در جوامع مدرن، روایتهای تاریخی تنها به بیان وقایع گذشته محدود نمیشوند بلکه ابزاری قدرتمند برای شکلدهی به هویتهای سیاسی و فرهنگی معاصر بهشمار میروند. ساخت سریال «معاویه» توسط عربستان سعودی، با تمرکز بر یکی از شخصیتهای بحثبرانگیز تاریخ اسلام، سوالات بسیاری را برانگیخته است. آیا این سریال تلاشی برای بازنگری و بازتفسیر تاریخ است یا ابزاری برای گسترش تفکر وهابیت؟
این سریال در قالب یک روایت تاریخی، بهنظر میرسد که تلاشی برای تقویت ریشههای مشترک میان وهابیت و امویان باشد. همانطور که میدانیم، وهابیت و امویان در بسیاری از جنبههای ایدئولوژیک و سیاسی دارای پیوندهای عمیق هستند و استفاده از چنین روایتی میتواند به تقویت این پیوندها کمک کند. این امر بخصوص در زمانی که کشورهای منطقه با چالشهای فراوانی در زمینه هویتهای ملی و مذهبی مواجهاند، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
البته در مقابل، ایران که پیش از این با ساخت سریالها و فیلمهای متعددی به بیان و تبیین روایتهای تاریخی پرداخته، توانسته است نگاه خود از اسلام ناب را در دل مردمان مسلمان نفوذ دهد. سریالهایی که با محوریت قیامها و مبارزات علیه ظلم و بیعدالتی، توانستهاند نقش مهمی در شکلدهی به دیدگاههای فرهنگی و تاریخی ایفا کنند. ایران با بهرهگیری از محتوای مستند و دقیق تاریخی، دست برتر را در این مبارزه فرهنگی دارد و توانسته است با به تصویر کشیدن مفاهیمی چون عدالت و مقاومت، تأثیر عمیقی بر مخاطبان بگذارد.
در نهایت، بازنگری در روایتهای تاریخی، چالشهای اخلاقی و سیاسی زمان حال را به بحث میکشد و ما را تشویق میکند تا با اندیشهای نوین به تفسیر وقایع بپردازیم. اما باید همواره هوشیار باشیم که این بازنگریها به تحریف واقعیات تاریخی منجر نشوند و به جای تقویت تفکرات جمود، زمینهساز گفتگوهای پویا، سازنده و چندجانبه باشند.
نظر شما چیست؟ چگونه بازخوانی روایتهای تاریخی میتواند به غنیتر شدن دیدگاههای ما نسبت به چالشهای معاصر کمک کند؟ آیا میتوان پخش این سریال را به عنوان یک فرصت همدلی بین عقلای امت اسلامی تعبیر کرد که منجر به گفتگوهای سازنده میشود یا تهدیدی است که باعث افزایش اختلافات در جوامع اسلامی خواهد شد؟