۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است
جزییات بیشتر از مسابقه داستان نویسی «خودنویس»
مصاحبه با روزنامه جام جم در مورد مسابقه داستان نویسی خودنویس
وضعیت کتاب را در این شرایط اقتصادی چگونه ارزیابی میکنید؟
اوضاع اقتصادی کشور باعث شده است که قدرت خرید مردم پایین بیاید و برخی از کالاها از سبد مصرفی خانوارها حذف شود یا کمتر شود. همه میدانیم که در چنین روزهایی، کتاب از جمله کالاهایی است که اگر کتب درسی و آموزشی و کمک آموزشی را محاسبه نکنیم، سهم آن در سبد عموم مردم کاهش پیدا میکند.
از سوی دیگر میدانیم با توجه به رژیم ناقص مصرف رسانهای در کشور که بیشتر از رسانههای سطحی و محتوای کمعمق و کوتاه استفاده میشود، خطر دیگری نیز کشور را تهدید میکند: خطر سطحی شدن تفکر مردم که باعث میشود مردم با یک جریانسازی خبری، رفتارهای غیرعادی نشان دهند. در دنیا برای غلبه بر این خطر، به تصحیح رژیم مصرف رسانهای با استفاده از رسانههای عمیقی مانند کتاب و سینما میپردازند. متاسفانه استفاده از این دو رسانه در کشور ما با وضعیت مطلوب فاصله دارد و ما ناگزیریم علیرغم مشکلات اقتصادی که بر آن واقف هستیم، چارهای برای آن بیندیشیم.
بر اساس چه نیازی مسابقه «خودنویس» را طراحی کردید؟
نشر جام جم در دوره جدید خود، با استفاده از مشورت بسیاری از نخبگان این حوزه، گامهایی را طراحی کرده است که همه در کنار هم بتوانیم بر این مشکلات غلبه کنیم. یکی از گامها تغییر عادت مطالعه مردم بخصوص نوجوانان و جوانان به سمت کتاب الکترونیک است. به عنوان یک شاهد مثال ساده، کتاب الکترونیک به دلیل اینکه تحت تأثیر قیمت کاغذ و نحوه واردات آن نیست، میتواند قیمت قبلی خود را حفظ کند و تا حدودی مانع از کاهش سرانه مطالعه کتاب شود.
یکی دیگر از این گامها مشارکت جدی مردم در تولید کتاب و معرفی کتاب به یکدیگر است. ما معتقدیم با استفاده از ظرفیتهای رسانه ملی و فضای مجازی، میتوان استعدادهای کشور در حوزه نویسندگی را یافت و به آنان کمک کرد که مسیر پیشرفت را سریعتر بپیمایند. ما باور داریم که یکی از دلایل سرانه پایین مطالعه کتاب در کشور، عدم توجه برخی از ناشران به نیازهای محتوایی مردم است. در تعامل با مردم، میتوان نیازهای مردم را بهتر شناخت و به مردم کمک کرد تا بتوانند در تولید و معرفی کتاب به یکدیگر سهیم باشند.
مسابقه «خودنویس» که اولین مسابقه طراحی شده نشر جام جم است، طوری طراحی شده است که ضمن جذابیت بخشهای مختلف در اجرای مسابقه، آزمایشی باشد برای مسابقات بزرگتر و فراگیرتر در آیندهای نزدیک. ما معتقدیم این مسابقه کمک میکند تا مردم بخصوص نوجوانان و جوانان ما این اعتماد به نفس را پیدا کنند که میتوانند ایدههای خود را تبدیل به کتابهای پرفروش کنند.
پست فطرت میانهرو!
تناردیه در همه کار و حتی در مکر و حیله، تعادل را نگاه میداشت. در پست فطرتی میانهرو بود؛ که چنین پست فطرتانی خطرناکترند؛ زیرا پستی نهادشان با تزویر و ریا درآمیخته است.
بینوایان، صفحه ۷۰۹
نویسنده: ویکتور هوگو
هر دو از یک دست برنمیآید
جنگ زیباییهای هراسآوری دارد که در این باره چیزهایی گفتهایم. اما جنگ زشتیهایی نیز دارد که از همه پلیدتر و نفرتانگیزتر به یغما بردن آسیای مردگان است پس از پیروزی؛ یعنی به هنگامی که نخستین سپیده سحری پس از پایان جنگ بر اجساد بیجان و بیدفاع میتابد.
چه کسانی مردگان را غارت میکنند؟ چه کسانی پیروزی را با پلیدی میآلایند؟ این دزدان چه کسانی هستند که پس از پیروزی به رزمگان هجوم میآورند؟ بعضی از دانایان و از جمله ولتر معتقدند غارتگران همان فاتحانی هستند که به افتخار دست یافتهاند؛ و میگویند که غارتگری کار پیروزمندان است و دیگران در این میان کارهای نیستند. بر اساس این نظریه، همان کسانی که در جنگ فاتح شدهاند، و صحیح و سالم ماندهاند، به جان کسانی میافتند که بیجان و بیدفاع بر خاک افتادهاند، و آنها را لخت میکنند. این فاتحان، قهرمانان روزند و خفاشان شب؛ و خود را مجاز میدانند که از جسدی که خود بر خاکش انداختهاند دزدی کنند. اما ما با این نظریه موافق نیستیم؛ به کف آوردن تاج افتخار و در آوردن کفش از پای مردگان، هر دو از یک دست برنمیآید.
بینوایان، صفحه ۶۴۵
اثر: ویکتور هوگو
دو از ده
دو سال از دهه چهارم زندگیام تمام شد؛ دههای که برای خودم به صورت ویژه تعریف کردهام تا خیلی کارهای مهمی در آن انجام دهم. انگار همین چند هفته پیش بود که برچسب دهه چهارم زندگی را در این وبلاگ ایجاد کردم اما دو سال گذشته است!
امروز تولد ۳۲ سالگیام است. ۳۲ سال پیش در شب ششم محرم به دنیا آمدم و نامم قاسم شد. پس از ۳۲ سال باز به ماه محرم رسیدهام اما این بار اوضاع متفاوت است. این بار مجموعهای از اعمال و رفتار و اعتقادات دارم که نمیتوانم مانند قاسم بن الحسن علیه السلام مطمئن بگویم مرگ در راه خدا برایم از عسل شیرینتر است.
یک سالی که گذشت سال خوبی بود نسبت به سال اولی که از این دهه گذشت. بدیهای کمتری داشتم و مراقبت بیشتری؛ اما حتما مطلوب نبود. شاید در پایان سال دوم از دهه چهارم بتوانم نمره دو از ده را به خودم بدهم.
جهان و شرایط محیطی پیچیده است و نفس پیچیدهتر. مسئولیتها روز به روز سنگینتر میشود و عقبماندگیها بیشتر... قو علی خدمتک جوارحی.