پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

نقل قول

طمأنینه، ثبات و پایداری

ثبات و پایدارى است که انسان را در پیش‌آمدهاى ناگوار عالم و فشارهاى روحى و جسمى، چون سدّى آهنین پا بر جا نگاه دارد، و نگذارد لغزش و سستى در انسان رخ دهد. حفظ قوّه ایمان و دین با طمأنینه نفس و سکونت روح، بسهلى و آسانى میسّر است، و تا دم آخرین، انسان را در مقابل بادهاى تند عالم محفوظ کند.

طمأنینه نفس و ثبات قدم، نگذارد اخلاق و اطوار اجانب و منافقین در انسان رخنه کند، و انسان را نگذارد دستخوش حوادث شود. انسان با ثبات و طمأنینه نفس، خود یک ملّت واحده است که اگر سیلهاى اخلاق زشت و بى‌دینى تمام مردم را ببرد، او چون کوه آهنین در مقابل همه چیز ایستادگى کند و از تنهائى وحشت نکند.

انسان با ثبات و طمأنینه مى‌تواند تمام وظایف فردى و اجتماعى را انجام دهد و در هیچ مرحله از زندگانى مادّى و روحانى براى او لغزشى و خطائى دست ندهد.

بزرگان دین با این قوۀ بزرگ روحانى در مقابل میلیونها جمعیت جاهل زشتخو قیام مى‌کردند، و به خود خیال لغزشى راه نمى‌دادند. این روح بزرگ در انبیاء عظام است که یک تنه در مقابل پندارهاى جاهلانه یک جهان، قیام و نهضت مى‌کنند، واز تنهائى خود و زیادى جمعیّتهاى مخالف هیچ خوف و وحشتى به خود راه ندهند، و بر همۀ پندارهاى بیخردانه چیره شوند، و تمام عادات و اطوار جهانیان را پایمال کنند و آنها را به رنگ خود در آورند. این روح ثبات با طمأنینه است که جمعیّتهاى کم را در مقابل گروه‌هاى انبوه حفظ مى‌کند، و بر ممالک بزرگ عالم با عدّه و عدّه معدود مسلّط و چیره مى‌کند.

 

شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 361

نویسنده: امام خمینی (ره)

 

نقل قول

علم بی‌خاصیت!

آن عالمى که به صفت تواضع موصوف نباشد و از مردم چشم داشت کرنش و تواضع داشته باشد، عالم نیست، و آن انبار مفاهیم رجز شیطانى است. اگر با این مفاهیم سعادت و سلامت حاصل مى‌شد، ابلیس نیز باید سعید باشد. علمى که خاصیت خود را از دست بدهد، حجاب غلیظى است که رهائى از آن، از همه چیز مشکل‌تر است.

و این که فرمود: «به تواضع آبادان مى‌شود حکمت» یا مقصود آن است که تا در قلب تواضع نباشد، تخم حکمت در آن سبز نمى‌کند و رشد نمى‌نماید-چنان که تا زمین نرم سهل نباشد، نبات در آن سبز و رشد نمى‌کند-، و یا آن که مقصود آن است [که]تا تواضع در علماء نباشد، نمى‌توانند تخم حکمت را در قلوب مردم بکارند و رشد دهند. پس با تواضع باید دلهاى سخت را نرم کنند، پس بذر افشانى کنند و نتیجه بگیرند. و این هر دو مطلب درست است، هم دستور اصلاح نفس است و هم دستور اصلاح غیر است.

 

شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 348

نویسنده: امام خمینی (ره)

 

نقل قول

سزاوارترین مردم به خدمت نمودن به خلق، عالم است

عیسى بن مریم به حواریّین گفت: من حاجتى به شماها دارم آن را برآورید. گفتند: حاجتت روا است اى روح اللّه! پس برخواست و پاهاى آنها را شست و شو داد. گفتند: ما سزاوارتر بودیم در این کار از تو. فرمود: سزاوارترین مردم به خدمت نمودن به خلق، عالم است. و من براى شما این گونه تواضع کردم که شما نیز براى مردم بعد از من این گونه تواضع کنید. و آن گاه عیسى گفت: به تواضع تعمیر مى‌شود حکمت، نه به تکبّر. چنان که در زمین نرم زراعت مى‌روید، نه در کوهستان.

 

شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 347

نویسنده: امام خمینی (ره)

 

نقل قول

تواضع، سر علم!

