پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۱ ثبت شده است

ترغیب مردم...

 

هر چند هر روز عاشوراست اما روزهای ماه محرم که می‌رسد یادآوری درس‌های عاشورا می‌‌تواند توشه مفیدی را نصیب انسان نماید. قبلا در باب اهمیت عاشورا و عبرت‌های عاشورا نگاشته‌ام، اما دیشب حدیثی از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که به نظر بیان آن خالی از لطف نباشد. حدیثی که در باب تفاوت نوع حکومت‌داری بنی‌امیه و ائمه اطهار است و الگو و معیاری برای نقد حکومت‌ها جهت اصلاح امور.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:

آیا نمیدانی امارت بنی امیه بر پایه شمشیر و ظلم و ستم قراردارد ولی «امامت» ما بر پایه دوستی و الفت و وقار و تقیّه و نیک رفتاری و پرهیزکاری و اجتهاد قرار دارد، پس شما مردم را به دین خودتان و به آنچه آن را قبول دارید ترغیب کنید. (بحارالانوار، جلد 69، صفحه 170)

به نظر می‌رسد به دلیل اینکه اکثر این پایه‌های حکومت در رفتار و عمل انسان متجلی می‌شود، ترغیب مردم به دین‌مان هم باید از طریق عمل‌مان صورت پذیرد. سوال اینکه: چقدر در این راه موفقیم؟

یادداشت یادداشت‌ها

اختلاف بین قوا ناشی از چیست؟

قبلا راجع به وحدت مسئولین و حتی وحدت ملی و نقش رسانه‌ها در آن پست‌هایی در وبلاگم با عناوین زیر نوشته‌ام:

- وحدت قوا

- وحدت ملی و نقش رسانه در آن

وحدت مسئولین؛ علاج دردهای کشور

به نظر می‌رسد در این روزها که بعضا اختلاف بین سران قوا تشدید می‌شود و هر چند حتی خود سران قوا هم تأکید بر وحدت مسئولین می‌کنند ولی در عمل گاهی اوقات خلاف آن نمود پیدا می‌کند، توضیح چگونگی رفع این مشکل با توجه به شرایط کشور ضروری‌تر است.

درست است که در اینگونه روزها دنبال مقصر گشتن، راه حل نیست اما تا حدی می‌تواند باعث حل مشکل شود. به طور مثال در اختلافاتی که بین رئیس جمهور و رئیس مجلس در چند هفته اخیر برجسته شده است، دیروز رئیس مجلس در جمع دانشجویان دانشگاه علم و صنعت فرمودند که «پاسخ رئیس جمهور را به دلیل شرایط کشور ندادم.» (+) گویا تلقی ایشان این است که حافظه مردم بیشتر از 20 روز یاری نمی‌کند و نمی‌دانند چه کسی بود که در مصاحبه با خبرگزاری فارس با رابین‌هود خواندن مشی اقتصادی دولت و اذعان به بی‌تدبیری باعث تشدید اختلافات شدند و پس از پاسخ رئیس جمهور، حالا نقش دلسوز مردم را بازی می‌کنند!

از طرفی دیگر در اختلافی که بین رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه به وجود آمده است و دیروز با نامه سرگشاده احمدی‌نژاد به نقطه اوج خود رسید (که البته باید منتظر بود و واکنش آیت الله لاریجانی را دید که ایشان سکوت می‌کنند و یا چه نوع پاسخی می‌دهند)، باید به این نکته توجه کنیم که چه کسی اختلاف را شروع کرد. رئیس جمهور بر طبق اختیار قانونی خود، قصد بازدید از زندان اوین می‌کند و پس از شنیدن سخن قوه قضاییه مبنی بر اینکه باید درخواست داده شود، درخواست می‌دهد ولی باز جواب منفی می‌شنود. شائبه سیاسی هر لحظه میان مردم عادی جامعه بیشتر می‌شود که مگر در زندان اوین چه خبر است که حتی به رئیس جمهور قانونی کشور اجازه ورود نمی‌دهند؟

نمی‌خواهم بگویم که با انتشار نامه احمدی‌نژاد به صورت عام موافقم یا مخالف، می‌خواهم بگویم اگر مسئولین قوا واقعا قصد کنار گذاشتن اختلافات را دارند یک راهش شناخت همدیگر می‌باشد. نقاط ضعف مسئولین قوا چیزی نیست که خیلی مخفی باشد، تقریبا هر کس می‌داند نقطه ضعف طرف مقابل کدام خصلت اخلاقی است و به نظرم به جای بازی با آن نقطه ضعف و تحریک طرف مقابل باید با تعامل این مشکلات را حل کنند.

احمدی‌نژاد نقطه ضعفی دارد که اگر واقعا دلسوز نظام هستیم نباید آن را تحریک کنیم ولی اگر در حرف دلسوز نظام هستیم و در عمل خواهان عمل به له کردن رقیب آنوقت حرف دیگریست.

به هر حال تخریب اذهان جامعه را کاری درست از سوی مسئولین نمی‌دانم، اما نمی‌توان همه تقصیرها را هم به گردن یک نفر انداخت. با انتشار نامه دیروز احمدی‌نژاد برخی دوستانم در شبکه‌های اجتماعی طوری موضع گرفته‌اند که انگار دو قوه دیگر هیچ قصوری در این باره نداشته‌اند!

به پست قبلی همین وبلاگ اشاره می‌کنم که ای کاش مسئولین به جای این اختلافات، حرف‌های دل مردم را می‌زدند، اولویت‌های مردم را خودشان درست درک می‌کردند تا تلقی مصلحت اندیشی یک قوه برای قوه دیگر صورت نگیرد و از طرفی دیگر ای کاش شأن یکدیگر را رعایت می‌کردند و فضای جامعه را به این سمت نمی‌بردند.