پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصر» ثبت شده است

نقل قول

غروب آفتاب باشکوه‌تر از اهرام مصر!

ویل دورانت در جلد اول «تاریخ تمدن» درباره تمدن مصر و عظمت اهرام آن فراوان سخن می‌گوید. پس از آن جملاتی نقل می‌کند که قابل تأمل است:

با وجود اطلاع یافتن بر این جزییات، هنگامی که از این نقطه دور می‌شویم چندان شاد نیستیم؛ این از آن جهت است که در این ضخامت و عظمت بنا نوعی توحش اولیه، و اگر دوست دارید توحش زمان جدید را ملاحظه می‌کنیم. حافظه و خیال بیننده است که چون با تاریخ در هم می‌آمیزد، برای این بناها آن اندازه عظمت قائل می‌شود؛ این بناها به خودی خود، دلیلی بر غرور باطل و مسخره‌آمیز است، چه هر یک گوری است که با آن می‌خواسته‌اند برای مردگان زندگی جاوید فراهم آورند. شاید عکسبرداری در مبالغه‌ای که نسبت به عظمت اهرام شده بی‌تأثیر نباشد، چه در عکس، همه چیز جز پلیدی‌ها منعکس می‌شود و منظره‌ای از زمین و آسمان که در عکس می‌آید بر عظمت کار آدمی می‌افزاید. به نظر من، غروب آفتاب در جیزه بسیار باشکوه‌تر از اهرام است.

 

تاریخ تمدن

نویسنده: ویل دورانت، جلد اول، فصل هشتم: مصر

چرا جایگاه رهبری در انقلاب ضروری است؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 16 هفته نامه سرخط منتشر شده است.

 

از ابتدای انقلاب اسلامی ایران، همواره جایگاه رهبری مورد مناقشه عده قلیلی از قدرت طلبان، غرب‌گرایان، مغرضان و اگر خوش‌بینانه بنگریم افراد نامطلع  با انقلابیون اسلام‌گرا بود. آن‌ها به بهانه جمهوریت و با پیش فرض اینکه این نوع حکومت به دیکتاتوری می‌انجامد، مخالفت خود را با جایگاه ولایت فقیه و رهبری اعلام می‌کردند. حضرت امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی با ارائه استدلال‌هایی که منجر به گزاره «این ولایت فقیه است که جلوی دیکتاتوری را می‌گیرد.» توانست نظر مردم را برای قانونی کردن این حقیقت در قانون اساسی کشور جلب کند.

مخالفان جمهوری اسلامی طی 34 سال گذشته نیز همواره به بهانه‌های گوناگون به این موضوع می‌پرداختند تا باعث حذف این جایگاه و یا تضعیف آن شوند. اما به راستی چرا این جایگاه تا این حد مهم است؟

انقلاب مصر یکی از انقلاب‌هایی است که اخیرا مشاهده کردیم و تقریبا همه ما از اخبار مربوط به آن مطلع هستیم. عدم حضور یک رهبر که مورد قبول همه طرف‌ها باشد، منجر به انحراف انقلاب از آرمان‌هایی بود که مردم به خاطر آن قیام کرده بودند و باعث شد که پس از گذشت یک سال از آغاز ریاست جمهوری محمد مرسی و در اعتراض به عملکرد او، دوباره خون‌هایی از مردم ریخته شود و درگیری بر سر قدرت میان گروه‌ها و جناح‌های مختلف بالا بگیرد. در این میان مشاهده می‌کنیم که خون‌های دیگری از مردم ریخته می‌شود، در راه پیشرفت مصر فرصت‌سوزی می‌شود و اتفاقاتی ناخوشایند دیگری که به همراه دارد. در حالی که در صورت وجود یک رهبر عادل، مؤمن، قدرتمند و مردمی، هم انقلاب ذره‌ای منحرف نمی‌شد و هم نیازی به خون دادن مجدد مردم نبود.

در انقلاب اسلامی ایران نیز انقلاب را بدون رهبر فرض کنیم و حوادث تاریخی را مرور کنیم، متوجه نقش بی‌بدیل رهبری در حفظ انقلاب، جامعه و کشور خواهیم شد. فرض کنیم در حوادث مرتبط با بنی‌صدر، کودتاهای مختلف، ترورهای نیروهای اصلی انقلاب، 8 سال جنگ تحمیلی، تورم‌های شدید ناشی از عمل به برنامه‌های اقتصادی سرمایه‌داری در دولت دوم سازندگی، حوادث 18 تیر 78، اتفاقات مجلس ششم، فتنه 88 و حوادث مشابه از نعمت تکیه‌گاه مستحکمی مانند رهبر انقلاب بی‌بهره بودیم؛ آیا دوری انقلاب از انحراف با این شرایط قابل تصور بود؟

یادداشت

تکرار سی‌ساله!

 
دیروز سخنان رهبر معظم انقلاب بازتاب‌های مختلفی در بین مسلمانان جهان و البته رسانه‌های جمعی داشت. اما در این بین بوق‌های تبلیغاتی دشمن، همان کاری را کردند که در طی سالیان سال علیه جمهوری اسلامی انجام می‌دادند. به ذکر یک مثال بسنده می‌کنم.

تمام کسانی که صحبت‌های رهبر معظم انقلاب را به طور کامل گوش کردند، متوجه شدند که بن‌مایه اصلی فرمایشات ایشان در مورد اتفاقات مصر، استقلال‌خواهی مردم مصر بود در برابر وابستگی دولت حسنی مبارک به آمریکا. دومین نکته هم که تاکید فراوانی بر آن داشتند این بود که مصر، قبل از دولت حسنی مبارک و قبل از وابستگی به آمریکا، رهبر دنیای عرب بود و بنابراین باید وابستگی به آمریکا را قطع کنند.

اما بی‌بی‌سی فارسی گزارش جالبی از این سخنان داد؛ بی‌بی‌سی با انتخاب گزینشی جمله: «حوادث امروز شمال آفریقا برای ملت ایران معنی خاصی دارد. این همان چیزی است که همیشه به عنوان حدوث بیداری اسلامی به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی گفته می‌شود.» و تاکید و برجسته کردن این جمله، باز همان کاری را کرد که مقام معظم رهبری پیش‌بینی کرده بود:

«برادران و خواهران عزیز! اینها تجربیات ما است، من به عنوان برادر مسلمان شما و از سر تعهد دینی، آن را با شما درمیان گذاشتم. بوقهای تبلیغاتی دشمن مانند همیشه فریاد خواهند کرد که ایران میخواهد دخالت کند، میخواهد مصر را شیعه کند، میخواهد ولایت فقیه را به مصر صادر کند و میخواهد و میخواهد... این دروغها را سی سال است میگویند تا ملتهای ما را از یکدیگر جدا و از کمک یکدیگر محروم کنند و مزدوران آنها هم آن را تکرار می‌کنند.»