لباس پیامبر: وسیله‌ی یکرنگی یا نشانه‌ی تفاوت؟

چهارشنبه، در مسیر تهران، اتوبوس برای نماز ظهر توقفی داشت. وارد نمازخانه‌ی مجتمع مهتاب شدم. روحانی‌ای توجهم را جلب کرد؛ نمی‌دانستم کیست، اما وقتی جامهری را دید، جلو رفت تا شماره شرکت سازنده را یادداشت کند، شاید برای مسجد محلش سفارش بدهد.

از همین رفتار، حس متفاوت‌بودن به ذهنم آمد. شاید من اشتباه می‌کردم، اما من را به فکر فرو برد: می‌گویند روحانیون لباس پیامبر را بر تن دارند، اما کمتر کسی می‌پرسد چرا پیامبر آن لباس را می‌پوشید.

در بسیاری از روایات آمده که اگر کسی وارد مدینه می‌شد، در نگاه اول نمی‌توانست پیامبر را از دیگران تشخیص دهد. یا پیامبر لباسی متفاوت نمی‌پوشیده، یا آن لباس برای هم‌سان‌شدن با مردم زمان خودش بوده است. در مقابل، امروز دلایلی متفاوت برای این لباس‌پوشی مطرح می‌شود: شاید برای ابراز آمادگی در پاسخ‌گویی شرعی، شاید برای تأکید بر هویت دینی، یا شاید برای تمایز از دیگران. اما مگر عدالت‌خواهان، طرفدار تفاوت‌طلبی‌اند؟ یاد بهلول افتادم که غذاهای تعارف‌شده را به لباسش می‌داد و می‌گفت شأن را لباس رقم زده.

امیدوارم توجه به این جزئیات، جرقه‌ای برای اقدام‌های بزرگ باشد.


📌 پی‌نوشت (۱۳۸۷/۱۱/۱۷)

در سفر حج امسال تازه فهمیدم گاهی لباس متفاوت می‌تواند کارکرد مؤثری داشته باشد؛ وقتی دنبال کسی می‌گشتیم برای پاسخ‌گویی به شبهات دینی‌مان.

دوستی هم پاسخ‌ تأمل‌برانگیزی داشت: پوشش پیامبر همین بوده، گرچه طرح یا جنسش ممکن است تغییر کرده باشد. گذشته از آن، تا پیش از نفوذ فرهنگی غرب (ظاهراً در عصر قاجار)، لباس روحانیان تفاوت چندانی با مردم نداشت. اما بعدها، عدم تغییر در لباس روحانیت به‌نوعی مقاومت نمادین در برابر تهاجم فرهنگی تلقی شد.

3 دیدگاه برای “لباس پیامبر: وسیله‌ی یکرنگی یا نشانه‌ی تفاوت؟”

  1. سلام
    از شنیدن حرفات به اندازه نوشته هات نمی شه لذت برد
    “حرف باد هواست”
    دلیل پوشیدن این لباس متفاوت بودن هستش چون آدم اگه مثه بقیه بپوشه فقط با انسانیت درونیش می تونه از بقیه متفاوت بشه که خیلیا مثه من توش کم میارن

  2. من هنوز هیچ دلیل نقلی و عقلی برای اینکه لباس متخصصان دین از سایر مردم متفاوت باشه ندیدم، بلکه ضد تبلیغ و مانع رساندن پیام دین است، وگرنه معصومین علیهم السلام میتوانستند لباس اهل بهشت را بر تن کنند ولی لباس زمان خود را می پوشیدند. این استدلال که گفته شود لباس فعلی ناشی از تهاجم فرهنگی غرب است پس مردم اشتباه می کنند که این لباس را می پوشند و روحانیون این اشتباه را انجام نمی دهد مردود است. چون فرض غلط است. علاوه بر تهاجم فرهنگی، به دلیل انتقال تکنولوژی و علم غرب، به ناچار بخش زیادی از فرهنگ غرب نیز به جوامع اسلامی منتقل می شود. پس باید معلوم شود که لباس فعلی ناشی از تهاجم است یا انتقال خود به خود فرهنگ. بعد از اسلام آوردن تعداد زیادی از مردم زمان پیامبر، لباس کفار خود به خود تبدیل به لباس مسلمانان شد و اکنون نیز وقتی که عده ی زیادی از مسلمانان لباسی را بپوشند آن لباس، لباس مسلمانان می شود. مگر اینکه لباس کفار جوری باشد که معصومین نهی کرده باشند مثلا لباس طلا برای مردان. در ثانی اگر قبول کنیم که تهاجم است و مسلمانان نباید این را بپوشند آیا راه درست این است که علماء و متخصصان در مقابل این لباس مقاومت کنند؟ در حال حاضر متخصصان غربی برای ترویج لباسی خاص، خودشان آن لباس را می پوشند یا از سلبریتی ها استفاده می کنند؟ این سوال را از خودتان بپرسید که اگر خوشان لباس خاصی می پوشیدند در جامعه منزوی نمی شدند؟
    دلیل دیگری که آورده می شود این است که هر صنفی لباس مخصوص به خود را دارد. این استدلال هم مردود است چون اصناف برای رفع نیاز کاری لباس خاص می پوشند، کثلا پزشکان و پرستاران برای اینکه دیده شدن بهتر آلودگی و آسیب کمتر و غیره موقع کار لباس خاصی می پوشند، یا مثلا مهندسان و کارگران برای جلوگیری از آسیب و غیره کلاه و کفش و لباس خاصی می پوشند. و خنده دار است که یک پزشک یا مهندس یا نظامی با لباس کار در مهمانی یا شهربازی یا تفریحگاه حاضر شود. علاوه بر این، با توجه به سنت معصومین که مبلغان اصلی دین هستند لباس کار روحانیون همین لباس مردم عادی است. و به نظر من یکی از عوامل مهمی که روحانیون را از مردم جدا کرده و باعث انزوای آن ها شده همین تفاوت لباس است. مردم نا آشنا فکر می کنند روحانیون طرفدار قدیمی بودن هستند نه طرفدار حقیقت.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید