ایمن از تلخی‌ها

حرم یک پله از تمام جهان جدا بود. داخلش که می‌شدی انگار همه دنیا پشت ستون‌های بلند ورودی می‌ماند. حس قوم موسی را داشتی که وسط دریا به دیواره‌های بلند آب نگاه می‌کردند و روی زمین استوار قدم برمی‌داشتن. مطمئن بودی چند دقیقه‌ای از همه تلخی‌های جهان ایمنی.

 

مکاشفه واله یک همسایه بهاری، صفحه ۹۵

نویسنده: محمد عربی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید