در جنگهای ترکیبی معاصر، روایتها گاهی بیش از موشکها در تعیین سرنوشت بحرانها نقش دارند. تهاجم اخیر اسرائیل به ایران نشان داده که مدیریت اطلاعرسانی داخلی به اندازهٔ فرماندهی میدانی حیاتی است. در این مقاله، سه محور کلیدی برای کنترل و تثبیت روایت داخلی در شرایط بحرانی بررسی میشود.
۱. آمادگی پیشبحرانی: کلید موفقیت در مدیریت بحران رسانهای
بدون برنامهریزی و تمرینهای پیشین، واکنش هنگام وقوع بحران اغلب کند و پراکنده خواهد بود. برای کسب آمادگی لازم، اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
- شبیهسازی سناریوها (Table‑top exercises): برگزاری تمرینهای فرضی برای شناسایی نقاط ضعف و نقاط قوت در واکنشهای رسانهای.
- تعیین نقشها و مسئولیتها: مشخص نمودن وظایف تیمهای روابطعمومی، حقوقی و فنی جهت ارائه پاسخهای هماهنگ.
- تمرینهای دورهای: برگزاری جلسات آموزشی و شبیهسازیهای مکرر برای تیم رسانهای و تصمیمگیرندگان به منظور افزایش سرعت واکنش در مواجهه با بحران.
این اقدامات کمک میکنند تا در زمان وقوع بحران، سرعت واکنش و انسجام عملکرد حفظ شده و از سردرگمی جلوگیری شود.
۲. مدیریت جریان اطلاعات: جلوگیری از «تورم روایت»
در زمان بحران، حجم تولید محتوا به سرعت افزایش مییابد. منابع رسمی، خبرنگاران و کاربران شبکههای اجتماعی پیامهای متعددی منتشر میکنند که ممکن است پیامهای اصلی و حیاتی را در میان خود از بین ببرد.
راهکار پیشنهادی: تقویم محتوایی سهسطحی
- محتوای ضروری: گزارشهای میدانی، بیانیههای فوری و اطلاعرسانیهای فوری که باید بلافاصله منتشر شوند.
- محتوای مکمل: تحلیلها و توضیحات زمینهای که در بازههای زمانی مشخص و منظم ارائه میشوند.
- محتوای آرشیوی: اسناد پشتیبان و دادههایی که برای استنادهای آتی محفوظ میمانند.
این ساختار امکان انتشار منسجم و هدفمند پیامهای کلیدی را فراهم ساخته و از سرریز اطلاعاتی جلوگیری میکند.
۳. یکپارچگی پیام: روایت واحد در تمامی کانالها
تناقض در ارائه اطلاعات توسط نهادهای مختلف موجب سردرگمی مخاطب و تضعیف اعتبار روایت رسمی میشود. از این رو، ضروری است که تمامی مبادی اطلاعرسانی رسمی، به یک چارچوب و لحن یکسان پایبند باشند.
راهکار پیشنهادی: تشکیل «اتاق فرمان» رسانهای مشترک
- تعیین چارچوب و لحن یکسان برای ارائه بیانیهها و گزارشها.
- واکنش سریع به تحولات و موجهای خبری در فضای مجازی.
- پایش مستمر پیامها و اصلاح آنها بهمنظور حفظ انسجام روایت.
همافزایی با خبرنگاران و رسانههای مستقل برای تقویت اعتماد مخاطبان.
این اقدام نه تنها باعث هماهنگی در انتشار اطلاعات میشود، بلکه تضمین میکند که روایت رسمی در تمامی کانالها بهطور هماهنگ و منسجم ارائه گردد.
سخن پایانی
علاوه بر این سه محور، بررسی مؤلفههای تکمیلی مانند تحلیل ذینفعان، شفافیت رسانهای، تخصیص مسئولیتها، سنجش اثربخشی پسابحران و یادگیری سازمانی نیز در طراحی سیاستهای کلان مدنظر قرار میگیرند.
در عصر جنگ روایتها، قدرت در اختیار کسانی است که بدانند چه، چگونه و در چه زمانی باید اعلام کنند. اجرای همزمان این راهکارها ضامن ثبات افکار عمومی و پیشگیری از سوءاستفاده دشمنان اطلاعاتی خواهد بود.