پژوهشگروبلاگ شخصی قاسم صفایی نژاد

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب الکترونیک» ثبت شده است

یادداشت یادداشت‌ها

چالش‌های بین‌المللی در توسعه نشر الکترونیک

* این سلسله یادداشت در خبرگزاری مهر منتشر می‌شود.

در یادداشت‌های قبلی پس از ضرورت توسعه نشر دیجیتال، در مورد چالش‌های قانونی، چالش‌های اقتصادی و سپس چالش‌های فرهنگی - اجتماعی سخن رانده شد. در این یادداشت چالش‌های بین المللی در توسعه نشر الکترونیک مورد نظر است که به صورت مختصر و مفید بیان می‌شود:

- سطح دیپلماسی فرهنگی

سطح دیپلماسی فرهنگی ایران نسبت به ظرفیت‌های بی‌نظیر فرهنگ غنی آن، بسیار نازل است. ما نه از ظرفیت‌های ایرانِ فرهنگی در حوزه تمدنی ایران بهره‌ای می‌بریم و نه از ظرفیت‌های کشورهای اسلامی درست استفاده می‌کنیم. حتی بسیار پیش آمده که با وجود اینکه پیروزی‌های سیاسی در برخی کشورها نصیب ما شده است اما نتوانسته‌ایم بهره‌برداری فرهنگی لازم را انجام دهیم. مثلا با وجود اینکه در عراق، لبنان و سوریه عمق استراتژیک خوبی از نظر سیاسی ایجاد کرده‌ایم اما بعد از مدتی به دلیل عدم فعالیت‌های فرهنگی مؤثر، همان پیروزی‌ها هم کمرنگ می‌شود.

مجموعه‌ای از دلایل باعث به‌وقوع پیوستن این مهم شده است. به جز اینکه حوزه نشر، جذابیت آنچنانی برای دیپلمات‌های ما ندارد، عدم هدفگذاری مخاطب جهانی در بین ناشران ایرانی و ناکافی بودن شناخت آنان از فضای بین‌المللی به آن دامن می‌زند. همچنین به دلیل نپیوستن ایران به کنوانسیون برن، ناشران ایرانی در دنیا جدی گرفته نمی‌شوند. به همین دلایل است که مشاهده می‌شود عموما فعالیت‌های ایران در حوزه نشر هم فعالیت‌های حاکمیتی است که با عموم مردم در سراسر دنیا ارتباط چندانی برقرار نکرده است.

با توجه به هزینه‌های زیاد چاپ و توزیع به سایر کشورها و البته شرایط تحریم، نشر الکترونیک می‌تواند به عنوان یک فرصت برای تسهیل دسترسی به عموم مردم در کشورهای هدف شناخته شود.

- رشد شتابان فناوری

رشد شتابان فناوری در دنیا باعث فاصله گرفتن بیشتر کشور از اثرگذاری جهانی در رقابت با کشورهای پیشرفته خواهد شد. ما معمولا در سخت افزار حرفی برای گفتن در دنیا نداریم و در نرم افزار نیز هر چند اوضاع خیلی بهتری داریم اما خلاقیت و نوآوری در این بخش کمتر مشاهده شده و بیشتر مقلدهای خوبی هستیم.

بسیاری از ناشران ایرانی، شناخت خوبی از فرصت‌های نشر الکترونیک برای دسترسی به مخاطبان خارجی ندارند و پلتفرم‌های ایرانی هم با پلتفرم‌های روز دنیا فاصله بسیاری دارند و توان رقابت با پلتفرم‌های جهانی را در کشورهای دیگر ندارند.

- رقبای قدرتمند

در دنیا رقبای قدرتمندی داریم که برای ورود به بازار جهانی، ناگزیر از رقابت با آنها هستیم. به طور مثال در صنعت کتاب الکترونیک، آمازون در اکثر کشورهای دنیا دارای شبکه توزیع گسترده و امکان تبلیغ مناسب است و رقابت با شرکتی که به تنهایی بیش از نیمی از گردش مالی فروش کتاب الکترونیک در جهان را به خود اختصاص داده است، کار راحتی نیست. تعیین راهبردهایی برای انتخاب مخاطب هدف، انتخاب موضوعات خاص که نقاط قوت ما در جهان محسوب می‌شود و امثالهم می‌تواند به این نبرد نامتوازن سر و شکل بهتری دهد، به شرط آنکه اراده کنیم.

- تحریم‌ها

تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی باعث می‌شود نه تنها به دلیل عدم پیوستن ایران به کنوانسیون برن، ناشران بین‌المللی در خرید و فروش امتیازات کتب و محتواهای گوناگون ما را جدی نگیرند؛ بلکه به دلیل قوانین سفت و سخت تحریمی، از هر گونه فعالیت با ناشران ایرانی بهراسند. ناشران خارجی حتی از فروش امتیاز به ناشران ایرانی سر باز می‌زنند، زیرا دریافت پول از یک شرکت ایرانی مخصوصا وابسته به دولت می‌تواند جریمه‌های سنگینی برای آنها داشته باشد.

ایجاد کنوانسیون‌های جدید با کشورهای عضو جنبش عدم تعهد یا عضو سازمان کشورهای اسلامی می‌تواند کمی شرایط را بهبود بخشد. ضمن آنکه ثبت شرکت‌ها و انتشارات در کشورهای دیگر، می‌تواند راه حل موقتی باشد که در عرضه نشر الکترونیک به دلیل دسترسی راحت‌تر به مخاطب نهایی یاری‌گر باشد. به طور مثال، ناشران به جای آنکه امتیاز اثر خود را به ناشری خارجی به سختی بفروشند، با انتشار کتب خود در پلتفرم‌های کتاب الکترونیک در دنیا، بتوانند محتوای خود را به مخاطب‌های بین المللی عرضه کنند.

- چالش ما در کشورهای فارسی زبان

حوزه نفوذ فرهنگی ایران در کشورهای فارسی زبان همسایه که همواره شیفته ادبیات و شعر فارسی هستند یکی از فرصت‌های بی‌نظیر برای رشد و توسعه کتاب الکترونیک است اما دو چالش جدی در این مسیر وجود دارد. یکی رسم‌الخط متفاوت آنها در نگارش کلمات است و دیگری زیرساخت‌های ضعیف در حوزه دیجیتال و پرداخت‌های بانکی.

برای چالش اول پیشنهاد ورود کتب صوتی خوب فارسی به بازار کشورهای فارسی‌زبان وجود دارد، و برای چالش دوم، یا باید منتظر توسعه بهتر زیرساخت‌های دیجیتالی آنها بمانیم یا به طور مثال اپراتورهای ما شروع به خدمت‌رسانی مناسب در آن کشورها کنند.

طبیعتا هیچ فعالیت بین‌المللی از طرف ما نباید همراه غفلت از زبان فارسی باشد و باید توجه جدی برای توسعه و پیشبرد قدرت زبان فارسی در آن انجام شود.

