پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نرمش قهرمانانه» ثبت شده است

آیا نرمش قهرمانانه لزوما به معنی صلح است؟

* این یادداشت به عنوان سرمقاله شماره 28 هفته نامه سرخط منتشر شده است.

 

رابطه ایران و آمریکا پس از تسخیر لانه جاسوسی در اوایل انقلاب توسط مردم، یک طرفه از سوی این کشور قطع شد. پس از آن بود که آمریکایی‌ها به دلیل از دست دادن منافعشان در ایران که یکی از قوی‌ترین متحدان آن کشور در خاورمیانه بود، احساس خطر کردند. این احساس خطر با ایجاد یک نظام اسلامی که ماهیتا با استکبار در تضاد است، بیشتر هم شد. وقوع انقلاب اسلامی در ایران، منتج به پراکندن عطر خوش آن در دنیا شد و رفته رفته با قوی شدن ساخت درونی نظام و موفقیت‌های سیاسی در عرصه داخلی و بین المللی و همچنین موفقیت‌های علمی، امید ملت‌های تحت ستم دیگر برای آزادی از یوغ استکبار بیشتر و بیشتر شد. بسیاری معتقدند بیداری اسلامی که در سال‌های اخیر جدی‌تر شده است، تا حد زیادی مدیون انقلاب اسلامی ملت ایران است.

ایران اسلامی با وجود دشمنی‌های گسترده از حمایت از حمله صدام به ایران گرفته تا تحریم‌های همه جانبه و از ترور شخصیت‌های سیاسی گرفته تا ترور دانشمندان به سرعت در حال پیشرفت عادلانه است. در این میان البته می‌توان تاکتیک‌ها را تغییر داد اما همواره اصول و آرمان‌ها ثابت است. «نرمش قهرمانانه» واژه‌ای است که این روزها بسیار بر سر زبان‌ها افتاده است و هر کسی تبیین و تفسیر خود را از این استراتژی رهبر معظم انقلاب دارد. اما با توجه به صحبت‌های ایشان چند مورد مشهود است که همه تبیین‌ها باید با حفظ این چارچوب‌ها ارائه شود:

  • تعریف: حرکت‌های صحیح و منطقی دیپلماسی با حفظ اصول انقلاب. بنابراین اگه حرکت‌های دیپلماتیک مطابق با منطق انقلاب نباشند، دیگر نمی‌توان نام «نرمش قهرمانانه» بر آن نهاد.
  • بایدها: ایشان نرمش قهرمانانه را جایز می‌شمرند اما به شرط «تلاش فعال و مبتکرانه دیپلماسی»، «حفظ موضع قوی، معترضانه و تهاجمی»، «فراموش نکردن دشمن و مبارزه» و «شناسایی آماج حمله دشمن». بنابراین مواضع منفعلانه و گاهگاه غیرتهاجمی و حتی دوستانه، نرمش قهرمانانه محسوب نمی‌شود.
  • نبایدها: «تواضع مقابل قدرت‌های بین المللی بخصوص آمریکا»، «غفلت از رابطه صمیمانه با سفیران و نخبگان کشورهای اسلامی»، «جدا شدن ما از گروه‌های اسلامی»، «عبور از خط قرمزها»، «عدم توجه به آرمان‌ها» و «تندی‌های بی‌وجه» از مواردی است که نرمش قهرمانانه را محقق نمی‌سازد.
  • پشتوانه: همانطور که در تعریف «نرمش قهرمانانه» بدان اشاره شد، ایشان در جای دیگری نیز اشاره دارند که «همان چیزی که موجب دشمنی‌ها با ماست، همان چیز موجب پیشرفت دیپلماسی ماست.» لذا می‌توان با قوی کردن ساخت درونی نظام، حرکت‌های صحیح و منطقی بر اساس اصول انقلاب را محکم‌تر برداشت و نرمش قهرمانانه را محقق ساخت.

با توجه به چارچوب ذکر شده، نرمش قهرمانانه لزوما به معنی صلح نیست، همچنان که لزوما به معنی مقابله مستقیم هم نیست. نرمش قهرمانانه، رفتارهایی است که باید در عین حفظ چارچوب‌ها از انعطاف قابل توجهی برخوردار باشد که در نهایت منجر به پیروزی منطق انقلاب بر منطق استکبار شود که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «چالش اصلی، مقابله با نظام سلطه است.»

