مدیریت کار با دیگران و توسط دیگران تعریف گردیده است. در این تعریف از مدیریت در حقیقت بر کار گروهی و تیمی تأکید شده و تحول در مدیریت از روشهای سنتی به روشهای امروزی را تبیین میکند. معجزه در رو شهای نوین مدیریت به صورت سینرژی یا هم افزایی خود را نشان داده و میگوید که در کار تیمی یا گروهیِ توانمند، نتایج به دست آمده خارق العاده و بیش از انتظار است.
ساختن تیمهای توانمند ضمن سادگی از فرآیند پیچیده و دشواری برخوردار است اما شدنی است. قدرت مالی و برخورداری از استراتژی مناسب مزیتهای رقابتی بوده اما ماندگار نیستند. فقط کار تیمی است که به وجودآورنده مزیت رقابتی پایدار بوده و تضمینی بر استمرار فعالیتهای سازمان است. اگر مهمترین عامل ورودی سازمان یعنی نیروی انسانی با تمام توان در جهت یک هدف مشترک بسیج و به حرکت درآیند، در همه زمینههای کسب و کار موفق خواهیم بود.
کتاب «پنج دشمن کار تیمی» نوشته «پاتریک لنچیونی» و ترجمه «فضل الله امینی» که توسط «نشر فرا» منتشر شده است، داستان شرکت «دی تی» است. شرکتی که دارای یکی از قویترین و گرانترین کادر مدیریت بود، اما ناگهان ظرف دو سال همه چیز دگرگون میشود و شرکت با ناکامیهای بسیاری مواجه میشود. هیئت مدیره، از مدیرعامل میخواهد که استعفا دهد و کاترین 57 ساله به جای او به عنوان مدیرعامل انتخاب میشود. بعد از دو هفته همه نگران بودند که کاترین هیچ کاری انجام نداده، اما او مشغول تحقیق و مطالعه و گفتگو با بقیه برای حل مشکلات بود.
او متوجه شد که کارکنان شرکت، مدیران را «تیم» نمیدانند بلکه نام «ستاد» را برای آنها گذاشتهاند. کاترین در اولین جلسه شورای مدیران چنین گفت:
«من پس از بررسیهای مفصل به این نتیجه رسیدهام که درد و مشکل واقعی شرکت را پیدا کردهام. کار ما کار تیمی نیست. اگر راستش را بخواهید کاملاً داغون و پاره پاره هستیم. در چند ماه آینده در این شرکت دگرگونیهای وسیعی ایجاد میشود و چه بسا نتوانیم شرایط جدید را تحمل کنیم. شاید صلاح شرکت و صلاح تیم این باشد که یکی دو نفر جای خود را به دیگران بدهند. دلیل حضور ما در اینجا و در شرکت یک چیز است. رسیدن به هدف.
من پس از سالها کار و تجربه به این نتیجه رسیدهام که هر تیم ممکن است به پنج علت نتواند وظایف تیمی خود را انجام دهد:
- نبود اعتماد.
- ترس از برخورد.
- نبود تعهد.
- پرهیز از مسئولیتپذیری.
- بیتوجهی به نتیجه کار.
متن خلاصه کتاب را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
زندگی همیشه فراز و نشیب داره؛ مهم اینه که در فرازها مغرور و در نشیبها مأیوس نشویم. بعضی از این فراز و نشیبها از عمل ما سرچشمه میگیره و برخی آزمایشه و ...
زندگی همیشه نعمتهایی دارد و بلاهایی. مهم اینه که سپاسگزار نعمتها باشیم و در بلاها صبور. بعضی از این نعمتها و بلاها از عمل ما سرچشمه میگیره و برخی آزمایشه و ...
عمل و آزمایش ما هم به هم گره خورده. عمل ما آزمایش بعدی رو آماده میکنه و واکنش ما در آزمایش هم که یکی از اعمال ما است.
گاهی وقتا خوبه به گذشته نگاه کنیم. هم فراز و نشیبها رو ببینیم و هم نعمتها و بلاها رو. اینطوری هم صبرمون بیشتر میشه و هم امیدمون. هم عملی که انجام دادیم رو محاسبه میکنیم و هم آزمایشهایی که گذروندیم.
شاید اینطوری حواسمون جمع بشه که نعمتها همیشگی نیست که خداوند در قرآن فرمود: على ذهاب به لَقادرون (آیه 18 سوره مؤمنون)
* این یادداشت به عنوان سرمقاله بنگاه رسانهای نکات پرس منتشر شده است.
روزهایی بر کشور میگذرد که سیاست خارجی به یکی از مباحث روزمره مردم تبدیل شده است. رئیس دولت کنونی، سیاست خارجی را کلید حل مشکلات کشور میداند و وزیر امور خارجه یکی از فعالترین وزرای کابینه است. در این روزها به نظر میرسد که نیاز داریم کمی عمیقتر به این مباحث نگاه کنیم. اینکه تعریف سیاست خارجی چیست، اهداف آن کدام است و ما طبق قانون اساسی که میثاق همه ملت است به سیاست خارجی باید چگونه نگاه کنیم؟ دولتهای پس از انقلاب چقدر طبق سیاست خارجی عرف بینالملل پیش رفتند و چقدر در جهت اجرای اهداف مندرج در قانون اساسی گام برداشتند؟ سعی کردهایم در این مقاله، به صورت مختصر و مفید به این مباحث بپردازیم.