یادداشت یادداشت‌ها

پلتفرم‌ها نقش خود برای توسعه کتاب الکترونیک رو ایفا می‌کنند؟

۱. فیدیبو با ناشران قرارداد مدت‌دار انحصاری می‌بنده. یعنی تا چند ماه یا بعضا چند سال، کتابی که در فیدیبو منتشر میشه در مابقی پلتفرم‌ها نباید منتشر بشه. اصل انحصار در بازار کوچک کتاب الکترونیک غلط است. اما مسئله فقط این نیست
‏2. در فیدیبو نمیشه فایل با فرمت ایپاب بارگذاری کرد. فایل ‎#کتاب فقط میشه ورد، پی‌دی‌اف و ایندیزاین بارگذاری بشه و فیدیبو خودش تبدیل به ایپاب میکنه. به دلیل صف تولید، تقریبا یک ماه هم طول میکشه تا بعد از بارگذاری، کتاب منتشر بشه. یعنی چاپ کاغذی کتاب سریعتر از انتشار الکترونیک اونه
‏3. در پنل ‎#فیدیبو ویرایش کتاب یکی از سخت‌ترین کارهای ممکنه؛ در حالی که یکی از مزایای ‎#کتاب_الکترونیک همین سهل بودن ویراست جدید کتاب باید باشه. ‎#کاربرپسند نبودن و امکانات کم پنل ناشران فیدیبو به همین جا ختم نمیشه و گزارش‌هایی که به ناشر میده، در ابتدایی‌ترین وضع ممکنه
‏4. در فیدیبو، ناشر به اطلاعات ‎#مخاطبان خودش دسترسی نداره و نمیدونه مثلا عنوان الف رو چه کسانی خریدند. تا اینجا شاید طبیعی باشه، اما فیدیبو حتی این سرویس رو به ناشران نمیده که ناشر بتونه با پرداخت هزینه درخواست کنه به کسانی که "جلد اول یک کتاب" رو خریدند اطلاع رسانی جلد دوم بشه
‏5. ناشران سنتی عموما با سرویس‌ها و خدماتی که میتونن از یک پلتفرم کتاب الکترونیک بگیرند، آشنا نیستند و حتی شاید اهمیتی براشون نداره. اما پلتفرم کتاب الکترونیک با خدمات خوب میتونه این بازار رو گسترش بده، وگرنه این بازار حالا حالاها جدی نمیشه
‏6. یکی از خدمات ابتدایی، سرویس اشتراکی خوب با تعداد عناوین زیاد برای مردم است که ‎#فیدیبو به جای آنکه با خرید امتیاز به ناشران منفعت برساند و در این عرصه ‎#سرمایه‌گذاری کند، کمترین حق‌السهم را به ناشر می‌دهد و ناشران را از این سرویس هم ناامید میکند.
‏7. توسعه بازار ‎#کتاب_الکترونیک فقط از طریق تبلیغات پرزرق و برق یا استفاده از اشخاص مشهور شدنی نیست. هم محتوای خوب در سلایق مختلف می‌خواهد و هم پلتفرمی که به ناشر و مخاطب سرویس خوب بدهد.

یادداشت یادداشت‌ها

مردم چقدر محتوای عمیق مصرف می‌کنند؟

استاتیستا گزارشی منتشر کرده که در آن نشان می‌دهد چند درصد از مردم هر کشور، از کتاب الکترونیک استفاده می‌کنند و چند درصد از کتاب کاغذی (در تصویر این گزارش را می‌بینید).
البته در این گزارش مشخص نیست که جمعیت هر کشور چقدر است و ۲۴ درصد از جمعیت چین مثلا با ۴۰ درصد از جمعیت انگلیس چه تفاوتی دارد. همچنین مشخص نیست که افرادی که کتاب الکترونیک خریده‌اند، چند کتاب الکترونیک خریده‌اند و آنهایی که کتاب کاغذی خریده‌اند، چند عنوان. در این گزارش فقط پاسخ به این پرسش داده شده است که آیا در سال گذشته یک کتاب کاغذی یا الکترونیک خریده‌اید یا خیر؟
آیا جهان به سمت کتاب الکترونیک حرکت می‌کند و کتاب کاغذی حذف می‌شود؟ به نظرم پاسخ به این سؤال که خیلی‌ها دنبال آن هستند، مهم نیست.
سؤال مهم‌تر آن است که آیا جهان به سمت مصرف «محتوای عمیق» می‌رود یا «محتوای سطحی»؟
به نظر می‌رسد که نیازمند پژوهشی در این حوزه هستیم تا رسانه‌های مختلف را از منظر میزان اثرپذیری مخاطبان با هم مقایسه کنیم.

یادداشت گفتگوها

گفتگو با دانا | فرهنگ تخفیف کتاب باید اصلاح شود

گفتگو با شبکه اطلاع رسانی دانا

در شرایط کرونایی که اغلب رویدادهای فرهنگی برگزار نمی شوند و یا به صورت مجازی انجام می شوند، بازار نشر نیز دچار مشکلاتی شده است. از ورشکستگی و تعطیلی برخی کتابفروشی ها تا ناشران کاغذی؛ چه پیش بینی برای ادامه این صنعت متصورید؟

اجازه بدهید سؤالتان را با سؤال پاسخ بدهم. آیا مشکلات نشر در دوره کرونا به وجود آمد؟ قبل از کرونا شاهد ورشکستگی و تعطیلی کتابفروشی‌ها و ناشران کاغذی نبودیم؟ قبول دارم کرونا به تسریع این روند و نمایان شدن آن کمک کرد اما این روندی بود که در حال وقوع بود. کرونا نباید ما را گول بزند و فکر کنیم کرونا باعث این اتفاقات شده است.

مسائل اصلی و ریشه‌ای صنعت نشر از نظر من چند دسته‌اند که سعی می‌کنم خیلی خلاصه عرض کنم:

۱. نداشتن نظام مدیریت محتوا: مانند عدم آگاهی از نیاز مخاطبان یا حتی نداشتن دانش کافی در مورد میزان اثربخشی محتواها بر مخاطبان و ... پژوهشگران ما در کشور حتی به آمار میزان فروش واقعی کتب دسترسی ندارند چه برسد به اینکه این محتواهای خریداری شده چقدر توسط مخاطبان مطالعه شده است و چقدر از آن اثر پذیرفته است.

۲. مسائل مرتبط با آموزش و پرورش: بچه‌ها در این سیستم آموزش و پرورش، کتابخوان و پژوهشگر بار نمی‌آیند و به جای آنکه از همان نوجوانی مطالبه کنیم که نیازهای محتوایی خودت را خودت جستجو کن در میان کتاب‌های مختلف، تأکید فقط روی کتاب درسی است.

۳. کم اهمیت بودن نظام مالکیت معنوی و مادی: مردم اهمیتی برای نظام مالکیت معنوی و مادی اثر قائل نیستند چون اطلاع رسانی کافی در مورد آن نداشته‌ایم. برخی ناشران هم خودشان مراعات نمی‌کنند. فقط به این فکر کنید که قشر کتابخوان جامعه که قشر فرهیخته‌تر جامعه است،‌ از دستفروشی‌های کنار خیابان انقلاب خرید می‌کند یا دنبال فایل رایگان کتاب در فضای مجازی می‌گردد؛ به نظرم عمق فاجعه مشخص است.

۴. شبکه‌های پخش و توزیع: پخش و توزیع به دلیل پهناوری کشور و فاصله میان شهرها در مناطق بیابانی کار سخت و طاقت‌فرسا و در بعضی شرایط نشدنی است. کتابخانه‌های عمومی و کتابخانه‌های مساجد و مدارس هم عموما کتاب‌های جدید و به روز ندارند و فرهنگ امانت و قرض کتاب هم خیلی بین ما رواج ندارد.

۵. نوسانات ارز و تأثیر آن بر قیمت کاغذ: قیمت کاغذ در طی یک دهه گذشته حدود ۴ برابر شده است اما قیمت کتاب کشش این همه بالا رفتن قیمت را نداشته است.

دلایل دیگری هستند که بعضا به همین اهمیت وجود دارند. سؤال من این است، آیا این دلایل به تنهایی کافی نیست که کتابفروشی‌ها و ناشران تعطیل شوند؟ کرونا فقط این روند را تسریع کرده است.

در تکمیل پاسخ به سؤالتان باید عرض کنم که این روند تا حل نشدن دلایل ریشه‌ای آن ادامه خواهد داشت و باید دنبال راهکارهای بنیادین و سیاستی در این عرضه باشیم.

