلامی و حتی رسانه‌های جمهوری اسلامی. به نظرتان به این الگو عمل می‌شود؟

 

پاورقی:
[1]- بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 12/11/1375

 

 

کرسی‌هاى آزاداندیشى را که من صد بار تأکید کردم، راه بیندازید

این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.

 

بخش دوم منشور آزاداندیشی از منظر رهبری

 

سه کرسی متفاوت ولی در یک راستا
· به نظر مى‌رسد که هر سه روش پیشنهادى شما یعنى تشکیل 1) «کرسى‌هاى نظریه‌پردازى»؛ 2) «کرسى‌هاى پاسخ به سؤالات و شبهات» و 3) «کرسى‌هاى نقد و مناظره»، روش‌هایى عملى و معقول باشند و خوب است که حمایت و مدیریت شوند به نحوى که هر چه بیش‌تر، مجال علم، گسترش یافته و فضا بر دکانداران و فریب‌کاران و راهزنان راه علم و دین، تنگ‌تر شود[1].
 آزادفکری در همه‌ی رشته‌ها
· من بر پیشنهاد شما مى‌افزایم که این ایده چه در قالب «مناظره‌هاى قانونمند و توأم با امکان داورى» و با حضور «هیأت داورى علمى» و چه در قالب تمهید «فرصت براى نظریه‌سازان» و سپس «نقد و بررسى» ایده‌ی آنان توسط نخبگان فن و در محضر وجدان علمى حوزه و دانشگاه، تنها محدود به برخى قلمروهاى فکر دینى یا علوم انسانى و اجتماعى نیز نماند بلکه در کلیه‌ی علوم و رشته‌هاى نظرى و عملى (حتى علوم پایه و علوم کاربردى و ...) و در جهت حمایت از کاشفان و مخترعان و نظریه‌سازان در این علوم و در فنون و صنایع نیز چنین فضایى پدید آید.
· براى آن‌ که ضریب «علمى بودن» این نظریات و مناظرات، پایین نیاید و پخته گویى شود و سطح گفت‌وگوها نازل و عوامانه و تبلیغاتى نشود، باید تمهیداتى اندیشید و قواعدى نوشت.
· این‌جانب با چنین طرح‌هایى همواره موافق بوده‌ام و از آن حمایت خواهم کرد و از شوراى محترم مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی قم مى‌خواهم تا با اطلاع و مساعدت «مراجع بزرگوار و محترم» و با همکارى و مشارکت «اساتید و محققین برجسته‌ی حوزه»، براى بالندگى بیشتر فقه و اصول و فلسفه و کلام و تفسیر و سایر موضوعات تحقیق و تألیف دینى و نیز فعال کردن «نهضت پاسخ به سؤالات نظرى و عملى جامعه»، تدارک چنین فرصتى را ببینند.
· از شوراى محترم انقلاب فرهنگى و به‌ویژه ریاست محترم آن نیز مى‌خواهم که این ایده را در اولویت دستور کار شورا براى رشد تمامی علوم دانشگاهى و نقد متون ترجمه‌اى و آغاز «دوران خلاقیت و تولید» در عرصه‌ی علوم و فنون و صنایع و به‌ویژه رشته‌هاى علوم انسانى و نیز معارف اسلامى قرار دهند تا زمینه براى این کار بزرگ به تدریج فراهم گردد و دانشگاه‌هاى ما بار دیگر در صف مقدم تمدن سازى اسلامى و رشد علوم و تولید فن‌آورى و فرهنگ، قرار گیرند. بى‌شک هر دو نهاد از طرح‌هاى پیشنهادى فضلا دانشگاهى و حوزوى و از جمله طرح شما، استفاده خواهند کرد تا با رعایت همه‌ی جوانب مسأله، جنبش «پاسخ به سؤالات»، «مناظرات علمى» و «نظریه پردازى روشمند» را در کلیه‌ی قلمروهاى علمى حوزه و دانشگاه، نهادینه و تشویق کنند.[2] 

با رفتن باطل، باطل دیگری می‌آید؟!