سیاست خارجی چیست؟
دولتها از زمانهای قدیم با یکدیگر روابط گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی داشتهاند و امروزه شبکه روابط بینالملل بسیار گستردهتر و پیچیدهتر شده است. میتوان گفت روابط بینالملل شامل اعزام و پذیرش نمایندگان سیاسی، روابط تجاری بین شرکتها و دولتها، برگزاری کنفرانسهای بینالمللی، مبادلات فرهنگی و حتی مسابقات ورزشی در سطح بینالمللی میشود. اما سیاست خارجی را باید از روابط بینالملل جدا کرد. روابط بینالملل شامل روابط بین حکومتها، گروهها، افراد و شرکتهای فراملی و چندملیتی میشود اما سیاست خارجی فقط آ ندسته از روابط است که ابتکار آن با حکومتها بوده و از طرف آنان اجرا شود. به عبارت دیگر
«سیاست خارجی مجموعه خط مشیها، تدابیر، روشها و انتخاب مواضعی است که یک دولت در برخورد با امور و مسایل خارجی در چارچوب اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال مینماید.» بنابر تعریف فوق سیاست خارجی شامل 2 قسمت مجزا میباشد:
- اهداف ملی که هر کشوری در صحنه بینالملل تعقیب و درصدد تحصیل آنها میباشد.
- سیاستها و روشهایی که برای رسیدن به اهداف مزبور اتخاذ و اعمال میگردد.
اهداف سیاست خارجی در عرف بین الملل را به طور خلاصه میتوان بهصورت زیر بیان کرد:
1. حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی. 2. رفاه ملی. 3. امنیت ملی. 4. حفظ اعتبار ملی. 5. منافع ملی. 6. کسب قدرت.
در فرآیند سیاستگذاری خارجی، افراد و نهادها، سازمانها و دستگاههای گوناگونی دخالت دارند و هر یک تحت شرایط خاصی و در نظامهای سیاسی مختلف دارای نقشهای متفاوتی هستند. مهمترین نهادهایی که در فرآیند سیاستگذاری خارجی دولتها به طور عام در همه جای دنیا دخالت دارند عبارتند از:
1. قوه مجریه. 2. قوه مقننه. 3. گروههای دارای نفوذ و احزاب سیاسی. 4. دین و رهبران دینی. 5. افکار عمومی. 6. نهادهای نظامی. 7. دانشمندان و نخبهها. 8. سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی. 9. بنگاهها و شرکتهای فراملی. 10. سازمانهای بینالمللی.
پاییز 88 ترم اول دوره کارشناسی ارشد بودم. در رشته مدیریت رسانه دانشگاه علامه طباطبایی، درسی به عنوان پیش نیاز در نظر گرفته بودند به نام «بنیادهای علم سیاست» که افتخار شاگردی دکتر غلامحسین بلندیان را داشتیم. استادی موجه، سخنور، هوادار نظام و البته مخالف رئیس جمهور وقت یعنی دکتر احمدینژاد.
کنفرانسی که قرار بود من در کلاس ایشان ارائه کنم در مورد «سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی» بود که در آن به مقایسه میان سیاست خارجی دولتهای پس از انقلاب و رویکرد دیپلماسی عمومی دولت نهم پرداختم.
دکتر بلندیان چند سؤال مطرح کرد و قرار شد هفته بعد به آن سؤالها پاسخ دهم. یکی از سؤالها این بود که بالاخره قضیه انرژی هستهای را چطور میخواهند حل کنند؟ زمانی بود که ایران قصد تبادل سوخت با کشورهای همسایه و ... را داشت.
شب قبل از جلسه بعدی، دکتر احمدینژاد در گفتگوی تلویزیونی با مردم گفتند که «20 درصد را خودمان تولید میکنیم.» در کلاس، دکتر بلندیان از من پرسید و من جمله دکتر احمدینژاد را به عنوان پاسخ عرض کردم. ایشان خندید و گفت: «دروغ که حناق نیست!» و برخی از همکلاسیها نیز خندیدند.
دکتر بلندیان در دولت هاشمی رفسنجانی موفق به دریافت نشان درجه سه خدمت شد، در دولت خاتمی، معاون برنامه ریزی و پشتیبانی وزارت کشور بود و همکاریهایی با شورای امنیت ملی داشت و پس از آن معاون برنامه ریزی و مدیریت منابع سازمان بازرسی کل کشور در زمان ریاست پورمحمدی بود. بعید است چنین فرد با تجربهای حرف بیراهی بزند و حتما تولید سوخت 20 درصد کار شگفتانگیزی بوده است. کار شگفتانگیزی که از برخی فرزندان ملت ایران چون شهید شهریاری برمیآمد.
البته در آن کلاس یک شوخی بنده با این بزرگوار هم جالب بود. در همان جلسه یکی از همکلاسیها خطاب به آقای خاتمی جملهای گفتند که دکتر بلندیان با اعتراض گفتند: «شما چه جور حزباللهی هستید که به آقای خاتمی توهین میکنید؟ ایشان 8 سال رئیس جمهور جمهوری اسلامی بودند و تنفیذ رهبری داشتند؟» آن فرد به دکتر بلندیان گفتند: «چطور شما به رئیس جمهور وقت توهین میکنید ولی انتظار دارید ما به رئیس جمهور سابق توهین نکنیم؟» دکتر بلندیان گفتند: «من به آقای احمدینژاد توهین نکردم!» و من پاسخ دادم: «دروغ که حناق نیست!»
یاد آن شهیدان که کارهای غیرقابل باور کردند گرامی باد.