پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دندانپزشکی» ثبت شده است

یادداشت شخصی

دندانپزشکی اطفال!

دو سال پیش که دندانی از دخترکم پوسیده شد، رفتیم دندانپزشکی. دندانپزشک گفت: «فعلا خیلی کوچیکه و همکاری نمی‌کنه؛ مرتب مسواکش را بزنید و سال بعد دوباره بیاریدش.» 

سال بعد که دندان بیشتری از دخترکم پوسیده شده بود، بردیم دندانپزشکی. دندانپزشک گفت: پوسیدگی جدی است. ولی کار من نیست. ببرید یک مرکز تخصصی که برای دندانپزشکی اطفال است و ترمیم را انجام دهید. کمی نگران شدیم. به یک درمانگاه تخصصی دندانپزشکی بردیم و یک مطب دندانپزشکی. گفتند: فعلا کوچک است و همکاری نمی‌کند. امر واجبی نیست. ببرید و سال بعد بیاورید.

دیروز دخترکم را بردیم یک درمانگاه دنداپزشکی که مخصوص اطفال بود. خانم دندانپزشک از دخترک پرسید: «اسمت چیه؟». دخترم جواب نداد. خانم دندانپزشک بلافاصله نتیجه گرفت: «این بچه همکاری نمی‌کنه. پوسیدگی‌اش جدی هست و به عصب رسیده. ببریدش بیمارستان مفید که بچه رو بیهوش کنند و کاراش رو انجام بدند».

پرسیدم: «بیهوش کنند!؟» 

گفت: «نه بیهوش کامل نیست. شبیه خواب می‌مونه».

آمدیم بیرون و با پرس و جو به یک مطب خصوصی دندانپزشکی مخصوص اطفال رسیدیم. رفتیم به مطب. یک مطب پر از وسیله‌های بازی و دفتر نقاشی و دکور متناسب با روحیه کودکان. دخترم در زمان انتظار یک نقاشی کشید و وقتی نوبت ویزیت شد، آن نقاشی را به خانم دکتر داد. خانم دکتر با روحیه‌ای خوب گفت: «چه نقاشی قشنگی. حتما نگهش میدارم همیشه پیش خودم بمونه». خانم دکتر گفت که به عصب رسیده و جای دیگه ببرید بیهوش می‌کنند ولی برای بچه خوب نیست. گفتم بیهوشی یا خواب؟ گفت: «میگن خواب ولی در ایران چنین چیزی نداریم. داروی بیهوشی رو با دوز کمتر تزریق می‌کنند. کمک کنید که همکاری کنه که انجام بدیم. خیلی زود تموم میشه.» در اینترنت هم که اسمش را جستجو کرده بودیم به فرزی دستش اشاره کرده بودند. اعتماد کردیم.

روی یونیت دندانپزشکی که نشست، برایش پویانمایی مورد علاقه‌اش را پخش کردند. دخترکم خیلی خوب همکاری کرد. درد داشت و گریه می‌کرد ولی کار خیلی زود تمام شد.

نتیجه‌گیری با خودتان. چه در مورد گوش کردن به حرف پزشک‌هایی که حوصله همکاری با بچه را ندارند و دندان دخترکم را به این روز انداختند و چه در مورد نحوه تعامل با کودک در روزهایی که می‌تواند خاطره بدی برایش شود.