پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

حاکمیت بر رسانه‌ها

از صفحات اول این کتاب چند تا جمله براتون انتخاب کردم ولی بعد از این انقدر مطالب جالب میشه که بهتون پیشنهاد می‌کنم کتاب رو بخونید:

- نخست از طریق تقابل میان دو ادراک مردم سالاری آغاز می‌کنیم. یک ادراک مردم سالاری ادعا دارد که جامعه مردم سالار، جامعه‌ای است که در آن مردم از طرق مشخصی در مدیریت امور خود شرکت می‌کنند و اینکه وسایل ارتباطی آزاد و در دسترس‌اند ... یک تعریف دیگر از مردم سالاری این است که می‌باید مردم از مدیریت مسائل‌شان محروم کرده و به شیوه‌ای خشک و غیرقابل انعطاف امکانات اطلاع‌رسانی را تحت انقیاد قرار داد.
- این بینشی است که به صدها سال قبل باز می‌گردد ... مبنی بر اینکه پیشتازانی از روشنفکران انقلابی به حاکمیت برسند، انقلاب توده‌ها را، که آنها را به قدرت رسانده‌اند، به کار گیرند، آنگاه توده‌های ناآگاه را به سوی آینده‌ای رهنمون شوند که نادان‌تر و جاهل‌تر از آنند که در رویاهایشان برای خود در نظر گیرند.
- اصل اخلاقی الزام‌آور این است که توده‌ها صرفا ناآگاه‌تر از آنند که قادر به درک مسائل باشند. اگر برای اداره‌ی امور خود تلاشی ارائه دهند، فقط ایجاد دردسر خواهند کرد، در نتیجه غیراخلاقی و نامناسب خواهد بود.
- در نتیجه برای رام کردن «گله گمشده» به ابزاری نیاز داریم، و این همان انقلاب نوین در هنر مردم سالاری است: تولید رضایت، رسانه، مدارس و فرهنگ عمومی می‌باید تقسیم‌بندی شوند.
- ... در بطن آنچه امروز دولت تمامیت‌خواه یا نظامی می‌نامیم این عمل ساده است. فقط یک چماق بالای سرشان نگاه می‌دارید و اگر از خط خارج شدند محکم بر سرشان می‌کوبید. ولی با گذشت زمان که جامعه آزادتر و دموکراتیک‌تر شد این قابلیت را از دست می‌دهید، از این رو می‌باید به فناوری‌های «هیاهوی سیاسی» روی کنید.

 

ثبت نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

نظرات (۱۴)

باران ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۳
سلام

مطلب جالبی بود
البته هنوز کامل نخوندم.
انشااله بعد از مطالعه ی کاملش نظرم رو میگم.


سبز باشی
باران ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۳
مگه کامل نخوندی؟؟!!


