نتایج نهایی انتخابات اعلام شد و حسن روحانی رئیس جمهور ایران ماند.
تبریک به هواداران و رأی دهندگان به روحانی.
روحانی پس از تأیید شورای نگهبان و تنفیذ رهبری رئیس جمهور همه مردم است و همه باید با هم کمک کنیم تا سطح خدمات دولت و پاسخگویی او بالاتر برود و عزت ملی ایران در سطح جهان بیشتر شود. این کمک در چارچوب همفکری، ارائه راهکار، مطالبهگری و نقد است نه تخریب و کارشکنی و امثالهم. بدانیم که اگر این دولت موفق نباشد همه متضرر خواهیم شد و اگر موفق باشد همه منتفع.
-------------------------------
پ.ن: در میان کسانی که «نه به روحانی» را سرلوحه رقابت انتخاباتی خود قرار داده بودند طیفهای گوناگونی حضور داشتند. کسانی که هوادار سید ابراهیم رییسی بودند، کسانی که در گفتمان اصولگرایی بودند و کسانی که روحانی را گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری نمیدانستند و در دوقطبی موجود به رییسی رأی دادند.
بین این گروهها دنبال مقصر نباشیم. هر کسی فلش را به سمت خودش ببرد و به جای فرافکنی خود را اصلاح کند.
مردم را هم مقصر ندانیم. مردم ما عزیز و فهیم و عاقلند. معنی ندارد که اگر مردم با تفکر ما موافق باشند پس خوبند و اگر با تفکر ما موافق نباشند، فریب خورده یا بد. این تفکر استکباری است.
مردم ما به کسی رأی میدهند که خودش باشد نه نقش دیگری را بازی کند؛ به کسی رأی میدهند که کارآمد باشد و از متخصصین استفاده کند؛ مردم ما به کسی رأی میدهند که واقعا میان مردم باشد نه اینکه فقط شعارش را بدهد. در غیراینصورت ترجیح میدهند به کسی رأی بدهند که اگر میان مردم نیست، شعارش را هم نمیدهد؛ ایضا برای صفاتی مانند ساده زیستی، ضداستکبار و ...
خودمان و مردم را درست بشناسیم. بیایید به جای شعار، زندگی را انسانیتر کنیم. مراقب باشیم که آدرس خدا را از عدل جدا نکنیم که در آن صورت یک مذهبی خام و بیمخ بیشتر نیستیم.
پ.ن 2: روی واژههای آبی کلیک کنید و از نقل قولها لذت ببرید.
حال و هوای انتخاباتی در جمع کثیری از مردم ایجاد شده است. همه شش کاندیدای تایید صلاحیت شده محترم هستند. همه آنها از نظر شورای محترم نگهبان، امین، باتقوا، مدیر، مدبر و ملتزم عملی به ولایت فقیه تشخیص داده شدهاند. دو نفر از این 6 نفر تا الان انصراف خود را اعلام کردهاند و به هر کدام از 4 نفر دیگه رأی بدهیم مأجوریم.
اما به هر حال مردم سلیقههای گوناگونی دارند. همیشه هم اینطور نیست که گزینه آرمانی و صد در صد مطلوب افراد در انتخابات حضور داشته باشد. اما به هر حال نزدیکترین گزینه بین گزینه آرمانی و گزینههای موجود راه حل اثرگذاری تک تک مردم بر سرنوشت کشور است.
به نظر میرسد اوضاع کشور با تمام زحماتی که کشیده شد، مورد رضایت مردم نیست و مردم گلهمندند. اگر بخواهیم رویکرد و عملکرد را مدنظر قرار دهیم، احتمالا دولت در رویکرد خود از نظر بخش قابل توجهی از مردم نمره بالایی نمیگیرد.
رویکرد اشرافی مدیران، دوری از مردم، محرمانه بودن بسیاری از اطلاعات، نگاه بالا به پایین، کم کاری و خستگی، عدم توجه واقعی به نقش جوانان در مدیریت و اعمال تصمیمات کشوری ولو در قابل شعارهای زیبا را مردم نمیپسندند. هر چند ممکن است برخی از رویکردهای این دولت مانند تنشزدایی در سیاست خارجی مورد اقبال بخش قابل توجهی از مردم باشد.
به نظر من، ادامه دولتی که بسیاری از مدیران آن همیشه در مسند قدرت بودهاند و در 38 سال گذشته، 30 سال وزیر و معاون وزیر و وکیل بودهاند و حالا همه تقصیرات را به گردن یک دوره 8 ساله میاندازند کار درستی نیست. انتخاب امثال نعمت زاده که حتی اگر دوره وزارتش را حساب کنیم، باید بازنشسته شوند به ریاست وزارتخانه بزرگی مانند صنعت، توهین به نسل دوم و سوم انقلاب است.
از سیاست بگذریم و از فرهنگ هم که صحبت کنیم، نگاه دولت به فرهنگ در شأن ایران اسلامی نیست. اوج نگاه دولت به فرهنگ در احکام لایحه برنامه ششم توسعه که توسط دولت به مجلس پیشنهاد شد شامل چند رویکرد کلی بود: تعمیر ابنیه تاریخی، حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی، امنیت برگزاری فعالیتهای فرهنگی مانند کنسرت و ... همین! فرهنگ در این دولت در همین حد دیده میشود.
