قدر و تقدیر

آنقدر نصفه و نیمه سر می‌زنم و نامنظم که نمی‌دانم حتی زیاد می‌نویسم یا کم. نظم گمشده این ماه‌های من بود. شاید حدود ۷ ماه یا حتی بیشتر نظم از زندگی من فاصله گرفت. خدمت سربازی یکی از دلایل عمده آن بود. درست است که خودش بیشتر از دو ماه طول نکشید ولی پیش لرزه‌ها و پس لرزه‌هایش هنوز آثار جدی دارد. 

این هفته تصمیم گرفتم که نظم را به زندگی برگردانم. نشستم و فکر کردم چگونه. وان‌نوت را کوبیدم و از نو ساختم. سه دسته شخصی و کار و پژوهش را جدا کردم و برای هر کدام زیرعنوان‌هایی گذاشتم که بتوانم اتفاقات و تصمیمات را مدیریت کنم.

روز میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام آمد و من پست ننوشتم. نه اینکه یادم رفته باشد، نه! حرفی برای انتشار نداشتم. بهتر بگویم و خودم را گول نزنم، بی‌نظمی تمرکزم را برای یافتن حرفی برای انتشار هم گرفته بود.

همه تلاشم را می‌کنم که نظم را برگردانم. امیدوارم تصمیمم با تقدیرم در این شب قدر یکسان شود و برنامه‌ریزی شده و آگاهانه هر کاری را انجام دهم.

—————————-

پ.ن: امشب حلال کنید و اگر حلال نمی‌کنید اعلام بفرمایید که چگونه جبران کنم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید