پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ورع مطبوعاتی» ثبت شده است

ولنگاری رسانه‌ای!

* این یادداشت در شماره 28 روزنامه صبح نو منتشر شده است.

 

آزادی آرمان شکوهمند بشری است. هنگامی که افراد از آزادی صحبت می‌کنند، تفاسیر و مفاهیم مختلفی از آن را مدنظر قرار می‌دهند. طیف گسترده مفهوم انتزاعی آزادی، سبب شده است که پیرامون آن از اقوال گوناگون بحث‌هایی صورت پذیرد. آزادی بیان و آزادی مطبوعات ضمن آنکه درگیر همین مسئله است، در جوامع گوناگون به اشکال مختلف مورد مواجهه قرار می‌گیرد: جوامعی که ادعای آزادی کامل برای مطبوعات دارند، جوامعی که گاهی دچار اختناق مطبوعاتی می‌شوند و غالبا میان این دو و البته خودسانسوری مطبوعاتی!

 تاریخ بحث آزادی مطبوعات با تاریخ صنعت چاپ و نوع مواجهه دولت‌ها و اقتصاد حاکم بر نظام‌ها در جوامع غربی شروع می‌شود. از آنجا که کشورهای غربی در توسعه مطبوعات پیشکسوت بوده‌اند، تجربیات و تعاریف «آزادی مطبوعات» بیشتر یک گفتمان غربی است.

از جنبه نظری، سال‌ها آزادی مطبوعات در غرب با آزادی ناشران، روزنامه‌نگاران،‌ نویسندگان و صاحبان شرکت‌های بازرگانی در بیان و انتشار عقاید و اخبار مدنظر مترادف بود. در ابتدای قرن بیستم، آزادی مطبوعات با مشکل بزرگی مواجه شد و آن خود آزادی بیان و اندیشه نبود، بلکه عدم توانایی شهروندان در تکثیر و به ویژه توزیع عقاید و افکار و اندیشه‌هایشان بود که تحت وضعیت سیاسی، اقتصادی و فناورانه روز محدود شده بود. در واقع کسی می‌توانست آزادی بیان داشته باشد که یا صاحب رسانه‌های بزرگ باشد یا با آنان همفکر باشد وگرنه نمی‌توانست حرف خود را حتی به بخشی از مردم برساند.

غربی‌ها بیکار ننشستند و با انتشار گزارش «کمیسیون آزادی مطبوعات» در آمریکا در سال 1947 خود را نقد کردند؛ گزارشی که می‌توان آن را در سه نکته خلاصه کرد:

1. این سروصدا، سروصدای مردم نیست. 2. مطبوعات در خدمت مردم نیستند، بلکه در خدمت صاحبان و جناح‌های سیاسی و اقتصادی هستند. 3. آزادی مطبوعات، آزادی و حق انتشار روزنامه و مجله نیست، بلکه حق مردم در سودمند بودن محتویات آنها در جامعه است.

در دهه‌های اخیر دانشمندان غربی با ایجاد فناوری‌های جدید تولید و توزیع پیام راه‌های جدیدی برای آزادی بیان باز کردند که البته از بعضی جهات به آن نقدهایی وارد است. اما سؤال اینجا است که حتی اگر قرار باشد از آنها الگوپذیری کنیم، آیا وضع آزادی مطبوعات در کشور ما به حال کشور مفید است؟ به نظر می‌رسد که طرح چند پرسش می‌تواند در این راه به ما کمک نماید:

  • آیا رسانه‌های غربی نسبت به اوضاع کشور خود به «روشنگری» می‌پردازند یا به «سیاه‌نمایی»؟
  • آیا «قانون اساسی» و «ارکان حکومت» مورد هجمه واقع می‌شود یا «اشخاص» و «مسئولین» در تخلفاتی که کرده‌اند مورد نقد قرار می‌گیرند؟
  • آیا در کشورهای غربی، نسبت ناروا و بدون سند دادن به مسئولین، امری رایج و روزمره است؟
  • آیا همت آنان ایجاد اختلاف و بدبینی بین مردم نسبت به نظام حاکم بر آن کشور است یا ایجاد امید؟
  • آیا قوانین مصوب مورد نقد قرار می‌گیرند یا مقابل آن هوچی‌گری راه می‌اندازند؟
  • آیا عموم رسانه‌های غربی، به یکی از جناح‌ها به صورت مستقیم از نظر مالی وابسته است و به جای حزب ایفای نقش می‌کند؟ یا فرای منافع حزبی، کمی هم به منافع ملی و مسئولیت اجتماعی خود می‌اندیشد؟

