فضای سینه شرربار میشود بی تو بیا که حال دلم زار میشود بی تو
بیا! اگر که نیایی رفیق دیرینت رفیق لشکر اغیار میشود بی تو
ربیع با تو ربیع است ای صنم ور نه بهار بر سرم آوار میشود بی تو
بخر که این دل زنگار خوردهام آقا خرید نسیهی سمسار میشود بی تو
عطای دست تو شغل مرا گدایی کرد گدای دست تو بیکار میشود بی تو
بیا و ملتفت آه سینهی من باش محل به سینهام انبار میشود بی تو
ببین که کاسبی این زمانهی مردم به سبک و شیوهی کفار میشود بی تو
برای امت چشم انتظار فکری کن جهان به دیدهمان تار میشود بی تو
بدون تو سفر کربلا نمیخواهم مسیر عشق چه دشوار میشود بی تو
یتیم عسگری ای غایب از نظر برگرد دلم هوای تو را دارد از سفر برگرد
* این شعر در روز 24 بهمن 91 توسط حاج منصور ارضی خوانده شده است.
منبع: سایت دوستداران حاج منصور
* این یادداشت، سرمقاله پیش شماره 3 هفته نامه سرخط در روز 21 بهمن 91 است.
از آن روزی که ملت ایران به فضل الهی توانست حکومت دیکتاتوری شاهنشاهی را از میان بردارد و به جای آن، مردمسالاری دینی را بنیان نهد، 34 سال میگذرد. 34 سالی که سلطهگران جهانی همواره برای تبدیل نشدن ایران به یک الگوی موفقِ عدم وابستگی به شرق و غرب همه تلاش خود را به کار بستند اما تا کنون نه تنها ناموفق بودند بلکه این انقلاب را در سراسر جهان صادر شده میبینند. هر چند استکبار جهانی با تبلیغات گسترده خود خواست به ملتهای جهان این گونه القا کند که صدور انقلاب از سوی جمهوری اسلامی ایران، به معنی صدور به وسیله ابزارهای سیاسی، نظامی و امنیتی است اما عدم تمایل ایران برای این روشها و اعلام صریح آن از سوی مسئولین بلندپایه جمهوری اسلامی این توطئه را ناکام گذاشت.
صدور انقلاب از نظر ما بازتولید معارف والای اسلامی است تا مسلمانان احساس هویت و شخصیت اسلامی کنند و از خواب غفلت رها شوند. اصل نهضت مردم ایران از منظر امام خمینی (ره) نیز یک انقلاب جهانی بود؛ انقلابی که نه تنها متعلق به همه مسلمانان است بلکه متعلق به همه انسانها است. با این پیش فرض که این امر غیر از دخالت در امور سایر کشورها و غیر از صادر کردن انقلاب به روش استعمارگران دیروزی است. صادر کردن انقلاب از منظر جمهوری اسلامی یک پدیده رحمانی است که بوی خوش آن باید در سراسر جهان پراکنده شود تا ملتها به وظیفه خود آشنا شده و بدانند که هویتشان چیست و کجاست. از زاویهای دیگر میتوان اذعان داشت که حقیقت انقلاب با وقوع آن صادر شده است و ملتهای جهان طبیعتا از تجربه موفق جمهوری اسلامی درس میگیرند و لزوما نباید به مردم جهان گفت که شما هم اینگونه عمل کنید. در واقع انقلاب اسلامی یک بار در هنگام وقوع آن صادر شده است و دیگر کاری از دست سلطهگران برنمیآید.
در چند سال اخیر و با پررنگ شدن بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی، نشانههایی از صدور انقلاب در جهان دیده میشود. تمایل ملتهای تحت سلطه و دیکتاتوری منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به استقلال، آزادی و اسلام از دید هر انسان منصفی غیرقابل انکار است. بیداریای که با اعتماد به وعده الهی تا قلب اروپا پیش خواهد رفت و در آیندهای نه چندان دور، نظام سلطه را از بین خواهد برد.
هفته نامه را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
* این یادداشت، سرمقاله شماره 11 روزنامه سرخط در روز 16 بهمن 91 است.
در دهه فجر انقلاب اسلامی هستیم. انقلابی که 34 سال از به ثمر رسیدن آن در ایران میگذرد و پس از گذشت چند دهه به دوران جوانی خود رسیده است و سرمنشأ بیداری اسلامی در دیگر کشورهای اسلامی و مایه امید و عزت ملتهای تحت ستم جهان است.
پیشرفتهای ایران اسلامی در زمینههای گوناگون علمی در کنار حفظ استقلال و گفتمان حقطلبانه مواردی بوده است که چشم انداز این انقلاب را درخشان نشان میدهد اما قطعا این راه، راه آسان و بدون دردسری نخواهد بود. غفلت از حیلههای دشمن میتواند باعث خوابآلودگی و کندی این مسیر شود؛ این دشمن هم میتواند درونی و هم بیرونی باشد.
دشمن بیرونی با سازوکارهای پیچیده خود از فشار و تحریم و تهدید و ... گرفته تا اجیر کردن و فریب دادن عوامل خودی و حتی تا بیان سخنانش از زبان خودیهای غافل در حال پیشبرد مقاصد خود است. اما بزرگترین دشمن این مسیر، دشمنی است که در درون خود ماست که عبارت است از خلقیات فاسد، تمایلات نفسانی، راحتگرایی، غفلتگرایی و ... اگر دل به قله نورانی انقلاب اسلامی بستهایم، باید مراقب باشیم که در درون خود دچار هزیمت نشویم که اگر در درون خود شکست نخوریم، از دست دشمن بیرونی کاری ساخته نیست. خوشحالی دشمن در صورت مشاهده اختلافات بین مسئولین و دلبستگان به انقلاب به دلیل فرصت استفاده از همین دشمن درونی است. فرصتی که بعضا برخی از افراد حتی دلسوز به دلیل عدم توجه به همین دشمن درونی، در اختیار دشمن میگذارند و در شرایطی که نیاز به وحدت به عنوان ضروریترین خواسته کشور محسوس است، موجب اختلافافکنی میشود.
بدانیم که با احساس عزت است که انسان از نفوذ و غلبه دشمن سیاسی و اقتصادی و از غلبه دشمن بزرگ و اصلی یعنی شیطان محفوظ میماند و مراقب باشیم که این احساس عزت تبدیل به خودشگفتی، غفلت و لذتجویی نشود که نتیجهای جز توقف و پرتاب شدن به عقب نخواهد داشت.
روزنامه را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره چهارم روزنامه سرخط منتشر شده است.
درک مشکلات مردم از سوی دولتها همواره گامی مثبت برای پیشرفت کشورها و همدلی مردم و مسئولان بوده است. گام مثبتی که با پاسخگویی مسئولین به انتظارات بجای مردم تکمیل میشود. در کشور ما نیز طی چند ماه گذشته به دلایل مختلف، فشار معیشتی بر مردم وارد شده است. علما و مسئولین تقریبا با سرعت خوب، این مشکلات را درک کردند و در صدد رفع آن برآمدند.
در این میان نقش رسانهها به عنوان یکی از ناظران مردم در جامعه، نقش حساسی است که افراط و تفریط در آن میتواند وضعیت عموم مردم را به سمت خرابی پیش برد. رسانهها به عنوان نمایندگان مردم و نه نمایندگان دستهجات سیاسی باید «خواست عدالت و رفع فساد» را به عنوان یکی از اصول اساسی به رسمیت بشناسند و باور کنند که جمهوری اسلامی بدون «گفتمان عدالت» حرفی برای گفتن ندارد؛ اما همزمان باید توجه داشته باشند که این «روح پرسشگر» و «خواست» نباید طوری باشد که کارهای انجام شده زیر سوال رود. در واقع در نقد مسئولین -که بیان نقاط مثبت و ضعف در کنار هم است- باید خانگی عمل کنند و نه بیگانهوار و معترض!
از سوی دیگر نیز مسئولین باید «نقد» را یک فرصت برای روشن کردن ذهن مردم بدانند و با سعه صدر به رفع عیوب خود برآیند. بیان اشتباهات در حضور مردم و عذرخواهی از پیشگاه خداوند، بر خلاف تلقی برخی، از شأن کسی نخواهد کاست که این کار را از بزرگانی همچون امام (ره) و رهبری گرانقدر نیز دیدهایم.