  

در شرایط کنونی، شاید اقبال مخاطبین به اپلیکیشن های کتاب خوان بیشتر از گذشته به چشم می آید. می توانید وضعیت فعلی ناشران الکترونیک، جایگاهشان در بازار نشر و استقبال مردم از آنها را شرح دهید؟

حتما می‌دانید که برنامک‌های کتابخوان عموما ناشر الکترونیک نیستند. این برنامک‌ها عموما سکوی (پلتفرم) فروش هستند. پلتفرم‌ها عموما وظیفه اتصال بین تولید کننده یا خدمات دهنده با طرف دیگر یعنی مصرف کننده را دارند. عملا فیدیبو، طاقچه، کتابراه و امثالهم ناشران را به مخاطبان وصل می‌کنند و محصولات آنها را می‌فروشند. پس اول از همه بین فروشگاه‌های کتاب الکترونیک و ناشران الکترونیک تمایز قائل شویم. در مورد ناشران الکترونیک در ایران هم می‌توان خیلی جدی صحبت کرد.

طی سال‌های گذشته اقبال مردم به کتاب الکترونیک در همه دنیا رو به رشد است و در ایران هم با کمی تأخیر انجام می‌شود. شرایط کرونا و به خصوص تخفیف ۷۰ و ۸۰ درصدی که اوایل کرونا با حمایت معاونت فرهنگی وزارت ارشاد انجام شد، باعث رشد حدود ۳۰۰ درصدی کتاب الکترونیک شد. طبیعتا فروشگاه‌های کتاب الکترونیک هم از این فرصت استفاده کردند و مردم را بیش از گذشته با مفهوم «کتاب الکترونیک» آشنا کردند. یکی از دلایل رشد پایین کتاب الکترونیک در ایران، عدم آگاهی مردم از مزایای کتاب الکترونیک است. شناخت عموم مردم از کتاب الکترونیک در حد فایل‌های پی‌دی‌اف و کتاب صوتی است که حتما رسانه‌ها باید برای افزایش آگاهی مردم اقدامات جدی انجام دهند.

با همه این تفاسیر سهم بازار کتاب الکترونیک کشور نسبت به کل صنعت نشر از ۲ درصد به حدود ۵ درصد رسیده است. البته این آمار از نظر گردش مالی است و از نظر تعداد فروش و مهمتر از آن، از نظر میزان مطالعه آماری در دسترس نیست.

در دنیا کتاب الکترونیک تقریبا بیش از ۲۵ درصد از سهم صنعت نشر را به خود اختصاص داده است و در این زمینه عقب ماندگی قابل توجهی داریم. عقب ماندگی وقتی بیشتر محسوس می‌شود که می‌بینیم رهبر معظم انقلاب در دی ماه سال ۱۳۷۱، یعنی هنوز وقتی آمازون تأسیس نشده بود، دستور توسعه کتاب الکترونیک در کشور را داده‌اند!

 

با گرانی کاغذ و شرایط کرونایی در این یک سال گذشته، عملا میدان برای ناشران الکترونیک بیشتر باز شده؛ به نظرتان کتابهای صوتی می توانند در آینده ای نزدیک جایگزین کتابهای کاغذی شوند؟

کتاب‌های صوتی جایگزین کتاب‌های کاغذی نخواهند شد. مخاطبان این کتاب‌ها تقریبا با مخاطبان کتاب‌های کاغذی یکسان نیستند. عموما افرادی که کتابخوان هستند، سخت با کتاب صوتی ارتباط برقرار می‌کنند. برعکس افرادی که شنیداری هستند، از این کتب استقبال زیادی می‌کنند و حتما بازار کتاب صوتی در آینده نزدیک شاهد رشد جدی خواهد بود.

شاید کتاب‌های متنی الکترونیک، چت استوری‌ها، کتاب‌های تعاملی الکترونیک، ویکی‌کتاب‌ها و ... در آینده میان‌مدت سهم بیشتری از بازار صنعت نشر را به خود اختصاص دهند اما این‌ها به معنی کوچک شدن سهم کتاب کاغذی نیست و یا نباید باشد. کتابخوانی آنقدر در کشور ما توسعه یافته نیست، که سهم یکی با ورود کتاب جدید کاهش یابد. باید سیاست‌ها و راهبردها را طوری طراحی کنیم که میلیون‌ها ایرانی جدید کتابخوان شوند.

