خانه دل
خانه دل رو باید جارو کرد؛ صاحبخونه میخواد وارد بشه.
خانه دل رو باید جارو کرد؛ صاحبخونه میخواد وارد بشه.
اگه جاهل نباشیم، بیشتر از اینکه نق بزنیم، سعی میکنیم شاکر باشیم.
بعضی چیزا هستن که ممکنه خیلی در ظاهر زیبا هم باشن ولی وابستگی بهشون، اونارو تبدیل میکنه به یه باتلاق که مدام در اون بیشتر فرو میریم. عصاره وجودمون رو میکشه و تفالهمون رو پس میده.
باید مراقب بود که سریع و سبک از اون چیزا عبور کنیم که بهشون وابسته نشیم.
هر کاری میخوایم بکنیم -حتی اگه بهش عادت کرده باشیم- اگه به دلیل و حکمت اون کار فکر کنیم اثرگذاریاش روی خودمون بیشتر میشه. اینطوری اگه عادت باعث غفلت شده باشه و از مسیر اصلی فاصله گرفته باشیم، درست میشیم و اگه در مسیر باشیم سریعتر پیشرفت میکنیم.
اگه به علمآموزی و درس مشغولیم، به خودمون مدام یادآوری کنیم چرا درس میخونیم.
اگه نماز میخونیم، هر بار به خودمون بگیم چرا نماز میخونیم.
اگه عاشقیم، با خودمون تکرار کنیم این عشق قراره ما رو به کجا برسونه.
برای اینکه خیلی از چیزایی که میخوایم و دوس داریم باشیم رو واقعا باشیم، باید تمرین کنیم تا تبدیل به اون بشیم.
همونطوری که کسی نمیتونه با گفتن هر روزه این که من وزنهبردار هستم، وزنهبردار بشه و لازمه که تمرین کنه و مدام در این زمینه پیشرفت کنه تا تبدیل به وزنهبردار بشه؛ برای اغلب صفات هم باید همچین کاری کرد.
نمیشه ما بگیم راستگو هستیم ولی تمرینی براش نکنیم؛
نمیشه بگیم خوشقول هستیم و تلاش و تمرینی براش نکنیم؛
نمیشه بگیم حتی دیندار هستیم و تمرینی برای دینداری نکنیم؛
لفظ به تنهایی مهم نیست و ایمان باید در عمل جاری بشه.