اسلام به عنوان آیین جامع زندگی، آزادی را متعلق به همگان می‌داند. در اسلام درست است که آزادی بیان وجود دارد اما آیا انتشار مطلبی «خلاف واقع» باعث سلب آزادی دیگران در انتخاب مسیر صحیح نمی‌شود؟ امام خمینی (ره) با بیان مفهومی با عنوان «غش در تیترزنی» آن را حرام می‌دانند و رهبر معظم انقلاب الگوی مطبوعاتی مطلوب را «ورع مطبوعاتی» ذکر می‌کنند و ورع را اینگونه تعریف می‌کنند: «ورع یعنى چه؟ یعنى انسان از هر چیزِ شبهه‌ناکى که بوى مخالفت با دین از آن استشمام مى‌شود، اجتناب کند.»

از برخی مطبوعات و رسانه‌ها که نمی‌توان انتظار تقید به چنین الگویی داشت اما لااقل از آنان انتظار می‌رود که به «آزادی» نگاه «مبتذل» نداشته باشند. رسانه‌هایی که شعار «ادب مرد به از دولت او می‌دادند»، در عمل منتقدین سیاستمدار محبوب خود را با بدترین توهین‌ها و کاریکاتورها به لجن می‌کشند؛ یا در جایی دیگر به دلیل کینه حزبی خود از سیاستمدار داخلی دیگری، در آن گوشه دنیا یک رئیس جمهور مردمی و ضداستکبار را مسبب روزهای شوم آن کشور می‌دانند و فراموش می‌کنند که مسبب این روزهای شوم، دشمنی به نام آمریکا است که از هیچ نوع اقدام غیرانسانی علیه مردم یک کشور مستقل دریغ نمی‌کند نه ملتی که خواست استقلال و آزادی خود را حفظ کند. طنز تلخ قضیه آنجاست که همه این تناقضات رفتاری را انجام می‌دهند و مدعی عدم آزادی بیان هستند. این همان «ولنگاری فرهنگی» و رسانه‌ای است که مرزهای دین و اخلاق که هیچ، بلکه قیود رسانه‌های غربی در مورد کشورهای خود را هم نمی‌پذیرد.

