زیارت در کرونا

شب میلادت بود و دلم هوای زیارتت را داشت. آمده بودم کنار حرم یکی از نوادگان تو، تا سلامی عرض کنم. کرونا کماکان هست و در حرم بسته و زائرانت با ماسک و دستکش و فاصله گذاری اجتماعی هر کدام گوشه‌ای نشسته و ایستاده مشغول مناجات با خدای تو و گریه و طلب حاجت بودند.

داشتم به زائران نگاه می‌کردم و حیاط نورانی ضلع غربی حرم حضرت عبدالعظیم که حتی در تعطیلی هم روشن است و زائر دارد. داشتم به تو می‌گفتم که:

حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند           کی می‌شود برای تو کاری کنم حسن

داشتم به تو می‌گفتم که چه خوب است که سیدالکریم را داریم و نواده تو در شهر ماست. داشتم…

آقایی بلند صدا زد: برادران نترسید از صدا. با اجازه!

دیدیم با همین ابزارهای معمولی آتش بازی، شروع کرد به نورافشانی… مگر می‌شود میلاد امامی باشد و محبان او جشن نگیرند؟ ما در کرونا هم برایت جشن می‌گیریم با همه تدابیر بهداشتی.

اما چرا کنار حرم که نه، کنار قبر تو که نه، پشت در قبرستانی که در آن تنت مدفون است، نه می‌توان ایستاد، نه می‌توان چراغی روشن کرد و نه می‌توان مناجاتی کرد که:

باید که به جای چلچراغ و گنبد                  بالای بقیع، آفتابی بزنند

میلادت مبارک، امام کریم و شجاع من.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید