آتش به اختیار و ترقه بازی؛ درست یا نادرست؟
در دیدار 17 خرداد رهبری با دانشجویان برخی کلیدواژهها دستمایه مباحثه و حتی اختلاف شده است؛ از جمله «آتش به اختیار» و «ترقه بازی». کلیدواژههایی که شاید اگر همان افرادی که آن را دستمایه بحث قرار دادهاند در آن جلسه حضور داشتند و زمینه سخنان پیش آمده در آن جلسه و صحبتهای دانشجویان را میشنیدند، انقدر برایشان مبهم نبود. افرادی که عموما حتی سخنرانی ایشان را کامل ندیدهاند یا نخواندهاند چه برسد که سخنان دانشجویان را شنیده باشند. در این چند روز از افرادی که چنین پستهایی در فضای مجازی منتشر میکردند، میپرسیدم که سخنان کامل یا لااقل چند جمله قبل و بعد از آن را دیدهاید یا خواندهاید؟ و عموما پاسخ این بود که خیر.
بر خود لازم دانستم به جهت حضور در آن جلسه نکاتی چند را بنویسم:
- آتش به اختیار:
راجع به این کلیدواژه ذکر چند نکته ضروری است:
- مخاطب آتش به اختیار دانشجویانی هستند که به قول رهبری حرفهای سنجیده و پخته و دقیقی زدهاند. آنها آدمهای نادان و کودنی نیستند تا اهل عمل غیرقانونی و افراطی باشند. آنها تندترین نقدها از عملکرد اکثر دستگاههای کشور را به صورت قانونمند در حضور شخص اول کشور بیان کردند اما افراطیگری نکردند و باور دارند که حرفهایشان در کشور اثر دارد و نیازی به عمل غیرقانونی نیست.
- رهبری اجازه آتش به اختیار را به این شرط میدهند که ارتباط با ستاد مرکزی قطع باشد یا ستاد مرکزی مختل و تعطیل باشد نه در همه جا. دامنه آن را هم با توجه به نقدهای دانشجویان مشخص میکنند که در حوزههای فکری، فرهنگی و سیاسی است. واقعا آیا اگر ستاد مرکزی پاسخگوی نیازهای کشور نبود، راه حل جز این است که مردم کمکی برای بهتر شدن شرایط کنند؟ اساسا آیا بیداری مردم و به ویژه قشر دانشجو که مؤذن جامعه است، پدیده بدی است؟
- رهبری اجازه آتش به اختیار را به کسانی میدهند که افسر جوان جنگ نرم هستند و از اصطلاح فرمانده در میدان جنگ استفاده میکنند. طبیعتا فرمانده در میدان جنگ، اگر آتش به اختیار هم باشد، آتش را به روی مردم خودش نمیگشاید. در جنگ نرم هم آتش به اختیار در مورد دشمن است. یعنی اگر میبینید که مسئولین مقابل تهاجم فکری و فرهنگی دشمن کاری نمیکنند، شما در نقد خصمانه دشمن آزادید.
- ترقهبازی:
در جلسهای که گفته شد، قبل از سخنرانی رهبری، یکی از دانشجویان در سخنانی گفت که امنیت کشور ما پایدار است و با این ترقهبازیها دل کسی شور نمیافتد. استفاده رهبری از این کلیدواژه در فرمایشات خودشان را نباید ریشخند غم مردم تصور نمود.
اطلاق ترقهبازی به حادثه تروریستی، ریشخند ضعف تروریستها است که پس از چند سال محاصره ایران در آتش ترور، فقط توانشان همین بود و خللی در امنیت کشور وارد نشده است. اطلاق ترقهبازی به حادثه تروریستی صدور پیام آرامش به مردم عادی جامعه بود که ممکن است به دلیل این اتفاق دلشوره ناامنی گرفته باشند و با این پیام بدانند این اتفاق نه بزرگ بود و نه تکرارشدنی. عدهای گویا فراموش کردهاند که گوینده ترقهبازی خودش قبلا ترور شده است و بیش از آنها تلخی ترور را میداند.
متأسفانه در فضای روانی ایجاد شده، افراد منصف هم صحبتهای تقطیع شده یک نفر را از رسانههای مخالف او میشنوند و قضاوت میکنند. کاری که حتما خودشان هم در خلوت خودشان آن را عقلانیت و روشنفکری نمیدانند.