پز روشنفکری

ما هیچ‌وقت خودرو نداشتیم. یعنی من و پدرم و برادرانم از این نعمت محروم بودیم و این مدلی بزرگ شدیم و تقریبا هیچوقت احساس نیاز هم نمی‌کردم. برای رفتن به محل کار و سایر موارد هم پز روشنفکری «حمل و نقل عمومی» می‌دادم و اینکه خودروی تک‌سرنشین نباید استفاده کرد.

چند هفته قبل که خودرو خریدم، به دلیل اینکه کاملا به رانندگی مسلط نبودم هم کماکان به ارائه پز روشنفکری قبلی می‌پرداختم و با وسایط حمل و نقل عمومی به محل کار می‌رفتم.

دیروز تصمیم گرفتم به دلیل اینکه مسیر محل کار جزو طرح ترافیک نیست، با خودروی خودم به محل کار بروم. هنگام رفتن به محل کار مشکلی نبود اما موقع برگشت به منزل ۱ ساعت و ۵۰ دقیقه در مسیر پرترافیک عصر تهران بودم! 

خلاصه به این نتیجه رسیدم صلاح این است که به پز روشنفکری خود ادامه دهم. اینطور لااقل در مترو می‌توانم «کتاب» بخوانم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید