پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر صاد» ثبت شده است

یادداشت شخصی

... و پایان مسئولیت در نشر صاد

وقتی زمستان سه سال پیش با محمدرضا شرفی خبوشان نام «صاد» را برای نشر انتخاب کردیم، نمی‌دانستیم که چه روزهایی در انتظار است. صاد حرف مقطعه‌ای است که در تفسیر اشاره شده است نام چشمه‌ای است در عرش خدا و البته یکی از حروف الفبای فارسی. می‌خواستیم ناممان هم اسلامی باشد و هم ایرانی. با همفکری و کمک و حمایت دوستانی چون سیدمیثم سیدصالحی و یاسر جلالی می‌خواستیم کسب‌وکاری راه بیندازیم در عرصه محتوای عمیق که به مرور زمان خودگردان شود و بتوانیم سرمایه اولیه را برگردانیم.
میرشمس‌الدین فلاح هاشمی، محمدرضا شرفی خبوشان، مرضیه مرادی، بهزاد جامه بزرگ، رامبد خانلری در عرصه محتوایی توانستند اتفاقات خوبی در جذب و تولید آثار ممتاز و خوب رقم بزنند. همکاران دیگر در بخش اجرایی و بازاریابی تمام تلاش خود را کردند که تیم محتوایی بتواند راحت‌تر کار کند و دیده شود.
نشر صاد توانست در ۲ سال و نیم، ۳۲۰ محصول تولید کند. ۶۰ رمان‌نویس کشف کند و پرورش دهد و آثار آنان را منتشر کند، ۸ ویراستار جدید تربیت کند، ۵ کتابش را به زبان‌های دیگر ترجمه کند و در ترکیه و پاکستان و لبنان منتشر کند. در نشرسرای خودنویس یک شبکه ۷ هزار نفره تولید کننده محتوا ساخته شد و در نشر صوتی قناری، کتب صوتی و پادکست‌های خوبی تولید شد. به فضل خدا برای اولین بار یک نشر نوپا توانست در دو سال اول در بیش از ۲۰ رشته مختلف در جوایز ملی، نامزد شود و ۷ جایزه ببرد یا شایسته تقدیر شود.
همه این موفقیت‌ها در شرایطی رقم خورد که مشکلات زیادی داشتیم. هنوز به تأسیس رسمی نرسیده بودیم و مشغول تکمیل تیم بودیم که کرونا آمد؛ یک شوک جدی به همه کسب‌وکارها وارد شد. دو ماه از تأسیس رسمی گذشته بود که قیمت ارز دو برابر شد و شوک دوم به برنامه‌ریزی ما وارد شد. همینطور مشکلات دیگری در محیط به وجود آمد که عددهای غیرقابل پیش‌بینی ما که ۱۰ درصد کل هزینه‌ها بود، جبران کننده این همه اتفاقات پیش‌بینی نشده نبود اما با همه این مسائل اقتصادی، اتفاقات خوبی در حوزه محتوایی افتاد.
نشر صاد به من و دوستانم در نشر صاد این درس را داشت که در سخت‌ترین شرایط می‌توان با اراده و عزم راسخ، با همدلی و تواضع، با خلاقیت و کیفیت مسیر را پیمود و اتفاقات بزرگی رقم زد.
حتما در این مسیر خطا و اشتباه داشتیم که عذرخواهم و به جز طلب حلالیت از همه، خواهان دعای خیرتان هستم.

یادداشت معرفی کتاب و فیلم

معرفی کتاب | کارآموز سرخ

حدود بیست و پنج سال پیش به خاطر اوله‌گونار #سولسشر هوادار #منچستر یونایتد شدم. دو سال بعد «ذخیره طلایی» هیجان‌انگیزترین گل #لیگ_قهرمانان_اروپا را در دقیقه ۹۳ به #بایرن_مونیخ زد و تیمش را #قهرمان کرد. وقتی به عنوان سرمربی #منچستر_یونایتد روزهای فوق‌العاده‌ای را تجربه می‌کرد و توانسته بود فوتبال سرد و بی‌روح #مورینیو را دوباره تبدیل به فوتبال گرم و هیجان‌انگیز #فرگوسن کند، به #رامبد_خانلری پیشنهاد کردم کتاب زندگینامه «اوله» را ترجمه کنیم. رامبد طرفدار #لیورپول است ولی قبول کرد، چون «اوله» دوست‌داشتنی‌تر از این حرفاست. اما ترجمه این کتاب بخاطر علاقه شخصی من بود؟ خیر. نوع خاص زندگی اوله‌گونار به درد خیلی از ماها می‌خورد. به قول خودش یک ترن هوایی فراز و فرودهای زیادی دارد. اینکه در روزهای خوش چگونه باشیم و در روزهای سخت چه‌کار کنیم، خیلی مهم است. پیشنهاد می‌کنم این بند از کتاب را با هم بخوانیم تا اگر برای شما هم جذاب شد، کتاب «کارآموز سرخ» را مطالعه کنید: 
داستان زندگی اوله، داستان شوق، بدبیاری، اوج گرفتن دوباره و #عزم و اراده است. داستان مردی با ایمان بی‌پایان که آن‌قدر #باهوش هست تا بپذیرد بدوبیراه‌ها و انتقادهای شدیدی که نسبت به کم‌تجربگی و خامی‌اش می‌شود، گاه #حقیقت ماجراست. اوله آن‌قدر باهوش هست که بداند برای هدایت غولی همچون منچستریونایتد که در سطح جهانی طرفدار دارد، گاه ملاحظات لازم و ابتکار عمل فوتبالی مورد نیاز را ندارد. کسی که با وجود این موضوع یا حتی می‌توان گفت به همین خاطر، با تمام قلبش شیفته و #عاشق این #ورزش است. او کسی است که زندگی بازیکنان و کارکنان هر باشگاهی را که در آن به‌عنوان سرمربی کار کرده، تحت‌تأثیر قرار داده و حتی غیرفوتبالی‌ها را هم مجذوب خودش کرده است. 

نقل قول نقل قول

تظاهر به معتبر بودن

انحصارگرایی گوگل در کنار الگوریتم‌هایش که اطلاعات را به سوی منافع سرمایه نئولیبرال و نخبگان اجتماعی ایالات متحده می‌برد، باعث شده جریان اطلاعاتی‌ای به‌وجود آید که تظاهر به معتبربودن می‌کند ولی در عمل، بازتاب منابع تبلیغاتی است. به بیان دیگر، باید گفت که گوگل به سود دست‌به‌جیب‌ترین مشتریان خود، یا یک‌جور درهم‌تنیدگی منافع مردمی و تجاری کار می‌کند. اما کاربران، گوگل را یک منبع عمومی می‌دانند که به منافع تجاری هیچ گوشه‌چشمی ندارد. گوگل مستقیما از راه آنچه می‌توان «کارتفریح» کاربران نامید، پول درمی‌آورد؛ وقتی کاربران می‌پذیرند کار و داده‌های شخصی خود را در اختیار گوگل و محصولات آن بگذارند، نتیجه چیزی نیست مگر سود کردن گوگل.

الگوریتم‌های سرکوبگر، صفحه ۴۰

ترجمه: محمد نصیری

یادداشت یادداشت‌ها

در مورد کتاب گاف

سعی کرده‌ام در مورد کتب نشر صاد -بیش از آنکه معرفی بنویسم- داستان چگونگی انتشار آن را بنویسم. قبلا در مورد چگونگی انتشار چند کتاب #نشر_صاد یادداشت‌هایی نوشته بودم و امروز می‌خواستم در مورد #گاف بنویسم. برای کتاب گاف در #خانه_کتاب #مراسم_نقد برگزار شد، درست ششم #اردیبهشت سال گذشته. از بایگانی، ویدئوی مربوط به صحبت‌های خودم در آن مراسم را پیدا کردم. صحبت‌های خودم را که گوش کردم، دیدم بهتر است به جای آنکه از چگونگی انتشار این کتاب بنویسم، از قول‌های محقق نشده خودم بنویسم.

قول داده بودم تا پایان بهار سال گذشته نسخه #صوتی منتشر شود و تا پایان سال #ترجمه #کتاب به یک #زبان دیگر. این صحبت‌ها را از جهت خودزنی بازنشر نمی‌کنم؛ هر چقدر هم که برای عدم تحقق وعده‌هایم دلیل ارائه کنم، باید #عذرخواهی را یاد بگیرم تا در مورد #آینده مطمئن صحبت نکنم و تلاشم را انجام دهم که بتوانم به عهدهایم پایبند باشم.

نشر صوتی #قناری که وظیفه صوتی کردن را به عهده داشت، به دلیل عدم سرمایه گذاری مناسب، چند روز پس از این مراسم یعنی آخر اردیبهشت تعلیق شد و هیچ کتاب جدیدی تولید نکرد و کتاب صوتی گاف علیرغم قول من هنوز متولد نشده است. حتی در مهرماه تصمیم گرفتم با وجود اینکه قناری سرمایه‌ای ندارد، اما مبلغی از صرفه‌جویی برای تولید صوتی گاف هزینه کنیم. چند وقت بعد از آن، گوینده‌ای آمد و خوانش متن تست شد ولی به دلیل استفاده زیاد از لهجه #خراسانی کار از آب درنیامد و هنوز نسخه صوتی کتاب تولید نشده است.

در مورد زبان خارجی، مذاکره برای انتشار به زبان #ترکی استانبولی هنوز ادامه دارد و قرار است در همین تیرماه مذاکره نهایی هم انجام شود که بالاخره توافق می‌شود یا خیر.

از کتاب گاف در یک سال گذشته حدود ۵۰۰ نسخه فروش رفته است، #جایزه #کتاب_سال استان #خراسان شمالی را به خود اختصاص داده است و نظر منتقدان زیادی را به خود جلب کرده است. امیدوارم که با برنامه ریزی تیم جدید #بازاریابی در نشر صاد، این کتاب بیش از گذشته مورد اقبال مخاطبان واقع شود.

گاف داستان یک #معلم #دبیرستان #غیرانتفاعی #دخترانه است که شب‌ها به محلات #فقیرنشین می‌رود و گاف میان طبقه‌های بالا و طبقه‌های پایین جامعه را با زبانی #طنزآلود و شیرین تشریح می‌کند. از خواندن گاف خسته نمی‌شوید و پیشنهاد می‌کنم اگر نخوانده‌اید، حتما بخوانید. از کیفیت نوشتاری و داستان‌پردازی گاف حتما لذت می‌برید.

 

نقل قول نقل قول

ایمن از تلخی‌ها

حرم یک پله از تمام جهان جدا بود. داخلش که می‌شدی انگار همه دنیا پشت ستون‌های بلند ورودی می‌ماند. حس قوم موسی را داشتی که وسط دریا به دیواره‌های بلند آب نگاه می‌کردند و روی زمین استوار قدم برمی‌داشتن. مطمئن بودی چند دقیقه‌ای از همه تلخی‌های جهان ایمنی.

 

مکاشفه واله یک همسایه بهاری، صفحه ۹۵

نویسنده: محمد عربی