سخنان جناب آقای دکتر حسینی، وزیر محترم اقتصاد در یکی از بخشهای خبری شب گذشته صدا و سیما، که با عذرخواهی از مردم بابت فشارهای اقتصادی وارده، درخواست کمک از همه مردم برای نظارت بیشتر کرد، یکی از اتفاقات خوشایندی است که در صورت تبدیل شدن به یک فرهنگ در میان مسئولین، قطعا همراهی بیشتر مردم را به دنبال خواهد داشت. مردمی که پس از چند ماه مشاهده اختلاف میان برخی از مسئولین، چند روزی است طعم شیرین وحدت مسئولین را میچشند و امید به آیندهای بستهاند که رهبرشان آن را روشن ترسیم کرده است. اختلافاتی که با توجه به فشارهای وارد بر مردم، مایه دلسردی مردم بود و وحدتی که امیدواریم با ادامه جلسات روزهای گذشته بیشتر و بیشتر شود.
روزنامه را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
* این یادداشت، سرمقاله شماره اول روزنامه سرخط در روز 1 بهمن 91 است.
از ابتدای خلقت انسان تا روز قیامت، همواره دو جبهه حق و باطل مقابل هم قرار گرفتهاند و برخی زمانها گروهی ظاهرا بر گروه دیگر غلبه کردهاند اما جبهه حق همواره با دلگرمی به وعدههای الهی، تکلیف و وظیفه خود میدانست که فشارها را تحمل کند و زمینه ظهور منجی را فراهم نماید.
در این میان، برخی زمانها حساسیت خاصی نسبت به بعضی دورههای دیگر دارد. زمانهای که ما در آن قرار گرفتهایم، یکی از این «پیچهای تاریخی» است. در این پیچ تاریخی به عنوان یکی از دلبستگان جبهه حق، وظایفی داریم که کوتاهی در آن موجب خسران عظیم است. ما باید در این شرایط، دشمن را خوب بشناسیم. بدانیم دشمن، دشمن ضعیف و تهیدستی نیست؛ جبهه دشمن با پول، علم، تواناییهای سیاسی و رسانههای قوی، جبهه قدرتمندی است. اما در مقابل باید جایگاه خود در دنیا را نیز بشناسیم. بدانیم که «حرف نو جمهوری اسلامی» که ملت ایران با حسن ظن به خدای متعال آن را در جهان فریاد زده است، مقابل این دشمن ایستاده است و در حال زورآزمایی است. ناکامیهای دشمن در این چند دهه و بهخصوص در چند سال اخیر باعث عصبانیت و هیجانهایی از دشمن شده که اشتباهاتی نیز بر اثر این هیجانات از او سر زده است و وظیفه ما حسن استفاده و منتفع شدن از این اشتباهات است.
ما آمدهایم تا با اطلاع رسانی و تبیین این گفتمان، با بصیرت و تشخیص درست امور اصلی و فرعی، بخش کوچکی باشیم از لشگر انقلاب اسلامی. رسانه یکی از ابزارهای مؤثر فرهنگی و گفتمانی در عصر حاضر است و «سرخط» نیز سعی دارد به عنوان یک رسانه راستگو و منصف و با نگاه به شرایط زمانه که سرعت، دقت و کوتاهی پیام را میطلبد مهمترین اخبار و تحلیلهای روز را آماده نماید و با احترام به مخاطبین به سمت تبدیل شدن به رسانهای تأثیرگذار و اسلامی در چارچوب الگوی «ورع رسانهای» گام بردارد.
دست تمامی اندیشمندان اسلامی، فعالین فرهنگی و رسانهای جبهه انقلاب اسلامی و دلبستگان به جمهوری اسلامی را میفشاریم و منتظر نظرات و ایدههای شما برای رفع نواقص و فعالیت مطلوب میباشیم. به امید روزی که در پیشگاه خداوند متعال، سرافکنده و شرمسار نباشیم.
روزنامه را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.