هر کس ز بارگاه تو منت نمی کشد در حیرتم چگونه خجالت نمی کشد
بنشستنم همان و در او سوختن همان کارم به وصل دوست به صحبت نمی کشد
باید فرشته ها ی تو خُدّام من شوند مهمان که زحمتی به ضیافت نمی کشد
بوی غذاست راهنمای گدای شهر کار ضیافت تو به دعوت نمی کشد
کس بعد از این ز ریخت و پاشی که می کنیم خود را به سایه سار قناعت نمی کشد
ما جا نماز خویش به دریا فکنده ایم گریه عنان به خاک مذلت نمی کشد
جوری نخورده ام به زمین تا شوم بلند دل از در ِ تو رَخت اقامت نمی کشد
زخمی که سینه چاک دَم تیغ دلبر است ناز طبیب و رنج طبابت نمی کشد
آخر من از محبت تو آب می شوم کار کسی چو من به سعادت نمی کشد
کم می خرند بار مرا در دکان غیر میزان کسی چنان تو به قیمت نمی کشد
بیرون شده است کار من از مرهم و دوا قربانی از معالجه منت نمی کشد
ثبت نظر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
من نفهمیدم!!!
بالاخره کی از کی منت نمیکشه؟کار کی به سعادت نمی کشه؟کدوم مهمون زحمت نمی کشه؟!!!
راست میگن دو دو تا میشه شونزده تا...کی به کیه!!!
بیت اول رو در خطاب به بقیه کسانی میگه که از درگاه خدا تمنایی ندارند و بقیه بیت ها در وصف خود است .
آخر من از محبت تو آب می شوم /کار کسی چو من به سعادت نمی کشد
یعنی اینکه من به وصل دوست نمی رسم
جوری نخورده ام به زمین تا شوم بلند/ دل از در ِ تو رَخت اقامت نمی کشد
این بیت هم یعنی اینکه درست است که خوردم زمین و اشتباه کردم . ولی جوری اشتباه نکردم که دلم به غیر تو روی بیاره
ممنون از نظرت