وقتی مسئولیت انتشارات علمی و فرهنگی را پذیرفتم، میدانستم که مشکلات اداری و اجرایی بسیاری از قبل انباشت شده است. در جلسه معارفه عرض کردم که با پرهیز از شتاب زدگی و با استفاده از کار علمی قصد دارم بر این مشکلات غلبه کنیم و به فعالیت اصلی نشر که حوزه اثرگذاری محتوایی است برسیم.
یکی از نقاط قوت انتشارات که برای غلبه بر نقاط ضعف باید از آن بهره میبردم، کتابهای فاخر و پرطرفدار و موثر این انتشارات قدیمی بود. الگوی گزارشی آماده کردم که چندین ستون داشت که در واقع شناسنامه کتاب و اندکی دادههای بیشتر برای تصمیمگیری را بدست بیاورم. از معاون فرهنگی وقت انتشارات این دادهها را مطالبه کردم و کم کم متوجه شدم این دادهها یا وجود ندارد، یا قابل اتکا نیست، یا در گزارشهای مختلف یکدیگر را نقض کردهاند و در نهایت اینکه با کمال تعجب حتی تعداد عناوین آن مشخص نیست. با کارکنان باسابقهتر انتشارات صحبت کردم. تعداد عناوین کتاب بین سه هزار تا هفت هزار عنوان نقل میشد!
عمل به سیاستهای محتوایی چنین نشر باسابقهای بدون «داده» با خطاهای فراوان و غیرقابل اغماض روبرو خواهد بود. ما دادهای برای تصمیمگیری عدم تجدیدچاپ برخی کتب در سالهای گذشته نداشتیم و حتی گزارشی نداشتیم که کدام یک از آثار قراردادشان فعال است. بماند که فایل بسیاری از کتب هم یا موجود نبود یا در رایانههای مختلف به صورت آفلاین ذخیره شده بود و نمیدانستیم کدام کتابها فایل قابل استفاده دارد.
از میان کتب موجود، تنها ۹۰۰ عنوان روی فیدیبو به صورت الکترونیک منتشر شده بود که حدود ۷۰۰ عنوان آن پیدیاف بود و مخاطب اقبالی به آن نشان نمیداد؛ حتی یک اثر انتشارات صوتی نشده بود.
اقدام عملیاتی برای آمادهسازی بانک داده انتشارات آغاز کردیم. دادههای سایت کتابخانه ملی ایران و سایت خانه کتاب ارشاد را کرول کردیم و با فایلهای متعدد و متناقض داخلی تطبیق دادیم و دادهها را تا حد ممکن پاکسازی (کلین) کردیم تا عناوین با شکلهای مختلف، تدقیق شوند.
به حدود ۳۷۰۰ عنوان کتاب رسیدیم که طی این سالها توسط انتشارات علمی و فرهنگی -یا نامهای دیگر آن: انتشارات فرانکلین و انتشارات انقلاب اسلامی- طی این هفتاد سال منتشر شده بود.
دادهها را در پاور بیآی* بارگذاری کردیم و توانستیم گزارشهای مختلفی از آن بگیریم و متوجه شدیم سالهای زیادی از کتب ارزشمندی غفلت شده بود که اتفاقا مورد استقبال جامعه هم واقع شده بود و فروش خوبی داشت اما به یکباره و احتمالا با یک خطای فردی کنار گذاشته شده بود و به دلیل اینکه «حکمرانی داده» وجود نداشت، برای همیشه فراموش شده بود.
اما یک مسئله دیگر وجود داشت: بانک قراردادهای آثار! ما نمیدانستیم کدام آثار قرارداد فعال دارد و کدام آثار منتقل شده است و کدام آثار نیازمند تمدید است یا به اتمام رسیده است. به آرشیو قراردادها مراجعه کردیم و با کمک کارکنان قدیمی که انصافا در این مسیر زحمت بسیار کشیدند و همراهی کردند، شروع به بررسی تک تک پروندهها کردیم. بسیاری از پروندهها به خصوص آثار خیلی قدیمی، اصلا قراردادی نداشتند و فقط به صورت نامههایی بین مدیران سالهای دور انتشارات رد و بدل شده بودند. نزدیک نیمی از قراردادها هم پیش رفته بودیم که عمر مدیریتی من به اتمام رسید و اگر تیم جدید صلاح بداند، تکمیل خواهد شد.
داده، از مهمترین داراییهای هر سازمان است و اگر تصمیمگیری مبتنی بر آن نباشد، رشد و توسعه آن سازمان به شکل مطلوب رخ نخواهد داد. حکمرانی داده به معنای ایجاد زیرساختهای مناسب، استانداردهای مستندسازی، فرهنگ اشتراکگذاری و استفاده هوشمندانه از دادههاست. بدون توجه به این موضوع حیاتی، حتی بهترین منابع و تلاشهای سازمانی هم نمیتوانند به نتایج پایدار و مؤثر دست یابند. تجربه ما در این انتشارات نشان داد که نبود دادههای دقیق و قابل اتکا، عدم شفافیت در قراردادها و تکیه صرف بر دانش ضمنی از بزرگترین موانع تحول و پیشرفت بودند. بنابراین، سرمایهگذاری در ساختار دادهای و فرهنگ دادهمحور، گامی ضروری برای تضمین تداوم، کیفیت و اثربخشی در هر سازمان است.
*Power BI یک ابزار تحلیل داده و هوش تجاری (Business Intelligence) از شرکت مایکروسافت است که امکان تجسمسازی (Visualization)، داشبوردسازی و گزارشگیری تعاملی از دادههای پیچیده را فراهم میکند.