دکتر وردینژاد در کلاس «مدیریت رسانه ۱» مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی در سال ۸۸ میگفتند که دشمنان ایران نیاز به هزینه زیاد و کار تخصصی فراوان جهت جاسوسی از ایران ندارند؛ زیرا با سایتهای متعدد خبری ۹۰ درصد اخبار محرمانه ما در معرض دید عموم قرار گرفته است یا به راحتی در دسترس همگان است. سازمانهای جاسوسی دشمنانمان باید برای ۱۰ درصد باقیمانده وقت و هزینه و انرژی بگذارند. میگفتند که میزان اخبار منتشره محرمانه ما نسبت به کشورهای پیشرفته، وضعیت فاجعهآوری دارد.
خط و خطوط سیاسی ایشان و افتراقی که در این زمینه داریم در این یادداشت محل بحث نیست اما این حرف ایشان همیشه در خاطر من ماند و به نظرم به عنوان یکی از معضلات گردش خبر بخصوص در حوزههای سیاسی و اقتصادی در کشورمان جدی است. یادمان نرفته است که مکالمات حضوری محرمانه شخص اول و دوم کشور در چند سال گذشته، نقل محافل گوناگون بود و همیشه این سؤال مطرح بود که اگر این صحبتها دو نفره بوده است، پس چه کسی آن را نقل کرده است؟
یکی از راههای شایعهسازی و تخریب اذهان عمومی همین انتشار غیررسمی اخبار با مهر محرمانه جهت دیده شدن بیشتر است. به نظر میرسد که برخی از ارکان قدرت در کشورمان با قیافه حق به جانب، استفاده از این حربه را خوب بلد هستند و به جستجوگران حقیقت کمترین مجال برای سؤال و نقد را هم نمیدهند یا اگر بدهند تأثیری در افکار عمومی جامعه ندارد. استفاده از رسانههای گوناگون و گسترده توسط ارکان مورد بحث، به آنها قدرتی بخشیده است که شاید تا چند زمانی مست آن باشند که البته ماه همیشه پشت ابر نمیماند.
به عنوان مثال یادمان هست در قضیه خانهنشینی ۱۱ روزه رئیس جمهور سابق چقدر شایعه توسط همین اخبار محرمانه ساخته شد و زمینهساز کلیدواژه تخریبی «جریان انحرافی» در کشور شد. یادمان هست که همان زمان رهبر معظم انقلاب وارد میدان شدند و آن شایعات را «حرفهای سست و بیپایه» خواندند که توسط دستگاههای تبلیغاتی گفته شده است و تأکید میکنند که «بخصوص خود رئیس جمهور» برای خدمت به مردم شب و روز ندارند. اما خاطرمان میآید که مسئلهای که از نظر رهبر معظم انقلاب «مسئله مهمی» نبود را چگونه به مسئله اول کشور تبدیل کردند و سالها در آن دمیدند و میدمند؛ آن هم با جلوه ولایتمداری! اساسا یکی از مشکلات همین است که بخش قابل توجهی از این اخبار محرمانه به دیدارهای خصوصی رهبری مربوط میشود و توصیهها و فرمایشاتی که ایشان به افراد مختلف کردهاند. حال اینکه ایشان بارها گفتهاند مواضع ایشان همان است که با مردم در میان میگذارند و «حرف درگوشی» با کسی ندارند و نسبت دادن اینکه ایشان موضعی خلاف موضع علنی خود به خواص میگویند را «گناه کبیره» دانستهاند.
قبلا هم نگاشته بودم که برخی سیاسیون از طریق همین «گفتن اخبار مگو» برای خود مخاطبان، مریدان و طرفدارانی پیدا میکنند که سالها بر موج احساسی حقطلبی آنان سوار میشوند و تا حدودی توجه مسئولین و مردم را از مسائل اصلی کشور به مسائل فرعی جهت تحکیم قدرت یا افزایش قدرت خود یا حزب خود جلب میکنند.
به نظر میرسد یکی از راههای مبارزه با این شایعات و اخبار غیررسمی که با بسته بندی «محرمانه» و «خصوصی» عرضه میشود، بیتوجهی به آن است. این بیتوجهی در وهله اول و اصلیترین گام به اهالی رسانه برمیگردد. متأسفانه معمولا اهالی رسانه با در دست گرفتن «سررسید» به نگارش اخبار جذاب محرمانه از سوی اشخاص قدرتطلب -که بعضا حتی به نیات آنها هم شک وارد است- اقدام میکنند تا با نقل آنان در میان دوستان محفلی خود، خویش را «کاردرست» و «مهم» جلوه دهند یا گرهی از گره کشور باز کنند! حال آنکه خبرنگاران، دبیران سرویسهای مختلف، تحلیلگران رسانهای و مدیران رسانههای خرد مستقل باید لااقل با بیتوجهی خود به نقل اینگونه اخبار که وثوق آن از هیچ طریقی امکانپذیر نیست از ارزش این کار بکاهند و آن را به کاری بیهوده تبدیل کنند.
با نزدیک شدن به انتخابات سال ۹۶، دامنه این شایعات محرمانه بسیار گستردهتر خواهد شد. شایعاتی که از نگاه ظاهری بیشتر به ضرر کسانی خواهد شد که رسانه کمتری در اختیار دارند یا تقوای بیشتری برای ساخت شایعه به خرج میدهند! نمونه این اخبار در یکی دو هفته اخیر در رسانههای مختلف اجتماعی و رسمی منتشر شده است.
بیایید تصمیم بگیریم به جای تخریب اذهان مردم کمی هم به فکر کشورمان باشیم و وظایفمان را درست انجام دهیم که همه عزت دست خداست و او بر قلوب مردم مسلط است.