با این همه «غش در تیترزنی» با «ورع مطبوعاتی» فاصله بسیار داریم

روزنامه «تهران امروز» در صفحه اول امروز (یازدهم دی 90) خود در کنار عکس سخنگوی شورای نگهبان تیتر زیر را آورده است:
«با رفتار غیرقانونی انحرافیون برخورد می‌کنیم» (+)
این تیتر از منظر عموم مخاطبان اینگونه برداشت می‌شود که سخنگوی شورای نگهبان اولا بر وجود انحرافیون صحه گذاشته و ثانیا رفتار غیرقانونی آنان را قابل برخورد دانسته است.
حال ببینیم متنی که در ذیل همین تیتر است، چه بوده:
«یکی از دغدغه‌هایی که این روزها مطرح می‌شود مربوط به جریان خاص یا همان جریان انحرافی است. بر اساس اظهارات و هشدارهای چهره‌های سیاسی، این جریان مبالغ هنگفتی برای کسب کرسی‌های مجلس نهم در نظر گرفته است. حال سوالی که مطرح است این که کدام نهاد و مرجع قانونی وظیفه برخورد با تخلفات این جریان را بر عهده دارد؟! دکتر عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوال خبرنگار «تهران امروز» در این زمینه وعده داد که شورای نگهبان با اقدامات غیرقانونی این جریان برخورد خواهد کرد. سخنگوی شورای نگهبان تصریح کرد: اگر رفتاری خلاف قانون صورت بگیرد قطعا با آن برخورد می‌شود ولی اگر این رفتار مغایر با قانون نباشد چه شورای نگهبان و چه نهاد دیگر نمی‌تواند با آن برخورد کند.»
از همین متن برداشت می‌شود که سخنگوی شورای نگهبان قانون را برای همه مساوی دانسته‌اند و گفته‌اند عمل غیرقانونی از هر کسی سر بزند، قابل برخورد است و اگر از هر کسی عمل غیرقانونی سر نزند، نمی‌توان با آن برخورد کرد.
حال ببینیم متن سایت شورای نگهبان در این باره چیست:
«دکتر کدخدایی در پاسخ به سؤالی درخصوص هشدارهایی که نسبت به صرف مبالغ کلان از سوی برخی جریانات خاص داده می‌شود، گفت: برای شورای نگهبان تفاوتی نمی‌کند که افراد عضو چه گروه و جناحی باشند و اگر اقدامات آنها مغایر با قانون باشد قطعا برخورد می‌کنیم ولی اگر رفتار آنها مغایر نباشد، نه تنها شورا بلکه هیچ مرجع دیگری نمی‌تواند برخورد کند.»
حال سوال این است که آیا اینگونه تیترزنی به تعبیر امام خمینی (ره) غش در تیترزنی نیست؟ فرض بگیریم که این جریان خاص دشمن ماست، آیا می‌توان در مقابل دشمن خود از طریق عدالت خارج شد؟ [1] بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در 12 خرداد 1360 در جمع کارکنان روزنامه کیهان می‌فرمایند:
«اخبارى که مى‏نویسید، تیترهایى که هست، این‌ها را که در روزنامه‏‌ها آدم مى‏بیند، مى‏فهمد که این تیتر از کجا پیدا شده است، با چه مقصدى این را گذاشته‏اند. و گاهى آدم بعد که مى‏خواند، مى‏بیند مسأله این طور هم نبوده است؛ تیترش یک جور دیگر است، مسأله‏اش یک جور دیگر! ابتدا همه مردم نمى‏توانند همه روزنامه را تا آخر بخوانند، این تیتر‌ها را نگاه مى‏کنند مى‏بینند در تیترى که هست، چه فسادى واقع شده است یا چه صلاحى واقع شده است. اما آدم وقتى خود متن را مى‏خواند، مى‏بیند مسأله این طور نیست که این در تیتر هست. باید توجه کنید که این یک غِشّى است براى مسلمین که انسان در تیتر یک چیزى بنویسد و محتوا آن جور نباشد.
(تیتر) نه به آن تندى باشد که- مثلًا در این تیتر هست، و نه به آن عظمت باشد که در این تیتر هست. این یک نحو غشّ است براى مسلمین.‌‌ همان طورى که یک کاسبى روى متاعش یک چیز خوبى قرار مى‏ دهد، روغن را روى آن یک مقدار روغن خوب مى‏ریزد [اما] آخرش فاسد است و این حرام است و غش است، همین طور چنانچه روزنامه این طور باشد که انسان تیتر‌ها را که نگاه کند ببیند این روزنامه خیلى روزنامه خوبى است یا مسائلى هست، مسائل مهمى مطرح هست، از آن طرف، کسى را انتقاد مى‏کنند که این آدم خبیث است، این طور است، اما وقتى آدم مى‏رود [متن را] نگاه مى‏کند، مى‏بیند مسأله این طور‌ها هم نبوده است یا اگر بوده، به این شدت نبوده است. متن را این یک نحو غشّى است که شما با قلمهایتان‏ مى‏کنید.‌‌ همان طور که این فروشنده روغنِ رو و زیرش با هم فرق دارد و غشّ است و حرام، این هم که تیترش با واقعش مخالف است، این هم غشّ است و حرام.»
امام (ره) صریحا می‌فرمایند این غش در تیترزنی حرام است. حال این مطلب را مقایسه کنید با الگوی ورع مطبوعاتی که مقام معظم رهبری به عنوان الگوی جامعه مطبوعاتی معرفی می‌کند و تعریفی که از ورع دارند به شرح زیر است:
«ورع یعنى چه؟ یعنى انسان از هر چیزِ شبهه‌ناکى که بوى مخالفت با دین از آن استشمام مى‌شود، اجتناب کند.» [2]
سوال من این است « هر چیز شبهه‌ناکی که بوی مخالفت با دین از آن استشمام شود» کجا و لفظ صریح «حرام» که امام خمینی (ره) در این باره فرموده‌اند کجا؟
سوال دیگر اینکه آیا اینگونه تیتر زدن نسبت دروغ دادن به شورای نگهبان نیست؟ و آیا عده‌ای فکر نمی‌کنند شورای نگهبان با اینگونه تفکر، با پیش زمینه به بررسی صلاحیت نامزدها می‌پردازد؟