اکنون باید انسانى که داراى علم و عمل است، در خود و احوال خود و ملکات نفسانیّه تفکّر کند، و خود را در تحت نظر قرار داده تفتیش کامل کند، ببیند در هر رشته [اى]از علوم هست، چه ملکاتى علم در او به ارث گذاشته؟ اگر از اهل معارف است، ببیند نور معرفت اللّه دل او را روشن کرده و با حق و مظاهر جمال و جلال او محبّت پیدا کرده و متواضع شده؟ یا آن که به واسطه چندى مزاولت در اصطلاحات، به همه عالم و جمیع علماء به نظر حقارت-که نظر ابلیس است-نگاه مى‌کند، و حکماء را قشرى مى‌خواند، و دیگر علماء و دانشمندان را جزو حساب نمى‌آورد، مردم را چون حیوانات نظر مى‌کند؟! اگر چنین است بداند که این اصطلاحات بى‌مغز، حجاب معرفت اللّه و نقاب رخسار جانان شده. چیزى که باید انسان را از اسارت نفس وارسته کند و از علایق طبیعت بیرون ببرد، خود انسان را در سجن طبیعت محبوس کرده و در زیر زنجیرهاى شیطان قرار داده. بیچاره داد از منازل عشق و محبّت مى‌زند، و معارف الهیّه را به چشم مردم مى‌کشد، و خود زنّار نفس و بت خودخواهى و خود پرستى را در زیر جامه دارد، و از خداى عالم غافل و به بندگان او-که از او هستند-سرکشى مى‌کند.

ابلیس به تکبّر به آدم از مقام قرب دور شد، و تو با این تکبّر به آدمزادگان، مى‌خواهى راهى به معارف پیدا کنى؟ هیهات! نور معرفت اللّه باید دل را الهى کند و از رجز شیطانى دور کند. پس چه شد که در تو نتیجه به عکس داده، دل تو را منزلگاه شیطان و مورد استیلاء ابلیس قرار داده.

بیچاره! تو گمان مى‌کنى اهل اللّه و اهل معارفى؟ این نیز از تلبیسات نفس و شیطان است که تو را سرگرم به خود کرده، و از خدا غافل کرده، و به مشتى مفاهیم و الفاظ سر و صورت‌دار دلخوش کرده. در مقام علم، دم از تجلّیات ذاتى و اسمائى وافعالى مى‌زنى، و عالم را از حق مى‌خوانى، و همه موجودات را جلوات حق مى‌گوئى، و در مقام عمل با شیطان شرکت مى‌کنى، و به آدمزادگان سرکشى و تکبّر مى‌کنى. پیش اهل معرفت، این، تکبّر به حق تعالى است.

آن علم معارفى که در انسان به جاى فروتنى و خاکسارى، سرکشى و تدلّل ایجاد کند، آن پس مانده ابلیس است. این اصطلاحات اگر این نتیجه را در انسانى حاصل کند، از تمام علوم پست‌تر است، زیرا که از آن علوم دیگر توقع نیست که انسان را الهى کند، و از قیود نفسانیّه یکسره بیرون کند، و از حجابهاى ظلمانى طبیعت وارهاند، و صاحبان آن علوم نیز چنین دعوائى ندارند. پس آنها به سلامت نزدیکترند. لااقل این عجب موجب هلاکت-که از خواص ابلیس است -در آنها پیدا نشده، و وسیله معرفت اللّه آنها را از ساحت مقدّس حق دور نکرده.

اگر آنان تکبّر به مردم کنند، تکبّر به خلق کردند، ولى تو به حسب اقرار خودت، تکبّرت به خلق تکبّر به حق است. پس واى به حال تو اى بیچارۀ گرفتار مشتى مفاهیم و سرگرم به پاره [اى] اصطلاحات که عمر عزیز خود را در فرو رفتن به چاه طبیعت گذراندى، و از حق به واسطه علوم و معارف حقّه دور شدى! تو به معارف خیانت کردى، تو حق و علم حقّانى را وسیله عمل شیطانى کردى. قدرى از خواب غفلت برخیز، و به این مفاهیم دل خوش مکن، و گول ابلیس لعین را مخور که تو را به هلاکت کشاند، و از سر منزل انسانیّت و قرب حق تعالى دور کند.

از اینجا حال سایر علوم را نیز باید به دست آورد. اگر حکیمى، یا فقیهى، یا محدّث و مفسّرى، ببین از این علوم، در قلب تو چه یادگارهائى مانده، و چه ثمراتى از این علوم، در درخت وجود تو پیدا شده. علیّ بن أبی طالب فرمود: «سر علم تواضع است.»

 

شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 340 و 341

نویسنده: امام خمینی (ره)

 

نقل قول نقل قول

چگونه امر به معروف اثر می‌کند؟

در باب امر به معروف و نهى از منکر، یکى از مهمّات، همین رفق نمودن و مدارا کردن است. ممکن است اگر انسان مرتکب معصیت یا تارک واجبى را با شدّت و عنف بخواهد جلوگیرى کند، کارش از معصیت کوچک به معاصى بزرگ یا به ردّه و کفر منتهى شود، در ذائقه انسان امر و نهى تلخ و ناگوار است و غضب و عصبیت را تحریک مى‌کند. آمر به معروف و ناهى از منکر باید این تلخى و ناگوارى را با شیرینى بیان و رفق و مدارا و حسن خلق، جبران کند تا کلامش اثر کند و دل سخت معصیت کار را نرم و رام نماید.

 

شرح حدیث جنود عقل و جهل، صفحه 317

نویسنده: امام خمینی (ره)