 

علاوه بر مزایایی که اینگونه کتابها دارند، انتقاداتی نیز به آنها وارد است؛ انتخاب برخی رمان های پر شخصیت مانند صدسال تنهایی مارکز برای خوانش صوتی آن هم توسط یک نفر، شاید بی هنری به حساب آید و نکته دیگر اینکه اخیرا ناشران الکترونیک با به کارگیری هنرمندان، بازیگران و خوانندگان برای خوانش این کتابها، عملا هزینه فروش را بالا برده که گاها گران تر از نسخه کاغذی آن می شود.

به نظرم بی‌هنری نیست. لزومی ندارند کتاب صوتی تبدیل به نمایشنامه رادیویی شوند. اتفاقا ۸۰ درصد کتاب‌های صوتی در دنیا همین طور تولید می‌شوند و حدود ۲۰ درصد از کتاب‌ها شبیه نمایشنامه رادیویی هستند و بازیگران و صداپیشه‌های مختلف دارند. البته قبول دارم که کیفیت تولید بسیار مهم است. یک نفر که مسئولیت گویندگی کتاب صوتی را به عهده می‌گیرد، باید بتواند لحن و کلام شخصیت‌های مختلف داستان را به مخاطب منتقل کند اما لزومی ندارد که از گویندگان مختلف استفاده شود یا حتی یک نفر صداهای مختلفی بازی کند.

هزینه کتاب صوتی در دنیا کمی از کتاب کاغذی ارزان‌تر است. تا جایی که من اطلاع دارم در کشور ما هم عموما همینطور است. منطقی نگاه کنیم، شاید هزینه تولید یک کتاب صوتی از چاپ هزار نسخه از یک کتاب کاغذی هم بیشتر هزینه ببرد. چرا نباید قیمت آن گران‌تر از کتاب کاغذی باشد؟ به هر حال ناشر صوتی هم باید به بازگشت سرمایه فکر کند. وقتی منطقا کتاب صوتی باید ارزان‌تر از کتاب کاغذی باشد که شمارگان فروش کتاب صوتی حداقل از ۱۰۰۰ نسخه بیشتر شود. در آن صورت به دلیل اینکه سخت‌افزاری درگیر نیست و هزینه تولید یک بار انجام شده است، می‌توان به ارزان‌تر شدن کتاب صوتی فکر کرد که به نظرم در آینده نزدیک این اتفاق خواهد افتاد.

 

برخی ناشران کاغذی معتقد اند که ناشران الکترونیک برای فروش بیشتر محصولات خود، تخفیف های بالاتر از عرف نشر کاغذی قرار می دهند؛ به این صورت که اگر قیمت کتاب کاغذی مثلا 50 هزار تومان است، آنها یعنی ناشران الکترونیک، قیمت همان کتاب را 100هزار تومن کرده و با تخفیف های بالاتر در نهایت بیشتر از قیمت نسخه کاغذی به فروش می رسانند. نظر شما چیست؟

این هم باز به همان مبحث تفاوت ناشر الکترونیک و پلتفرم فروش برمی‌گردد. در قراردادهای پلتفرم‌های فروش با ناشران این نکته ذکر شده است که تا مثلا تخفیف ۷۰ درصد حتی نیاز به اجازه از ناشر نیست و پلتفرم فروش رأسا می‌تواند این تخفیف را اعمال کند. متأسفانه فرهنگ خرید با تخفیف کتاب هم بخصوص در یک سال اخیر بین مردم جا افتاده که حتما باید اصلاح شود. ناشر معمولا چاره‌ای جز بالا بردن قیمت کتاب الکترونیک ندارند تا وقتی که پلتفرم فروش تخفیف اعمال می‌کند، بتواند درآمد خوبی کسب کند. البته اینکه کتابی بیش از قیمت کاغذی به فروش برسد تقریبا وجود ندارد. لااقل من تا به حال چنین چیزی مشاهده نکرده‌ام مگر اینکه کتاب کاغذی قدیمی باشد و قیمت چند سال پیش آن را با قیمت امروز کتاب الکترونیک مقایسه کنید.

یادداشت گفتگوها

گفتگو با روزنامه وطن امروز | مطالعه مهم است نه جنس کتاب

متن کامل گفتگو را از اینجا بخوانید.

 

مصطفی پورکیانی: بیش از یک سال است فعالیت‌های فرهنگی و هنری کشور متأثر از بحران کروناست. در این میان‌ برخی نویسنده‌ها و ناشران کشور تصمیم گرفتند به جای خانه‌نشینی، تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کنند و با پرداختن به موضوعات مرتبط با شرایط کرونا، آثاری همسو با این حال و هوا را روانه بازار نشر کرده‌اند، برخی از ناشران هم متأثر از شرایط سخت کرونایی با بحران تعطیلی مواجه شده‌اند. به هر حال حوزه نشر طی دوران یک سال و اندی کرونا، پیچیده‌ترین و در عین حال سخت‌ترین دوره‌های خود را سپری می‌کند؛ سال 98 که با گرانی شدید کاغذ برای ناشران و فعالان حوزه کتاب آغاز شد و با تعطیلی مراکز و فروشگاه‌های عرضه کتاب به واسطه جلوگیری از شیوع کرونا در اسفندماه همان سال، به بدترین شکل ممکن برای ناشران به پایان رسید. در سال 99 هم با ادامه شیوع کرونا در کشور اوضاع سخت‌تر از قبل برای اهالی نشر شد و صدمات سنگینی بر پیکره نیمه‌جان نشر کشور وارد کرد که مواردی چون برپایی مجازی نمایشگاه کتاب تهران و اجرای طرح‌های فصلی فروش کتاب تا حدودی جانی تازه به نشر تزریق کرد، با این حال مشکلات اساسی همچنان پابرجاست. از سوی دیگر برخی ناشران که فعالیت خود را بر نشر الکترونیک بنا گذاشته‌اند در دوران کرونا آسیب به‌مراتب کمتری نسبت به سایر ناشران دیدند که نشر صاد یکی از این انتشارات محسوب می‌شود. در گفت‌وگو با قاسم صفایی‌نژاد، مدیر انتشارات به بررسی اوضاع فعلی نشر کشور پرداختیم.

***

* به عنوان نخستین سؤال، طی یک سال و 2 ماهی که کرونا جامعه را درگیر خود کرده است، به حوزه نشر چه آسیب‌هایی وارد شده است؟

در بحران‌های مختلف که گریبان‌گیر جامعه بشری می‌شود، همه فکر می‌کنیم آن بحران به صنعت آسیب وارد کرده است اما واقعیت این است که صنایع گوناگون عموما از نقاط ضعف خود ضربه می‌خورند و نقش بحران‌ها بیشتر در حد نمایان‌کننده آن ضعف است. مثلا یکی از ضعف‌های جدی صنعت نشر در ایران، فروش کتب در نمایشگاه کتاب سالانه است؛ نمایشگاهی که بیشتر از آنکه نمایشگاه باشد، فروشگاه است. طبیعتا تعطیلی نمایشگاه یا به شکل جدید برگزار کردن آن، ناشران را متضرر کرده است. 

یا به طور مثال، دستاوردهای جدید علم در عرصه کتاب الکترونیک یا لااقل فروش دیجیتالی کتاب طی سالیان گذشته از سوی فعالان نشر مانند ناشران، توزیع‌کنندگان، کتابفروشی‌ها و حتی مدیران دولتی جدی گرفته نمی‌شد و با سرعت کمی رشد می‌کرد.  با این شرایط، کرونا آسیب بیشتر و طولانی‌تری به صنعت نشر در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته زد که دوره دیجیتالی‌سازی در آنها پیشرفت جدی داشت.