 

 


پاورقی:
[1]- ای اهل ایمان در راه خدا پایدار و استوار بوده و شما گواه عدالت و راستی و درستی باشید و البته شما را نباید عداوت گروهی بر آن بدارد که از طریق عدل بیرون روید ، عدالت کنید که عدل به تقوی نزدیکتر از هر عمل است و از خدا بترسید که خدا البته به هر چه می کنید آگاه است. (سوره مائده، آیه 8 )
[2]- بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران ۱۲/۱۱/۱۳۷۵

 

 

 

آیا رسانه‌های ما «ورع» دارند؟

حدود یک سال و نیم پیش یک مقاله‌ای نوشتم تحت عنوان «ورع مطبوعاتی» که در کلاس «مبانی ارتباط جمعی» کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشگاه علامه طباطبایی کنفرانس داده بودم. مقاله‌ای که تبیین آزادی و کنترل جامعه مطبوعاتی ایران یکی از اهداف آن بود. در این مقاله پس از تعریف آزادی بیان و آزادی مطبوعات در ادبیات جهانی، شرح انواع کنترل مطبوعات توضیح داده شده بود.
پس از آن با استفاده از 3 کلیدواژه رهبر معظم انقلاب شامل: «شارلاتانیزم مطبوعاتی»، «بی‌بندوباری مطبوعاتی» و «ورع مطبوعاتی» توضیح داده شده بود که در رسانه‌های ایران کدام کلیدواژه‌ها کاربرد داشته و اینکه ورع مطبوعاتی باید الگوی رسانه‌ای جمهوری اسلامی باشد.
در جستجوهایی که اخیرا در موضوعی دیگر بر سخنان رهبری داشتم، به تعریف دقیق واژه «ورع» رسیدم! می‌دانستم ورع معنایی شبیه تقوا دارد اما تعریف دقیق آن برایم جالب بود:
ورع یعنى چه؟ یعنى انسان از هر چیزِ شبهه‌ناکى که بوى مخالفت با دین از آن استشمام مى‌شود، اجتناب کند. [1]
حال تعریف ورع مطبوعاتی را مقایسه کنید با وضعیت رسانه‌های جهانی و اسلامی و حتی رسانه‌های جمهوری اسلامی. به نظرتان به این الگو عمل می‌شود؟

 

پاورقی:
[1]- بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 12/11/1375

 

 

یادداشت مقالات

ورع مطبوعاتی

 
آزادی آرمان شکوهمند بشری است. هنگامی که افراد صحبت از آزادی می‌کنند تفاسیر و مفاهیم مختلفی از آن را مدنظر قرار می‌دهند. طیف گسترده مفهوم انتزاعی آزادی، سبب شده است که بحث‌های مختلفی میان اقوال گوناگون صورت بگیرد. آزادی بیان و آزادی مطبوعات هم درگیر همین مسئله هستند و جوامع گوناگون در زمان‌ها و مکان‌های متفاوت و با فرهنگ‌های مختلف تفسیر خود را ارائه کرده‌اند. گاهی جامعه‌ای ادعای آزادی کامل برای مطبوعات داشته است و گاهی اختناق نصیب مطبوعات بوده است و هم‌چنین اکثرا بین این دو و البته خودسانسوری.
 
در این مقاله بر آنم که با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری، به تبیین نوع و شکل آزادی و کنترل مطبوعات در جامعه فعلی ایران بپردازم.
 
متن کامل مقاله را می‌توانید از اینجا دریافت نمایید.