تحول دیجیتال و استفاده از کلاندادهها، مسیر دولتها را در ارائه خدمات عمومی متحول کرده است. در این باب، مقاله «تحول دیجیتال و دادهمحور در حکمرانی» با ارائه چارچوبی تحلیلی، نشان میدهد که موفقترین دولتهای دیجیتال، بر مشارکت عمومی، تغییر ساختارهای سازمانی و شفافیت دادهها تأکید دارند. با وجود اینکه نزدیک ۲ ماه از انتشار مقاله میگذرد، این مقاله بسیار مورد توجه قرار گرفته است و از ارجاع مناسبی برخوردار بوده است.
در این پژوهش مطرح شده است که تحول دیجیتال در حکمرانی، دارای ۳ محور کلیدی است:
مشارکت عمومی و هوش جمعی: یکی از مؤلفههای کلیدی در دولتهای نوین، استفاده از کلاندادهها و مشارکت شهروندان برای تصمیمگیریهای شفاف و دموکراتیک است. این مقاله بررسی میکند که دولتهای موفق چگونه از ابزارهای تحلیل داده بهره میبرند و از طریق نظرسنجیهای هوشمند، تصمیمات دقیقتری اتخاذ میکنند. این روند نه تنها باعث افزایش اعتماد عمومی میشود، بلکه به بهرهگیری از خرد جمعی در تصمیمگیریهای کلان نیز کمک میکند
تغییر در روابط و ساختارهای سازمانی: تحولات دیجیتال باعث تغییر در ساختارهای حکومتی شدهاند. مقاله تأکید دارد که دولتهای موفق، ساختارهای منعطف و بینبخشی را برای پاسخگویی سریعتر به نیازها ایجاد کردهاند. دولتهای دیجیتال از پلتفرمهای یکپارچه برای هماهنگی بین بخشهای مختلف استفاده میکنند و مدلهای سازمانی نوین بهبود پاسخگویی و سرعت اجرای سیاستها را به دنبال دارد.
دسترسی به دادههای آزاد و شفافیت دولتی: شفافیت دادههای دولتی یکی از عوامل کلیدی افزایش اعتماد عمومی است. مقاله تأکید دارد که انتشار دادههای باز، هم موجب شفافیت بیشتر در تصمیمات دولتی شده و هم زمینهساز ایجاد نوآوری توسط جامعه علمی و کسبوکارها بوده است. دولتهایی که دادههای عمومی را در اختیار پژوهشگران و بخش خصوصی قرار دادهاند، شاهد افزایش کیفیت خدمات عمومی و تسریع در توسعه فناوری بودهاند.
ناظر به این مقاله، در این یادداشت میخواهم وضعیت ایران را در این سه محور کلیدی بررسی کنیم:
مشارکت عمومی در سیاستهای دیجیتال: در ایران، نقش مشارکت شهروندان در سیاستهای دیجیتال هنوز در سطح ابتدایی قرار دارد. نبود دادههای دقیق و کافی برای تصمیمگیری مشارکتی، یکی از موانع کلیدی در این حوزه است. ابلاغ سیاستهایی برای الزام راهاندازی یا بهرهور کردن سامانههای دادهمحور به ویژه در سازمانهای بزرگ میتواند یاریگر باشد.
ساختارهای سازمانی و انسجام بینبخشی: ساختارهای حکومتی در ایران هنوز بوروکراتیک و غیرمنعطف هستند و سیستمهای ارتباطی میان نهادها از انسجام کافی برخوردار نیستند. ایجاد دولت یکپارچه دیجیتال و بهاشتراکگذاری دادهها میان نهادهای دولتی، میتواند راهگشا باشد. تلاشهایی در این زمینه شده است اما سرعت پیشبرد این برنامه مخصوصا در ارتباطات میانبخشی اصلا رضایتبخش نیست. لازم است برنامهریزی دقیق و زمانبندی مناسبی برای این امر تعیین گردد.
شفافیت دادههای دولتی و مدیریت اطلاعات: در ایران، شفافیت دادههای دولتی با چالشهای متعددی روبهرو است. بسیاری از اطلاعات کلیدی در اختیار پژوهشگران و فعالان حوزه دیجیتال قرار نمیگیرد. با توجه به وضعیت خاص ایران در منطقه و در مواجهه با تمدن غرب، بسیاری از این اطلاعات ممکن است اطلاعات محرمانه به حساب بیاید تا دست دشمنان برای دشمنی باز نباشد. در عین حال میدانیم که ایجاد پلتفرم دادههای باز، میتواند زمینهساز افزایش نوآوری، ارتقای کیفیت خدمات عمومی و بهبود سیاستگذاریهای دیجیتال شود. احصای راهحلی که بدون اعطای رانت اطلاعاتی بتواند اطلاعات لازم را در اختیار افراد مناسب قرار دهد، به نظر ضروری میرسد.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا مسیر ایران در حکمرانی دیجیتال به اصلاحات بیشتری نیاز دارد؟
مقاله را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.