سلام. تولدت مبارک. این سالها خیلی تلاش کردم دوستم باشی. اولین ویژگی دوست بودن و دوست داشتن، شبیه شدن و همرنگی است. من سنخیتی با تو پیدا نکردم ولی آدم لاابالی و مست غریبه هم که سلام کند، ما رسم پاسخگویی داریم.
چقدر این روزها تو را کم دارم. بودنِ یک عاشقِ عاقل چقدر راهگشاست. دورم از تو، میدانم. شبیه تو نشدهام، میدانم! به اندازه کافی تلاشم را نکردهام، میدانم.
انگار یاد گرفتهام که ادعاهای بزرگ کنم اما پای عمل که به میان میآید به جای عاشقِ عاقل بودن، به میل و هوس و راحتطلبی و عافیتگزینی رفتار کنم. میبینی؟ درست نقطه مقابل تو که مثل کوه بودی مقابل همه این صفات. انگار با تو بیگانهتر شدهام تا آشنا. این خاصیت دنیاست، که هر چقدر مطالبهاش کنی، به مترسکهای پوشالی دنیازده شبیهتر میشوی و از کسانی که بوی بهشت را قبل از رسیدن به بهشت استشمام میکنند دورتر!
این همه بار که روی دوشم مانده، بار دنیاست. مثل اسب عصاری هر چقدر میروم همانجا هستم. ای کاش تو بودی و میشد با نورافکنهایی که روشن میکنی، راه را از چاه بشناسم. ای کاش بودی؟ مگر نیستی؟ هنوز کورم! باید چشمانم را باز کنم و ببینم؛ اینطور شاید امیدوارم باشم روزی نزد دلبرم، محبوبم!
تولدت مبارک شهید سیدمحمد حسینی بهشتی.
میگویند با #شهدا میتوان #رفاقت کرد چون زنده هستند. رفاقت با شهدا برکاتی دارد که خیلیها از آن غافلیم. نه اینکه در خودم چیزی دیده باشم، روی حساب حرف بزرگترها جستجو کردم که رفاقت با شهیدی را شروع کنم که هم نزدیک به زمانه ما باشد و هم الگوی خوبی باشد در مسیری که فکر میکنم باید طی کنم. جسارت کردم و شما را که چندبعدی و #آزاداندیش و مخلص و مدبر بودید برای رفاقت انتخاب کردم.
این سالها چند وقت یک بار به مزارت میآمدم، نه اینکه تو فقط آنجایی اما دنیاست و فریبهایش. آخرین بار بهمن نود و هشت آمدم مزارت. بعدش #کرونا آمد و چند باری که آمدم به در بسته مسجد هفتاد و دو تن خوردم. #سرچشمه هم جای خوبی بود که این دو سال به یادت سر بزنم. همانجا که لحظاتی قبل از شهادتت بوی بهشت را شنیدی.
دیروز بعد از دو سال و اندی دوباره به مزارت رسیدم. چه حس غریبی بود که آدم حس کند از رفیقش دور شده است به جای آنکه نزدیک شود. چقدر به قله نزدیک شده بودید شما که این همه خودم را دور دیدم. دیدم در خوشبینانهترین حالت، نیمی از عمرم گذشته و هنوز ابتدای راهم. دیدم شما وقتی همسن من بودید، سالها مدرسه دین و دانش را پس از تاسیس اداره کرده بودید و در نهضت #امام در سال 42 حضور داشتید و آماده انجام ماموریت در هامبورگ شده بودید. اما من چه؟
به خودم آمدم که مگر وظایف یکی است؟ یافتن تکلیف و انجام آن مهم است. اما صلابت و عزم و اراده شما کجا و ضعف و تنبلی و بهانهجویی من کجا؟
میگویند پس از شهادت دست انسان بازتر است. رفیق خودخوانده یک طرفهام یا شما در کرامت هم نزدیک به قلهاید؟
#شهید_بهشتی
«بهشتی، مظلوم زیست و مظلوم مرد.» جملهای که بارها از امام خمینی (ره) نقل شده است و تقریبا همه ما شنیدهایم. اما به همینجا نباید بسنده کنیم. بهشتی مظلوم مانده است. بهشتی یک شخص نبود که با رفتن او، دوران او تمام شود. بهشتی نماد یک مسلمان عاشق عاقل بود. انسانی که هدف را درست میشناخت، ابزارهای شرعی رسیدن به اهداف را مییافت و برای محقق کردن اسلام در جامعه، آنچنان با شور آرام نشدنی اقدام میکرد که جای خالی چنین شخصیتی را کماکان حس میکنیم.
پنج سالی میشود که مشغول مطالعه در مورد تفکرات ایشان هستم و تقریبا تمامی کتب منتشر شده از ایشان را خواندهام. او را انسانی با تفکر عمیق یافتهام که هنرش ایجاد تشکیلات و تیم برای پیاده سازی آن تفکرات در جامعه بود؛ نه از آن دسته اندیشهها که در اتاقها و پستوها تا سالها باقی بماند تا کسی آن را بیابد و بخواهد اجرا کند.
این کار تشکیلاتی و بلندمدت و انسانساز او بود که، ریچارد کاتم مأمور ویژه سفارت آمریکا در ایران، طی دو نامه قبل از خروج شاه از ایران، بهشتی را «ژنرال اصلی انقلاب خمینی» میداند و تأکید میکند امثال طالقانی، منتظری و رفسنجانی رهبران افتخاری هستند. او جلوتر از بقیه، همیشه سعی میکرد به حرفهای خود عمل کند و هر آنچه که پیش از انقلاب میگفت را پس از انقلاب نیز اجرا نماید. اگر قبل از انقلاب، میگفت بین زمامدار جامعه و مردم هیچ واسطی نباید وجود داشته باشد، پس از انقلاب هم میان مردم بود. اگر تأکید میکرد به مدیریت زمان و نظم در کارها، پس از گرفتن مسئولیت هم همین رفتار از او دیده شد و شعارش این بود: سالها به مردم از حکومت پیامبر و امیرالمومنین گفتهایم، حالا وقت عمل است.
این کار تشکیلاتی و بلندمدت، به عنوان صرفا یک آدم اجرایی هم نبود. او صاحب فکر و اندیشه بود و با توجه به دانش و تجربهای که آموخته بود، در قامت یک رهبر فکری درخشان بود. مباحثات او با سایر حلقه اول انقلاب و همچنین مناظرات او با سایر جریانات، سرآمدی او را نسبت به سایرین نمایان میکند. پیشرویی که هنوز هم مخالفان و دشمنان، اجازه شناخت کامل او را به ما نمیدهند و در این زمینه دچار نقصان جدی هستیم.
نوروز امسال بود که فرصتی یافتم و مستند ترور سرچشمه به کارگردانی محمدحسین مهدویان را دیدم. پیشنهاد میکنم این مستند را ببینید. البته این مستند، زندگینامه شهید بهشتی نیست و در مورد شب ترور ایشان در سرچشمه است. شخصیتهای مختلفی در این مستند حضور دارند. از وزیر و وکیل تا مسئول گشت آن شب در آن محله. به نظرم مستند، اثر قابل تأملی است، هر چند که دور از خطا نیست.
یک سوال که دو نفر از نجات یافتگان حادثه هفتم تیر به آن جواب میدهند، پاسخ جذابی دارد:
- آخرین جملهای که شهید بهشتی قبل از انفجار گفتند چه بود؟
+ بوی بهشت میآید. شما هم استشمام میکنید؟
و سپس انفجار...
------------------------------------------
پ.ن: قبلا ۴۳ پست با برچسب #شهید_بهشتی در وبلاگم منتشر شده است که یا در مورد ایشان است یا گزیدهای از اندیشهها و سخنان ایشان. پیشنهاد میکنم آنها را هم بخوانید.
سال ۱۳۵۸ که پس از فوت مرحوم طالقانی، آیت الله خامنهای امام جممعه تهران شد، ۴۰ ساله بودند. در آن روزها هیچ کسی از انتخاب ایشان به عنوان امام جمعه شگفت زده نشد و کسی نگفت که یک جوان ۴۰ ساله امام جمعه تهران شده است.
کمی کمتر از ۴۰ سال از آن روزها میگذرد. سال گذشته حجت الاسلام حاج علی اکبری به عنوان رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه انتخاب شدند (+) و چند روز پیش به عنوان امام جمعه موقت تهران اعلام شدند. اولین نماز جمعه توسط ایشان امروز خوانده شد و بسیاری خوشحال شدند که یک جوان به عنوان امام جمعه موقت انتخاب شده است و کم کم جوانان به نماز جمعه برمیگردند. او ۵۴ ساله است و شاید برای جوان دانستن ایشان کمی دیر شده باشد اما به هر حال میان سایر ائمه موقت جمعه تهران، جوانتر است!
همین جوانتر بودن کافی بود تا در اولین نماز جمعه ایشان، دو ردیف از نردهها حذف شود (+) تا مردم بتوانند اندکی مسئولین خود را از نزدیک ببینند. حاجعلیاکبری وعده داده است که این اصلاحات تکمیل خواهد شد.
خواندهایم که شهید بهشتی در ابتدای انقلاب چگونه از وجود تشریفات زائد بر امنیت، به عنوان یک انحراف جدی یاد میکرد (+)؛ قدم عملی در راه تحقق این سخنان را به فال نیک میگیریم و امیدواریم که همزمان با تغییرات در فرم، تغییرات در محتوا نیز آغاز شود. نماز جمعه باید تبدیل به پایگاهی شود که از حق و عدل پاسبانی کند و به دور از مصلحتسنجیهای خسته کننده و بدون کارکرد، ضعف و قوت مسئولین و فعالیتهای آنان را تبیین نماید. آن وقت میتوان امیدوارم بود که پرچم مطالبه پیشرفت توسط ائمه جمعه بلند شود و در میان مدت، فاصله میان مردم و مسئولین کاهش یابد.
برای ما که روزهای اول انقلاب را ندیدهایم و فقط عطری از گلزار رفتارهای امام و حلقه اول یارانش را استشمام کردهایم، تحقق این سخنان بسیار جذاب است.
درس گفتارهای فلسفه دین
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا
خدا از دیدگاه قرآن
سرود یکتاپرستی
دکتر شریعتی؛ جستجوگری در مسیر شدن
عناوین ۵ کتابی است که از ۷ تیر پارسال تا امروز از شهید بهشتی خواندم. متاسفانه فرصت نشده که فرازهایی از این کتب و معرفیشان را در وبلاگم بنویسم که حتما باید این نقیصه را جبران کنم. مجموع کتبی که تا به حال از این شهید بزرگوار خواندهام به ۱۶ کتاب رسیده است و هنوز کتب دیگری هستند - نزدیک به ۱۰ کتاب دیگر- که باید در برنامه مطالعاتیام قرار گیرند.
اندیشه و روش نگاه ایشان به مسایل پیش رو در آینده، یکی از گمشدههای عصر ما است. ما به عالمانی نیاز داریم که از نزدیک درد مردم را بشناسند و خود در کار تشکیلاتی و اجرایی هم قوت قابل توجهی داشته باشند.
روحش شاد و راهش که همان راه خمینی (ره) است مستدام.