اوضاع علم و فناوری هم در کشور در این 4 سال رشد گذشته را نداشته است. هر چند معاونت علمی ریاست جمهوری توانست در حوزه کسب و کار فناوریهای نوین تغییرات خوبی را ایجاد نماید اما سرعت رشد علمی کشور کاهش یافت و صنایع هایتک افول کردند و دیگر خبری از پیشرفت فناوری هستهای، فناوری فضایی و ... نبود.
همه این شرایط ما را به یک سخن میرسانند: باید کاری کرد.
باید کاری کرد تا سرنوشت کشور در چارچوب قانون اساسی به سمتی برود که گلایههای مردم کمتر شود.
البته هر تصمیمی مردم در روز جمعه بگیرند محترم است. بعد از اعلام نتایج، باید همه کمک کنیم تا ایران اسلامی به سمت تعالی، پیشروی کند.
یادداشت من در مورد «کمپین و جنبشهای اجتماعی» که در صفحه 46 شماره 84 ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است را میتوانید از اینجا مطالعه کنید.
بعد از اینکه پنجشنبه هفته گذشته به تماشای فیلم «گشت 2» به سینما رفته بودم و به اندازه کافی خندیده بودم، دیروز برای دیدن یک فیلم با محتوای غنی «ماجرای نیمروز» را انتخاب کردم.
رفتن به سینما سپیده در حالی که سانس ماجرای نیمروز هم نبود و مجبور به انتظار بودیم، منجر به تحقق نیم روز فرهنگی شد!
همانطور که میدانید سینما سپیده ارزانترین سینمای تهران است که در روزهای عادی 7 هزار تومان و سه شنبهها 4 هزار تومان هزینه بلیط میگیرد. در واقع 2 بلیط جمعا 8 هزار تومان شد و البته خرید 2 چیپس و 2 آبمیوه 16 هزار تومان!
به این فکر میکردم که چقدر محصولات فرهنگی ما ارزان هستند. دو برابر پولی که به تهیه کننده با تیم ساخت فیلم از قبیل کارگردان و بازیگران و سایرین و حتی سینمادار میدهیم، باید بدهیم به کسی که چیپس و آبمیوه میفروشد! در واقع صنعت چیپس و پفک فروشی درآمد بیشتری از صنعت سینما دارد! ما هم ملت متمدن و فرهنگی هستیم که باید انواع تشویقها و تخفیفها باشد تا برویم فیلمی را ببینیم که حاضریم برای تنقلاتش دو برابر خرج کنیم!
شاید همین نسبت بین 42 میلیارد تومانی که صرف خرید در نمایشگاه کتاب طی این چند روز شد نیز برقرار باشد. به هر حال آنجا به جز تنقلات و بستنی، غذا هم خورده میشود.
نمیدانم اینکه ما چنین مردمی هستیم هم تقصیر دولت قبل است یا نه!
--------------------------------
پ.ن: ماجرای نیمروز فیلم خوبی است اما متوجه نشدم چرا این همه جایزه برده است. به نظرم هر چند بازسازی واقعیت خوبی داشت اما خیلی هم خاص نبود. یک توصیه دیگر اینکه به اتفاق فرزند کوچکتان به تماشای این فیلم نروید. ریتم یکنواخت فیلم و فضای سردی که دارد حوصله بچه را سر میبرد و مجبورید بخشی از زمان فیلم را با او سر و کله بزنید.
نهاد مسجد به عنوان سنگر اسلامی که از ابتدای تاریخ اسلام در تمامی زمینهها نقش موثر و پررنگی داشته اشت، شناخته میشود.
مسجد در وقوع انقلاب اسلامی، پایگاه اصلی ساماندهی مردمی تظاهرات علیه نظام شاهنشاهی بود. پس از آن نیز در دوره جنگ تحمیلی، مساجد نقش پررنگ و برجستهای ایفا کردند. پس از پایان سالهای دفاع مقدس، رفته رفته نقش مسجد در جامعه و به ویژه میان مردم عادی جامعه کمرنگ شد. اهمیت نهاد مسجد در جامعه اسلامی و همچنین روند کاهشی مستمر نقش مسجد به ویژه در فعالیتهای فرهنگی و تربیتی در جامعه، دغدغهمندان تعالی جامعه اسلامی را نگران کرده است.
در این گزارش راهبردی سعی شده است نوسازی مسجد از منظر فرهنگی در دستور کار قرار گیرد. جهت حفظ ماهیت گزارش راهبردی و تبدیل نشدن آن به کتاب یا مقاله پژوهشی نیازمند آن هستیم که از تکرار مکرراتی که مخاطبان فرهیخته این گزارش راهبردی از آن آگاهند، صرفنظر کنیم و با مروری کوتاه از کارکرد فرهنگی مسجد در منابع اسلامی و نقش فرهنگی آن در انقلاب اسلامی، به وضعیت فعلی حقوقی و تشکیلاتی مسجد پرداخته شده است و بعد از آن فرصتها و چالشهای مساجد بررسی میشود و در پایان راهبردهای پیشنهادی جهت نوسازی فرهنگی مسجد ارائه شده است.
متن کامل این گزارش راهبردی را میتوانید از مرکز پژوهشی آرا تهیه فرمایید.
* این گزارش راهبردی بخش دوم سلسله گزارش راهبردی «نوسازی سازمانهای فرهنگی ایران» است.