هر جور راحتی.
هستی ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۳
کتابهایی که درباره رسانه ها هستند جالبند. این یکی هم حتما باید جالب و خواندنی باشد. دستهایی که رسانه ها را هدایت میکنند را باید شناخت. ممنون. موفق باشید. پست جالبی گذاشتین.
آوای فاخته ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۴
موضوعش جالبه ....اما درک جملاتش یه خورده تخصص می خواد(مثلا"طرف باید رشتش مدیریت باشه )
سخن آشنا ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۴
وبلاگ خوبی و متنوعی داری . بهت تبریک می گم . باز م به ما سر بزن مومن .
فهمیه ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۴
سلام
خیلی خوب بود ولی من هم با نظر آوای فاخته موافقم . یه کم راحت تر ساده تر باید بیان شود
هستی ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۵
مثل اینکه سرتون خیلی شلوغه. یا نظرات منو درست نخوندین گفته بودم با تبادل لینک موافقید یانه.اگه نیستید که هیچی.
غریبه نیست ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۵
سلام.تا کتاب رو به طور کامل نخونم نمی تونم نظر بدم.اما موضوع مورد بحث جالب به نظر میاد.
7شهر ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۵
قاسم عزیز سلام
ممنون از اینکه سرکی کشیدی و متاسفم از اینکه مطلب نیشنامه من باب طبعتان نبود. به هر حال خودت می دونی که سوسک منظورم نبود.. بلکه له کردن شخصیت ها و منش ها که به بدترین وضع ممنکن توسط حاکمان و صاحب منسبان صورت می گیرد.
منظورم جامعه خودمان نیست بل جوامع بشری است.. (با نگاهی به حوادث فلسطین لبنان جنگ 33 روزه و حادثه قانا... و ساتیر جاهای دیگر بود که در قالب طنز آمد.. )سوسک بر گرفته از یک نمادی است که در ذهنم جای گرفت
7شهر ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۶
عزیز سلام
نخست از طریق تقابل میان دو ادراک مردم سالاری آغاز می کنیم . یک ادراک مردم سالاری ادعا دارد که جامعه مردم سالار ، جامعه ای است که در آن مردم از طرق مشخصی در مدیریت امور خود شرکت می کنند و اینکه وسایل ارتباطی آزاد و در دسترس اند ... یک تعریف دیگر از مردم سالاری این است که می باید مردم از مدیریت مسائل شان محروم کرده و به شیوه ای خشک و غیرقابل انعطاف امکانات اطلاع رسانی را تحت انقیاد قرار داد .
برادر خوبم: به نظر خودت کدام صحیح تر است... (از مدیران محترم وبلاگ آوای فاختهخ و هستی و سایر عزیزانی که می خواهند در این کنفرانس وبلاگی شرکت می کنند هم می توانند پاسخ دهند؟)
یه سوال: مردم سالاری این واژه ای که چندی است لق لقه زبانها شده خوب است یا بد؟
آیا ما در جامعه مردم سالارگونه زندگی می کنیم؟
اول جواب خودم:
با توجه با آیات الهی در قرآن کریم... مثلا در سوره سوره ناس آیات اول تا سوم..( بگو به پروردگار مردم - حاکم مردم- و معبود مردم-توضیح: اینکه طبع آدمی چنین است که وقتی شری به او متوجه می شود و جانش در خطر می افتر در خود نیروی دفع آنرا نمی بیند و به کسی پناه می برد که نیروی دفع آنرا دارد در این مورد انسان به کسی پناهنده می شود که به اصطلاح مربی اوست.. که تمام نیازهای کوچک و بزرگ او را برآورده می کند.و یا به کسی متوسل می شود که دارای قوت و سلطنت است و می تواند با استفاده از قدرتش آن شر را دفع نماید و یا به فردی گرویده می شود که معبود اوستزیرا معبود است که بنده فقط او را اراده می کند و در رفع حوائجش جز به او مراجعه ننماید. چون رب- حاکم و معبود واقعی فقط خدای سبحان استاینکه در این آیات مبارکه سه مرتبه اشاره شده است برای اینست که صفات ربوبیت- مالکیت و الوهیت هر کدام به تنهایی می تواند پناه انسان پناهنده قرار گیرد.)
حال شما بگویید جامعه مردم سالار از کجا آمده..
ببخشید از اینکه پر حرفی کردم
هستی ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۷
سلام.ممنون از اینکه لینک کردید. من هم شما را لنیک کردم. عذر میخوام که دیر شد.در پناه خداوند متعال موفق باشید
هستی ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۷
سلام ممنونم از اینکه سر زدید و ممنون از همدردی تان.
آوا ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۷
سلام...
ممنونم که سر زدی...مطلبت خیلی خلاصه و تخصصی بود نمیشه نظر داد!
موفق باشی...
سکوت سبز ۲ بهمن ۸۹، ۱۲:۴۸
میلاد بانوی اب و احساس،ایینه و افتاب بر شما و خانواده ی محترم مبارک.التماس دعا.