پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

یادداشت

تغییر کوچک در دیدگاه

فرض کنید در سال 1900 دنیا آمده‌اید.
وقتی 14 ساله هستید، جنگ جهانی اول شروع می شود و در 18 سالگی با 22 میلیون کشته به پایان می‌رسد.
اندکی بعد، یک بیماری همه گیر جهانی، آنفولانزای اسپانیایی ظاهر شد و 50 میلیون نفر را کشت و شما زنده هستید و 20 ساله هستید.
وقتی ۲۹ ساله هستید از بحران اقتصادی جهانی که با فروپاشی بورس نیویورک آغاز شد و باعث تورم، بیکاری و قحطی شد جان سالم به در می‌برید.
وقتی شما 39 ساله هستید، جنگ جهانی دوم شروع می‌شود و زمانی که شما 45 ساله هستید با 60 میلیون کشته به پایان می‌رسد.
وقتی 52 ساله هستید، جنگ کره آغاز می شود.
وقتی 64 ساله هستید، جنگ ویتنام شروع می شود و در 75 سالگی به پایان می رسد.
کودکی که در سال 1985 متولد شد، فکر می‌کند پدربزرگ و مادربزرگش نمی‌دانند زندگی چقدر دشوار است، اما از چندین جنگ و فاجعه جان سالم به در برده‌اند.
امروز ما در دنیای جدید، خیلی چیزها داریم که انسانهای آن زمان نداشتند. آنها نه تنها زندگی کردند بلکه خیلی اوقات از زندگی لذت بردند.
یک تغییر کوچک در دیدگاه ما می‌تواند معجزه ایجاد کند. ما باید شکرگزار باشیم و هر کاری که لازم است برای محافظت و کمک به یکدیگر انجام دهیم.
منبع: historic moments

نقل قول

پژوهشی در مورد دروغ!

مشغول مطالعه کتابی هستم تحت عنوان «کاربردهای راهبردی فناوری اجتماعی» که توسط انتشارات کمبریج در سال ۲۰۱۱ منتشر شده. در صفحه ۴۷ این کتاب به پژوهشی از دی‌پائولو و همکاران اشاره می‌کند که در سال ۱۹۹۶ انجام شده است و نتیجه آن چنین است:
اکثر مردم یک یا دو بار در روز در تعاملات خود دروغ می‌گویند. اگر چه اکثر دروغ‌ها به طور خاص خودخواهانه هستند، اما به ندرت به سود مالی یا فیزیکی اشاره دارند بلکه مزایای نامشهودی مانند عزت نفس یا ارتقای موقعیت اجتماعی دارند. 
تقریبا به همان اندازه، دروغ‌هایی هستند که به طور خاص به نفع فردی است که فریب می‌خورد؛ معمولا برای جلوگیری از آسیب رساندن به احساسات او.
در هر دو مورد، اکثر مردم دروغ می‌گویند. یعنی برای بزرگنمایی احساسات مثبت خود و اجتناب از ابراز احساسات منفی دروغ می‌گویند. 
دروغ‌ها به آمادگی شناختی کمی نیاز دارند و دروغگوها عموما نسبت به افشای دروغ‌هایشان کمترین اضطراب را احساس می‌کنند علیرغم این واقعیت که بیشتر دروغ‌ها، به صورت آشکار نادرست هستند تا اینکه مفاهیم گمراه‌کننده و ظریف باشند!
- نویسنده کتاب پس از اشاره به این پژوهش، بیان می‌کند که دروغ‌ها بی‌ضرر نیستند و علاوه بر ناراحتی دو اثر مهم دیگر دارند: یکی اینکه صمیمیت را کم می‌کنند و دیگر اینکه معناداری رابطه را زیر سوال می‌برند.
* نظر شما چیست؟ تمایل دارید حتی اگر به نفع‌تان باشد دروغ بشنوید؟ اگر دروغی شنیدید می‌توانید رابطه معنادار یا صمیمی را حفظ کنید؟