یادداشت

صلح امام حسن؛ درس ولایت‌پذیری به تاریخ

صلح امام حسن (ع) با معاویه از دشوارترین حوادثی بود که بر ائمه معصومین پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) از ناحیه «امت اسلامی» وارد شد. امام حسن (ع) بوسیله این صلح، با تحمل محنت طاقت‌فرسا به اهداف خود که «مراعات حکم خدا و قرآن و پیامبر و صلاح مسلمانان» [1] بود، نایل آمدند.

در جریان صلح، دوستداران حضرت (ع) عموماً دارای سه موضع بودند و هستند: دسته اول ایشان را به راحت‌طلبی و عافیت‌اندیشی متهم می‌کردند؛ دسته دوم از روی شور و احساس، آرزو می‌کردند که ای کاش ایشان از راه شهادت، زندگی می‌یافت و دسته سوم که جمع اندکی از مردم آن روزگار را شامل می‌شد، مطیع آن حضرت بودند.

دلایل صلح امام حسن (ع) به صورت مبسوط و مدلل در کتاب «صلح امام حسن (ع)، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه تاریخ» مرقوم است و در این مقال نمی‌گنجد اما به عنوان اصلی‌ترین دلایل می‌توان به چند مورد اشاره کرد:

- حفظ عقیده

- زنده نگه‌داشتن شیعیان، توجه به آینده جریان شیعی و جلوگیری از نابود شدن آن

- خیانت اکثریت یاران و نزدیکان

- آشکار کردن چهره معاویه برای مردم و زمینه‌سازی قیام عاشورا

البته در کنار این دلایل، مفاد عهدنامه را می‌توان به عنوان پیروزی امام حسن (ع) در صلح ذکر کرد. پس از صلح، معاویه به سرعت مفاد عهدنامه را زیر پا گذاشت و بدینوسیله رفته رفته گرد و غبار فتنه کنار زده شد. گرد و غبار فتنه‌ای که با روی کار آمدن یزید شرابخوار و میمون‌باز به کلی از بین رفت و باعث بیداری اسلامی گردید.

درسی که شیعیان از صلح امام مجتبی (ع) باید بیاموزند، این است که مخصوصا در زمان فتنه، در امر ولی خدا نباید تشکیک کرد و باید در صلح و جنگ بدون چون و چرا از ایشان تبعیت کرد. همیشه در تاریخ اسلام انسان‌هایی بوده و هستند که از رهبر خود پیشی گرفته و افراط کرده‌اند و دسته‌ای دیگر که بخاطر شک و شبهه‌ها عقب مانده‌اند. این دو دسته همواره باعث تضعیف جبهه اسلامی و موجب سوءاستفاده دشمنان اسلام از آن‌ها بوده‌اند.

همانطور که پس از انقلاب اسلامی ایران نیز افراد و گروه‌هایی وجود داشته و دارند که در زمانی که ولی فقیه با گفتار و کردار خود سعی بر شناساندن چهره واقعی منافقین به عموم مردم را دارند، ایشان را متهم به سازش می‌کنند و زمانی که چهره منافقین آشکار شده است و عزم بر اجرای احکام الهی است، ایشان را متهم به تندروی!

در دوره آخرالزمان و زمانی که فتنه‌ها سخت و شدیدتر خواهند شد باید تمام همت ما بر این باشد تا دشمن را حتی در لباس دوست بشناسیم. شناختی که بیش از همه نیاز به بصیرت دارد و بصیرتی که دارای سه ضلع است: «هوشمندی، شناخت دین خدا و تقوا.» [2]

 

پاورقی:

[1]- صلح امام حسن (ع)، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه تاریخ؛ گفتار نخست. نویسنده: شیخ راضی آل یاسین؛ مترجم: سید علی حسینی خامنه‌ای

[2]- آیت الله محمدتقی مصباح یزدی؛ سخنرانی در جمع ناظران شورای نگهبان؛ ششم اسفند 1389

 

* این یادداشت را می‌توانید در نسیم آنلاین ببینید.