مذاکرات هستهای سالها است به عنوان پروندهای که ذهن بخش زیادی از مردم را مشغول خود کرده است، شناخته میشود. تخصصی در زمینه هستهای ندارم و اندکی بیش، از سیاست خارجی نمیدانم؛ به همین دلیل به خودم اجازه نمیدهم خیلی در مورد اینگونه مسائل صحبت کنم یا یادداشت بنویسم؛ اما نسبت به کشورم و مردمم احساس مسئولیت میکنم و تا حدی که قدرت تحلیلم به من اجازه میدهد، مینگارم. این یادداشت فارغ از دغدغههای انقلابی و اسلامی و فقط بر اساس منافع ملی است.
شبههای که در میان بخشی از مردم رواج پیدا کرده این است که «ما نفت داریم، به انرژی هستهای نیاز نداریم»، «از انرژی هستهای چه به ما میرسد؟» و «انرژی هستهای نیاز داریم ولی به این همه دردسر نمیارزد.»
قصد من پاسخ به این سؤالات نیست، هر چند پاسخ آن با کمی تأمل مشخص میشود. بدیهی است که هر عاقلی طالب امکانات بیشتر است اما سخن اینجا است که بخشی از مردم اگر میگویند انرژی هستهای لازم نداریم، در قبال چه چیزی میگویند؟ به احتمال زیاد منظورشان این است که انرژی هستهای را تعلیق یا تعطیل کنیم و در قبالش، از شر تحریمها و گرانیها و بیکاری خلاص شویم.
حال این سؤال مطرح میشود که چند درصد از مشکلات اقتصادی از تحریمها ناشی میشود و چند درصد از مشکلات اقتصادی ریشه در نظام اقتصادی غلط، سوءمدیریتها، اسرافها و فرهنگ غلط ترجیح دلالی به جای تولید در میان سرمایهداران خرد و کلان دارد؟
به اذعان اکثریت کارشناسان بخش زیادی از مشکلات به داخل کشور برمیگردد و نه تحریمها؛ ولی برای اینکه اهمیت توافق را بالاتر ببریم، فرض بگیریم تمام مشکلات اقتصادی کشور به تحریمها برمیگردد و اگر تحریمها یکجا برداشته شود، کشور گلستان میشود و یا حداقل اوضاع بهتر میشود. در این صورت خواست مردم چیست؟ خواست مردم این است که اگر انرژی هستهای را تعلیق میکنیم، تحریمها برداشته شود تا اوضاع اقتصادی بهتر شود. اما مردم میدانند که توافق با آمریکا با آن همه سابقه دشمنی با ایران (از کودتای ۲۸ مرداد تا وضع همین تحریمها به بهانه بمب هستهای!) به سادگی نیست و امکان خلف وعده طرف مقابل بالاست. پس چاره کار چیست؟ اینکه همه تحریمها در همان روز توافق یکجا لغو شود:
– چرا همه تحریمها؟ چون اگر هستهای تعلیق شد (با آن نرخ بازگشتپذیری بالا) ما دیگر چیزی برای مذاکره نداریم تا بقیه تحریمها برداشته شود.
– چرا همان روز توافق؟ چون سابقه طرف مقابل، سابقه تاریکی است.
– چرا یکجا؟ چون اگر نظام تحریمها بهم نخورد، دوباره به بهانههای دیگر تحرکات منطقهای ایران و یا حقوق بشر و … تحریمها به سرعت برمیگردند.
پس خواسته مردم ناخودآگاه یا خودآگاه این است که تمام تحریمها در روز توافق به صورت یکجا برداشته شود. باز فرض میکنیم آنقدر به آمریکا خوشبین هستیم که این تحریمها پس از مدتی به بهانههای دیگر اعمال نشود، سؤال این است که آیا تیم مذاکره کننده ایرانی توانایی دارد «لغو یکجای همه تحریمها در همان روز توافق» را در توافق بگنجاند؟ و اگر نتوانست، آیا تعلیق -نه لغو- بخشی از تحریمها -نه همه آنها-، به صورت مرحله به مرحله -نه یکجا- و پس از اقدامات اعتمادساز ما -نه در روز توافق به صورت همزمان-، ویژگی یک توافق خوب است؟