بیداری اسلامی این روزها تا قلب اروپا هم پیش رفته است. بیداری‌ای که هر اسمی بخواهیم برای آن بگذاریم، ناشی از ضربه‌ای است که ظهور انقلاب اسلامی ایران به حرکت ممتد سلطه‌گران زد. بیداری‌ای که مرهون تلاش و فداکاری علما، افراد و گروه‌های مختلفی است که تا بدینجا رسیده است. بیداری‌ای که اولین ضربه‌اش را به «چرا»ی جمهوری اسلامی در مقابل اعمال سلطان‌گران مدیون است.
اما سوال این است که آیا با رفتن هر باطلی، اسلام جایگزین آن می‌شود؟
«امروز مى‌بینید که وضع دنیا چگونه است. این کاخهاى مرتفع و خیلى پُر زر و زیور، اما با پایه‌هایى از مقوا، یکى پس از دیگرى دارد فرو مى‌ریزد. این شوروى، امپراتورىِ بزرگِ به اصطلاح سوسیالیستى و کارگرى بود؛ اما آن‌گونه فرو ریخت و در هم مچاله شد! نمى‌شود گفت فرو ریخت؛ اصلاً نابود و له شد! شبیه همین فعل و انفعال، الان در بعضى از جاهاى دیگر دنیا هم دارد انجام مى‌گیرد؛ منتها تا آن وقتى که آشکار بشود، مقدارى زمان مى‌طلبد. این تمدنها و زر و زیورهاى ضد حق دارند له مى‌شوند.
بناى حق باید مرتفع باشد. گمان نکنید که اگر باطل به خاطر زوال‌پذیریش از بین رفت، حق به خودى خود و بدون تلاش، در دنیا عَلَم خواهد شد - ابداً - باطل دیگرى سر جایش مى‌آید؛ مگر آن وقتى که حق، خود را آن‌چنان که هست، عرضه کند.
این باطلها مرتب پشت سر هم مى‌آیند و مى‌روند؛ مرتب به وجود مى‌آیند و از بین مى‌روند. طبیعت باطل، زایل شدن و از بین رفتن است. گمان نشود که اگر باطل از بین رفت، ممکن است اسلام یا حق، بدون تلاش و مجاهدت، بدون تعریف و تبیین، بدون زحمت کشیدنِ من و شما، در دنیا جایگزین باطلها بشود؛ نه، بسته به این است که من و شما چه کار کنیم.
پس، باید از اهل‌بیت همچنان درس گرفت؛ همچنان این درسها را به مردم داد؛ همچنان تربیت کرد؛ تا بر اثر این کوششها، مُرّ حق و لُبّ حق بتواند جانشین باطلها بشود.» [1]

 


پاورقی:
[1]- فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان اهل بیت (ع) 5/10/1370

 

 

 

 

یادداشت یادداشت‌ها

نکاتی راجع به گروه‌های افسران

روز گذشته پس از حدود یک ماه فعالیت آزمایشی سرویس گروه افسران، این سرویس روی شبکه خبری‌ـ‌اجتماعی افسران افتتاح رسمی شد.
همانطور که در متن خبر آمده است، با توجه به درخواست کاربران و فعالان ارزشی فضای مجازی برای ایجاد یک فضای امن داخلی به منظور تبادل اطلاعات این سرویس به افسران اضافه شده است.
علاوه بر آنچه در خبرها آمد، نکته‌ای که به ذهنم رسید بیان کنم این بود که با ایجاد گروه در افسران و یا عضویت در گروه‌های مختلف و اضافه کردن لینک‌های مرتبط به آن گروهها، در صورتی که آن لینک را ارسال به افسران هم کنید می‌توانید رأی‌های بیشتری را کسب نمایید. زیرا به دلیل تمرکز گروه روی موضوعات و علاقه‌مندی خاص اعضا، احتمال دیده شدن و کسب رأی در آن بالاتر است. البته این امکان به این شرط اتفاق می‌افتد که لینک ابتدا در گروه گذاشته شود و سپس توسط ابزاری که در اختیار شما قرار می‌گیرد، به افسران ارسال شود.
نکته دیگری که در مورد گروه خصوصی وجود دارد این است که ارسال کننده لینک در گروه خصوصی می‌تواند لینک مورد نظر خود را به صفحه عمومی افسران هم ارسال نماید، اما به دلیل اینکه حق مابقی افراد که در آن مطلب خصوصی نظر داده بودند ولی تمایل ندارند در صفحه عام نظرشان نمایش داده شود حفظ شود، تصمیم گرفتیم تا گزینه‌ای در نظر بگیریم که با انتخاب آن افراد بتوانند انتخاب کنند که نظرشان (در صورت ارسال آن لینک به افسران) نمایش داده شود یا خیر.


برای آموزش عضویت و ارسال مطلب در گروه‌ها می‌توانید به اینجا مراجعه نمایید.