کجای کاریم؟

بچه که هستی دوست داری زودتر بزرگ شوی، مستقل شوی و همانطوری زندگی کنی که فکر می‌کنی درست است. جوان که هستی دوست داری باز کمی بزرگتر شوی و عاقل‌تر تا دیگر از دست خامی‌های این سال‌ها حرص نخوری یا وقتی به کارهای گذشته خودت فکر می‌کنی به خودت نخندی.

کم کم به جایی می‌رسی که نگران می‌شوی و می‌گویی انگار عمرم از نیمه گذشته است. پس کی باید کاری کنم؟

سن که از ۳۰ می‌گذرد کم کم این نگرانی شروع می‌شود یا لااقل برای من شروع شده است: دهه چهارم زندگی. بحران چهل سالگی برای مردها گویا کمرنگ‌تر در ۳۰ سالگی هم رخ می‌نمایاند یا آغاز می‌شود و شاید در ۴۰ سالگی اوج آن را تجربه می‌کنند. هنوز به آنجا نرسیده‌ام که بدانم کدام است.

هر چقدر هم در گوش‌ات بخوانند که ۴۰ سالگی تازه اول چلچلی است، و تازه تو تا آنجا هم سال‌ها راه داری، گوش‌ات نباید بدهکار این حرف‌ها شود. باید این دهه را دهه ثمردهی بدانی و همه کژی‌ها و کاستی‌ها را بزدایی. 

پیام‌رسان اسکایپ در ورژن چند ماه پیش خود روباتی اضافه کرده است که عکس چهره‌ات را ارسال می‌کنی و به تو می‌گوید چند ساله به نظر می‌رسی. ای کاش روباتی بود که می‌گفت عقلت چند ساله شده است. ای کاش روباتی بود و می‌گفت چقدر از مسیر سیر الی الله را طی کرده‌ای. اینها به سن و سال نیست. دیده‌ام که حتی دهه هفتادی‌ها هم چگونه مرد شدند و جهاد کردند و رفتند. آنها نیاز نداشتند که ۸۰ ساله شوند، سرعتشان آنقدر بود که مسیر را زودتر طی کردند.

فکر می‌کنم که این روبات وجود دارد. امام راحل عظیم‌الشأنمان یاد داده که هر وقت می‌خواهی بدانی کجای کاری، خودت را، اعتقادات و ایمانت را و اعمالت را به قرآن شریف عرضه کن. پس ببین چگونه‌ای؟

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید