وقتی خرداد سال گذشته پویش درخواست از «بیان» برای توسعه خدمات «بلاگ» رو ایجاد کردم، احساس میکردم که نیاز هست بین مدیران و کاربران بیان ارتباط بهتری شکل بگیره. یک سرویس وبلاگ نویسی، نیاز مبرم به پاسخگویی به کاربران داره و توسعه مستمر. مدیر بیان خیلی زود به این پویش واکنش نشان داد و در همان خرداد ماه به همراه چند بلاگر دیگه به دفتر بیان رفتیم و با آقای قدیری صحبت کردیم (گزارش جلسه).
ایدهها و پیشنهادهای مختلفی در اون جلسه گفته شد و نقدها و مشکلات هم بیان شد. آقای قدیری با حوصله برای هر کدوم دلایلی آوردند و برخی رو انجام نشدنی و برخی رو انجام شدنی دونستن ولی بزرگترین مشکل بلاگ، کمبود منابع مالی بود و هست. گفتم هست چون ارتباط من با آقای قدیری از اون به بعد ادامه داشت و بعضا پیگیریهای کاربران از سرانجام پویش رو به ایشون منتقل میکردم.
در ادامه آن پویش، نقل بلاگ یک پویش جدید ایجاد کردند به نام کمکی از ما برمیاد؟ و من رو دعوت کردند.
پیشنهادهای من برای حل مشکل بلاگ خیلی ساده است: درآمدزایی!
- درآمدزایی از محل تبلیغات: کاربران باید بپذیرند که در وبلاگشون تبلیغات دیده بشه یا اگر تبلیغات نمیخوان باید این امکان اختیاری رو از بیان بخرند. حتی مثلا ماهی هزار تومان هم به ازای هر کاربر باشه، میشه امکان اختیاری ۱۲ هزار تومانی تعریف کرد. اگر دست کم ۵۰ هزار کاربر رو در نظر بگیریم، درآمد سالیانه ۶۰۰ میلیون تومانی از این طریق حاصل میشه. تعداد کاربران بلاگ حتما بیشتر از این عدد هست ولی تعداد کاربران فعال رو مدیرانش بهتر میدونن و بهتر میتونن تصمیم بگیرن. ضمن اینکه درآمد یعنی توسعه، توسعه هم یعنی افزایش کاربران فعال.
- درآمدزایی از صندوق بیان: من از سال ۹۰ کاربر بلاگ بودم و از فضای ۳ گیگ اختصاص داده شده، ۲۰۰ مگابایت استفاده کردم، یعنی چیزی حدود ۶ درصد. به نظرم بلاگ میتونه برای مشترکانی که بالای ۵۰۰ مگابایت یا ۱ گیگ استفاده دارن، هزینه امکانات اختیاری بگیره چون معمولا این افراد، شخصیتهای حقوقی و سازمانی هستن و نه کاربران معمولی.
- درآمدزایی از امکانات اختیاری: به نظرم هزینههایی که برای امکانات اختیاری در نظر گرفته شده، خیلی پایینه. این قیمتها برای چند سال پیش هست و حتما با تورم چند سال اخیر میتونه افزایش پیدا کنه. به طور مثال همین صندوق بیان، ارتقای به فضای ۵ گیگ رو با سالیانه ۲۰ هزار تومان انجام میده. به نظرم برای این مورد نیاز هست که تصاعدی هزینهها بالا بره. یعنی میانگین استفاده کاربران معمولی رایگان باشه، بعد هم هزینه اندکی باشه ولی هر چه بالاتر میره، چندین برابر بشه. اینطوری افرادی که دارن فیلم آپلود میکنن و یا برای انتخابات و ... میان از امکانات رایگان یا کمهزینه بیان استفاده میکنند، دیگه اینجا نمیان یا اگر بیان باید هزینهاش رو بپردازند.
البته که جذب اسپانسر و سرمایهگذار هم یکی دیگر از راهها برای حل مشکلات مالی است که حتما توسط آقای قدیری دنبال میشود.
به رسم پویشها و چالشها، دعوت میکنم از بزرگوارانی که در جلسه با آقای قدیری همراه من بودند: میم صاد آنلاین، حریری به رنگ آبان، قصر خیال و همچنین بانوچه، ام شهرآشوب، لاجوردی، لوسی می، فانوس، مرد بارانی.
بهار شد، در میخانه باز باید کرد
به سوی قبله عاشق، نماز باید کرد
نسیم قدس به عشاق باغ، مژده دهد
که دل ز هر دو جهان بینیاز باید کرد
نوروزتان مبارک. ان شالله که در سال جدید ظهور مهدی موعود (عج) را جشن بگیریم.
سال ۹۸ با همه سختیهای آن تمام شد. همه امیدواریم سال جدید سال خیر و برکت و خوشی و شادمانی باشد. هر چند که همه معتقدیم سال ۹۸ علیرغم همه سختیها، جلوههای شکوهمندی از پیشرفت فرهنگ عمومی را شاهد بودیم. کمک مردمی در سیل، حضور مردمی در تقابل با دشمنی که با نامردی سردارمان را به شهادت رساند، مراعات و کمک مردم در مقابله با بیماری کرونا، ارتقای نظارت اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر،چه مردم با مردم و چه مردم با مسئولین و البته کمرنگ شدن دورویی و نقاق به نظرم نمونههایی از این پیشرفت فرهنگ عمومی است. این پیشرفتها معمولا در سایه ناملایمات و سختیها تسریع میشود. اتفاقاتی که ملت ایران برای نقش آفرینی جهانی نیازمند این آزموده شدنها است که به لطف خدا از آنها موفق بیرون خواهد آمد.
