سریال پدر با همه فراز و نشیبها و ایرادات محتوایی در جهتگیریها و در اتفاقات، توانسته است مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بنشاند. دیشب هنگام شروع سریال تذکر داده شد که این قسمت حاوی صحنههای غمگین است تا کسانی که تمایل ندارند نبینند.
پدر در قبرستان به خدا شکوه میکرد که چرا مرا با داغ فرزند امتحان کردی؟ با پول و مال و جان امتحان میکردی. پدر در دل شب به خدا گلایه میکرد که چه کنم و چه کنم و ...؟
حتما کسانی که فرزند دارند میتوانند کمی با پدری که داغ فرزند دیده است همدردی کنند اما تصور و خیال کجا و داغ کجا؟
به این فکر میکردم که چقدر دل و روح بزرگی دارند پدران و مادران شهدای ما که خودشان با دست خودشان فرزندشان را به آغوش شهادت میفرستند. قدرشان را بدانیم و آنها را تاج سر خود کنیم. به آنها که زخم زبان میزنند باید گفت که با زخم زبان زدن فقط خودت را کوچک میکنی، آنها داغ فرزند را با توکل به خدا صبوری میکنند، زخم زبان که کاری نمیکند.
منم یه مادرم، پسرمو دوسش دارم
ولی جوانمو به دست بیبی میسپرم
بیبی قبول کنه بشه مدافع حرم
برای نوسازی هر پدیدهای، ابتدا نیازمند شناخت آن پدیده (ماهیت آن و محیط پیرامونی پدیده) و کارکردن آن هستیم. سازمان صدا و سیما یکی از بزرگترین سازمانهای فرهنگی ایران است که به فرموده امام خمینی (ره) باید تبدیل به یک دانشگاه عمومی شود؛ به نظر میرسد که علیرغم زحمات کشیده شده طی دهههای گذشته، این سازمان بزرگ و مهم، کماکان با جایگاه مطلوب خود جهت نقشآفرینی در فرهنگ انقلاب اسلامی فاصله دارد.
جهت حفظ ماهیت گزارش راهبردی و تبدیل نشدن آن به کتاب یا مقاله پژوهشی نیازمند آن هستیم که از تکرار مکرراتی که مخاطبان فرهیخته این گزارش راهبردی از آن آگاهند، صرفنظر کنیم و با مروری کوتاه از تاریخچه صدا و سیما به چالشهای این سازمان بپردازیم. از میان چالشهای موجود، یکی از مهمترین چالشها – که محل مناقشه بسیاری نیز هست- یعنی لزوم یا عدم لزوم انحصارزدایی، انتخاب شده است. در این گزارش راهبردی سعی شده است پس از بررسی پیشینه پژوهش و بیان نظرات موافق و مخالف، نتیجهای عالمانه و عاقلانه و در جهت تعالی آرمانهای انقلاب اخذ شود. با توجه به شرایط موجود توصیه شده است که انحصارزدایی از صدا و سیما با رعایت گامهایی در ساحتهای مختلف قانونی، زیرساختی، فرهنگی و ... انجام پذیرد.
متن کامل این گزارش راهبردی را میتوانید از مرکز پژوهشی آرا تهیه فرمایید.
* این گزارش راهبردی بخش نخست سلسله گزارش راهبردی «نوسازی سازمانهای فرهنگی ایران» است.
مدیریت کار پراسترس، وقتگیر و طاقتفرسایی است. برخی از اندیشمندان آن را «هنر انجام دادن کار توسط دیگران» تعریف کردهاند که سختی کار را نشان میدهد؛ زیرا بسیاری مواقع به وجود میآید که مدیر چیزی میخواهد و بدنه سازمان چیز دیگری! حال اگر این سازمان، سازمان عریض و طویل و بزرگی باشد و توانایی تغییر نیروها را تا حد زیادی از دست مدیر خارج کند، این مشکل بیشتر است. به این اضافه کنید که این سازمان، «سازمان رسانهای» باشد که از بسیاری جهات اداره آن سختتر از سایر سازمانها است؛ چه از نظر سرعت تحولات، تأثیرات فناوری جدید بر آن، کارکنان ویژه، محیط غیرقابل کنترل، رقبای قدرتمند و...
به دلیل علاقهام به حوزه رسانه، عزت الله ضرغامی را به دور از تبلیغات رسانهای له یا علیه او زیر نظر داشتم. تغییرات بزرگ صدا و سیما در دوره او محسوس بود. تحولات کیفی در برنامهها به خصوص در دوره 5 ساله اول مسئولیت ایشان و تحولات کمی در دوره 5 ساله دوم برنامههای ایشان واضح و مبرهن است.
بازتر کردن فضا نسبت به دوره قبلی صدا و سیما، پررنگ کردن برنامههای گفتگومحور، اهتمام بیشتر در گنجاندن موضوعات مرتبط با خانواده، استفاده از آرشیوهای خاک خورده صدا و سیما، میدان دادن بیشتر به جوانان، پافشاری بر اصول انقلاب اسلامی بدون در نظر گرفتن از دست دادن محبوبیت و ... از نقاط برجسته مدیریت ایشان در صدا و سیما بود. مدیریتی که با جملاتی تحسین آمیز از سوی رهبر معظم انقلاب در پایان دوره ده ساله ارج نهاده شد:
«تلاش و کوششی خستگیناپذیر و دلسوزانه و مبتکرانه» و «توانستند رسانهی ملّی را در دورهی مسئولیت خود به پیشرفتی چشمگیر برسانند که بتواند در عرصههای گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقشی مؤثر ایفاء کند.» جملاتی است که در حکم محمد سرافراز، در مورد عزت الله ضرغامی گفته شده است.
هر چند به هر حال هیچ شخص و مدیری خالی از اشکال نیست؛ به طور مثال برخی انتصابات اشتباه ضرغامی بخصوص در سالهای پایانی، شاید نقطه قوت سالهای ابتدایی مدیریت ایشان که همانا مشورت با نخبگان از تفکرات گوناگون بود را به دست فراموشی سپرد. هرس نکردن ساختار عریض و طویل صدا و سیما در عمل نیز یکی دیگر از اشکالات دوره مدیریتی ایشان بود.
اما در هر صورت قطعا پیشرفت چشمگیر در دوره مسئولیت ایشان محسوس بود که جا دارد به او خسته نباشید عرض کنیم و همانطور که خوش استقبال هستیم، خوش بدرقه هم باشیم.