اما تفاوت سال ۹۹ با سال ۹۸ در چیست؟
سه نفر را فرض کنید که برایشان اتفاقات سخت مشابهی میافتد. نفر اول اراده میکند و با آن اتفاق مبارزه میکند و آن تهدید محیطی را به فرصت تبدیل میکند. نفر دوم آن اتفاق را جدی نمیگیرد و تمسخر میکند و نفر سوم افسردگی میگیرد و مدام از روزگار و زمانه شکایت میکند. سرنوشت هر کدام از این سه مشخص است.
سال ۹۹ هم در صورتی خوب و همراه با خیر است که ما بخواهیم. تا ما مردم نخواهیم، پیشرفتی صورت نخواهد گرفت. «اراده» و ارتقای توانایی خود برای بهتر کردن اوضاع باید در تک تک بوجود بیاید و هر کدام هر وظیفهای که داریم را بهتر از گذشته انجام دهیم.
امیدوارم که سال جدید، با غلبه فوری بر ویروس کرونا به شرایط عادی برگردد و شاهد اتفاقات خوب و خوشایند باشیم.
نورزتان باز هم مبارک.
ویروس منحوس کرونا این روزها در صدر اخبار کشور و حتی جهان است. ویروسی با سرعت انتقال بالا که قرنطینه شدن یکی از راهکارهای جدی برای شکست آن است. در روزهای قرنطینه مصرف رسانهای مردم بالاتر از همیشه است. مطالعه کتاب، تماشای فیلم و پویانمایی، بازیهای رایانهای و گشت و گذار در رسانههای اجتماعی، غالب فعالیت مردم شده است. اما آیا فقط باید مصرف کننده محتوا باشیم؟ آن هم در عصر رسانههای دیجیتال؟
سال گذشته مسابقه خودنویس را برای کشف استعدادهای داستان بلند برگزار کردیم. حالا نوبت آن شده است که در دوره جدید نشرسرای خودنویس مشارکت با مردم را مستمرتر از گذشته پیگیری کنیم. در این روزهای کرونایی باید کنار هم باشیم تا بر استرس کرونا که اتفاقا باعث تشدید تلفات آن میشود، غلبه کنیم.
مسابقهای ترتیب دادهایم که زیر ۱۰۰ کلمه از کرونا بنویسیم. از موقعیتهای داستانی یا داستانکهایی که میتوان برای کرونا و نحوه مواجهه با آن نوشت. خوشحال میشویم اگر بومیتر باشد. اگر میتوانید در مورد شهر و روستای خود بنویسید. در مسابقه خودنویس از ۲۹ استان کشور با ما همکاری کردید، این بار هم کمک کنید که تجربه زیسته در این شرایط سخت را با هم مکتوب کنیم.
منتظر آثار هم شما هستیم. فقط علاوه بر ایمیل، دایرکت اینستاگرام و صفحه ادمین تلگرام که در پوستر آدرسهای آنها را مشاهده میکنید، میتوانید با هشتک #کلمات_علیه_کرونا نیز در صفحات مجازی به انتشار مطلب اقدام کنید. سعی میکنیم که همه آنها را رصد کنیم و در مسابقه شرکت دهیم.
هر روز پس از بررسی محتوای ارسالی، تمامی محتواهای در چارچوب قانون منتشر خواهد شد. پس از پایان فروردین و به یاری خداوند شکست کرونا، به ۳ نفر از بهترینها جوایز ۱ میلیون تومانی، ۷۰۰ هزار تومانی و ۵۰۰ هزار تومانی تقدیم میشود.
به دعوت بانوچه به چالش نامه برای .... آقاگل دعوت شدم. اول فکر میکردم فقط شخصیتهای کارتونی را میتوان نوشت. سعی کردم کارتونهای مورد علاقهام را به خاطر بیاورم: واتو واتو پرندهای اعجاب انگیز، دور دنیا در هشتاد روز، سیلاس، ای کیو سان یا حتی فوتبالیستها! بعدش حتی میتیکمان و کارتونی روباتهایی که حتی اسمش رو یادم نیست. هیچ کدام قانعم نکرد برای نوشتن. چون شخصیتی آنقدر برایم محبوب نبود که بخواهم برایش نامه بنویسم.
اما پست آقاگل را که خواندم و پای کتاب وسط آمد، دیدم چقدر کارم راحتتر شد. بینوایان کتاب داستانی مورد علاقهام، شخصیتهای دوست داشتنیای دارد که میتوان برای او نامه نوشت: مثلا همین ژآن والژان. البته در کارتونی که بچگی دیدیم شاید کوزت پررنگتر از ژان والژان باشد و به همین دلیل خیلی کازتون بینوایان را به خاطر ندارم.
سلام به همه دوستان خوبم
قالب وبلاگ رو عوض کردم و سعی کردم بخشهای مختلف وبلاگ رو بیشتر و بهتر در دسترس شما قرار بردم.
بخش یادداشت در واقع پستهایی هست که توسط خودم نگارش شده و از جایی کپی نشده. در بخش یادداشت، فقط آخرین پست نمایش داده میشه و در ستون کناری اون عناوین ۱۰ یادداشت آخر رو میتونید ببینید و کلیک کنید.
در بخش نقل قول هم میتونید فرازهایی از کتبی که در حال مطالعه اونا هستم رو ببینید. این بخش توسط خودم گزینش میشه ولی توسط من نوشته نشده. در ستون کناری نقل قول هم میتونید عناوین ۷ نقل قول آخر رو ببینید.